کتاب زنگ بیداری (جلد دوم)

کتاب زنگ بیداری (جلد دوم) نوشته فیض‌اله دهپاس است. این کتاب مطالبی را در رابطه با جنگ نرم، عفاف و حجاب و اشعاری چند در وصف معصومین علیه‌السّلام، شهدای جنگ تحمیلی، شهید مدافع حرم و حوادث سال‌های تلخ ایران است.

درباره کتاب زنگ بیداری (جلد دوم)

تحرّکاتِ فرهنگیِ غرب «جنگ نرم» علیه ایران و ابعاد آن به قدری وسیع و جدّی است که با مقایسه کشورهایِ هند و چین که بیشترین جمعیّت جهان را دارند، فعال‌ترند در حالی که غرب با فشارِ اقتصادیِ آمریکا و با کمک همدستانِ خود از جمله انگلیس خبیث، برای هر ایرانی تقریباً یک کانالِ رادیویی و تلویزیونی راه‌اندازی کرده است به طوری که اکنون شبکه‌های بی‌بی‌سی (BBC) فارسی، شبکه ایران اینترنشنال همسو با بی‌بی‌سی (BBC)، ایران فردا، شبکه آزادی منافقان و به طور کلّی ۵۲ کانال به زبان‌های فارسی و سایر زبان‌هایِ معمول در منطقه مشغول فعالیّت‌های رسانه‌ای هستند. 

همین موضوع اهمیت فعالیت فرهنگی را چند برابر می‌کند. کتاب زنگ بیداری تلاش فرهنگی نویسنده برای کمک به نسل جوان برای شناخت حقیقت وجودی‌اش است.

خواندن کتاب زنگ بیداری (جلد دوم) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی اخلاقی و دین پیشنهاد می‌کنیم. 

بخشی از کتاب زنگ بیداری (جلد دوم)

روایت است که امام حسین(ع) در روز عاشورا پیراهن کهنه بر تن کردند چون احساس می‌کردند مبادا بعد از شهادت پیراهن-شان را به غنیمت ببرند و ایشان با تن عریان باشند بنابراین الگویِ ما حسین(ع) است و الگوی زنان و خواهرانِ ما، فاطمه(س) و زینب(س)، قهرمانِ کربلا است مع هذا، راهِ ما با راهِ فروید و موریس مترلینگ و دیگر افرادِ روشنفکر غربزده همانند بنی‌صدر، رجبی، قطب‌زاده و حتّی بازرگان و دیگر همدستان فرق دارد زیرا آنها با امام خمینی(ره) آمدند و در میان‌شان بودند ولی راهِ امام را نرفتند. شما به بنی-صدر فکر کنید؛ کسی که به عنوانِ اوّلین رئیس‌جمهور کشور اسلامی ایران بود برای حفظِ جان خود، لباسِ زنانه پوشید و به همراهِ رجبی به عنوان همسر وی ساک به دست از کشور گریخت! امّا بدانید خائنین، ترسو هستند و برای جانِ خود هر کاری باشد، انجام می‌دهند!

تاریخ از این ننگ‌ها زیاد دارد مثل عمروعاص که وقتی خود را در مقابل حضرت علی(ع) دید لباسش را در آورد تا زنده بماند در حالی که نوجوانِ ۱۳ ساله ما نارنجک به کمر بست و خود را فدای کشورش کرد. ناگفته نماند در سال‌های اخیر با نفوذ بیش از حدّ تبلیغات در فضایِ مجازی، بدبختانه خیلی از جوانانِ خوب ما را شکار کرده‌اند به طوری که به سختی ازدواج می‌کنند و به آسانی طلاق می‌گیرند. این کار بسیار خطرناک و ناامیدکننده است. بدین وسیله می‌خواهند با شعارِ فرزند کمتـر، زندگی بهتـر نسلِ بچّه مسلمان را منقرض کنند امّا خودشان هر کدام چندیـن فرزند دارند و اکثراً در کشورهای اروپایـی و آمریکایـی درس می‌خوانند یا قدم می-زنند و با ثروت‌های بادآورده‌ی پدرشان عشق و حال می‌کنند بنابراین یک جوانِ مسلمانِ ایرانیِ با غیرت و با مذهب نباید چنین کارهایی را انجام دهد چون به راحتی آبرویِ یک خانواده‌ی متعصب و با ایمان را به بازی‌ کودکانه گرفته و این قبیل کارها، او را در جامعه خوار می‌کند. متأسفانه آن طوری که آمارِ ازدواج اعلام می‌کند تقریباً ۳% و آمار طلاق را ۸% ذکر کرده‌اند که بسیار خطرناک است و باید مسئولین امر چاره‌ای بیاندیشند در حالی که ما ایرانی هستیم و بر هم زدن خانواده برای ما بسیار دردآور و مهّم است.

جوانان عزیز، گول این شعار فریبنده را نخورید، مگر پدران شما چه ثروت هنگفتی داشتند؟ در کدام کاخ زندگی می‌کردند؟ چرا هر شکلی از غرب می‌بینید خودتان را با آن مقایسه می‌کنید؟ شما عزیزانم تمدّن ۲۵۰۰ ساله دارید و ۱۴۰۰ سال هم از تمامِ دین‌های ساختگی دست کشیده‌اید و با دینِ مبینِ اسلام و مذهب شیعه‌ی علی(ع) دنیا را به لرزه درآورده‌اید! چرا جا می‌زنید؟ نگذارید این وحدت ایرانی ـ اسلامی از بین برود. نگذارید دیگران برای ما و برای زندگیِ ما برنامه بنویسند! من و افرادِ هم سن و سال من، جز بدبختی و ظلم و ستم چیزی به یاد نداریم. از وقایع تاریخیِ کشف حجاب بسیار شکنجه دیده‌ایم. دیگر دوست نداریم وقایع گذشته‌ی رضاخانی مجدداً در کشور ما تکرار شود!