کتاب ﻣﻮﺭﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺸﺘﺮک ﻭ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁن

کتاب ﻣﻮﺭﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺸﺘﺮک ﻭ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁن نوشته مهدیه کمشکی است. کتاب ﻣﻮﺭﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺸﺘﺮک ﻭ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁن به شما کمک می‌کند بتوانید زندگی زناشویی‌تان را استوار و قوی کنید.

درباره کتاب ﻣﻮﺭﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺸﺘﺮک ﻭ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁن

شما شاید با خود فکر می کنید هیچی نمی تونه این مردا ویا این زنها رو عوض کنه. مطمین باشید اگر همسرتون و زندگیتونو دوست دارید هیچ وقت دیر نیست و با خواندن این کتاب مسیر جدیدی برای خود باز کردین به گفته باربارا دی انجلس همه اتفاقات نشانه است برای بهتر شدن خودتون و در نهایت زندگیتون. و مطمینا" الان زمان آن رسیده یک تغییر اساسی در زندگیتان ایجاد شود و این یک هدیه از طرف خداوند است. در مسیر رسیدن به خواسته‌هایمان هر آنچه باشد (که اینجا بحث من سهولت برقراری یک رابطه با آرامش، امنیت و محکم است) ما باید دیدمان را نسبت به اتفاقات و مشکلاتی که برای ما پیش می‌آید عوض کنیم؛ اگر دید درست و صحیحی نسبت به اتفاقات زندگی داشته باشیم. اول اینکه راه حل سریعتری برای آن پیدا می کنیم؛ دوم اینکه با هرمشکل و اتفاق حالمان بد نمی شود و فکر نمی کنیم دنیا به آخر رسیده است.

این کتاب را در دو بخش نوشته شده با مبحث متفاوت و هر بخش، فصلهای متفاوتی دارد.

بخش اول در مورد مهارتهای فردی که هر کسی چه زن و چه مرد باید بدانند و بخش دوم مهارتهای برخوردی بین همسران عزیز است تا حس فوق العاده ای با هم تجربه کنند.

خواندن کتاب ﻣﻮﺭﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺸﺘﺮک ﻭ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به یک زندگی آرام زناشویی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ﻣﻮﺭﻳﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺸﺘﺮک ﻭ ﺭﺍﻩ ﻫﺎﻯ ﻣﻘﺎﺑﻠﻪ ﺑﺎ ﺁن

آیا به این مطلب که هر روز اتفاق می افتد را توجه کردین. مثلا" صبح از خواب بیدار می شوید می بینید چقدر کار دارید، و باید انجام دهید، بچه ها همه چیزو بهم ریختن و باید کارهای آنها را انجام بدهید غذا درست کنید، بچه ها بیدار نمی شوند و شما را کلافه می کنند و یا می خواهید بروید سر کار صبحانه حاضر نیست و آب گرم خراب است و اتفاقاتی اینچنینی. و با خود می گویید یک روز خسته کننده دیگر شروع شد. و با خود فکر می کنید کاش این اتفاقات و مشکلات نبود در این صورت من خیلی خوشحال بودم.

واقعیت این است که این اتفاقات اگر نیفتد، اتفاق دیگری می افتد چون زندگی پر از فراز و نشیب است؛ پر از اتفاقات که از کنترل ما خارج است (البته تعدادی هم بر اثر اهمال کاری ماست) و باعث ناراحتی دوباره می شود. ومهم این است که باید بپذیریم یکسری از حوادث از کنترل ما خارج است.

پس باید بپذیریم اگر همیشه منتظر این هستیم که شرایط خوب باشد هیچ اتفاقی نیفتد ویا اینکه منتظر باشیم که تاکسی بیاید و ما را خوشبخت کنه و به خواسته هامون برساند هیچ وقت؛ این اتفاق نمی افتد و چون ما خوشبختی را منوط به شرایط و یا کس دیگری کردیم پس هیچ وقت حس خوشبختی را لمس نمی کنیم.

یک مثال بزنم تا بهتر متوجه بشویم:

مثلا" فکر کنید شما یک سال برنامه ریزی کرده اید که در تعطیلات نوروزی به یک سفر ۱۰ روزه بروید و با خود نقشه های بسیاری برای خوشگذرانی می کشید چی بخورید، کجا بروید، چی بپوشید و چطوری خوش بگذرانید و همه برنامه ها دقیق است. زمان مسافرت می رسد و تعطیلات شروع می شود؛ در سفر شاید اتفاقی بیفتد و یا همسر و یا دوست شما در این سفر به شما اون توجهی که انتظارش را دارید برآورده نکند، هوا مساعد نباشد ویا ساکتان توی فرودگاه جا بماند ویا هر اتفاق دیگری بیفتد. شما چکار می کنید؛ مطمئنا" فکر می کنید دنیا به اخر رسیده و دیگر نمی شود لذت برد و حتما دلتون به حال خودتون می سوزد و حسابی گریه می کنید.