دانلود و خرید کتاب صوتی هدیه آقای لاک پشت

هدیه آقای لاک پشت نوشته‌ی لاری دان، داستانی خواندنی از زندگی حیوانات در یک جنگل خشک است که سال‌ها است رنگ باران به خود ندیده است. حالا حیوانات جنگل برای به دست آوردن غذا باید راه‌های مختلفی را امتحان کنند.

هدیه آقای لاک پشت را کارن اقوامی به فارسی ترجمه کرده است و نسخه صوتی اثر با صدای فاطمه فرجی، مهرانه امروانی و محمد طالشیان در اختیار شما قرار دارد. 

درباه‌ی کتاب صوتی هدیه آقای لاک پشت

سال­‌ها بود که در کشور زامبیا، هوا خیلی گرم بود و باران نباریده بود رودها خشک شده بودند، گُل‌­ها  رشد نمی‌کردند و حیوان­‌ها هم خیلی گرسنه و تشنه بودند. خرگوشِ پیرِ ،داستان­‌هایی در مورد یک درخت خارق­ العاده وسط جنگل شنیده بود.او به همه­ ی حیوانات خبر داد و گفت وقتی باران بند بیاید، گیاه خاصی رشد می­کند و میوه‌­ی مورد علاقه­‌ی همه­‌ی حیوون­ات را می‌توان از آن چید. حیوانات با شنیدن این خبر به جنگل رفتند  و آنجا درختی عجیب دیدند. اما آن گیاه اصلاً شبیه به درخت کاج یا درخت موز نبود. حیوان‌ها نمی‌دانستند که این گیاه چه گیاهی است. پس حدس زدند شاید همان درخت شگفت‌­انگیزی باشد که خرگوش در موردش حرف زده بود.

اما آن گیاه ضعیف و پیر به نظر می‌رسید و تا باران بعدی نمی­‌توانست میوه بدهد.... حالا حیوانات باید چه کار کنند؟

داستان‌هایی که در آن‌ها مساله‌ای اتفاق می‌افتد که نیاز به حل شدن دارد، فرصت خوبی برای گفتگو با کودک فراهم می‌کند. داستان‌هایی مانند هدیه آقای لاک پشت به بزرگترها این امکان را می‌دهد تا مهارت حل مساله را در فرزندانشان تقویت کنند. 

کتاب صوتی هدیه آقای لاک پشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب صوتی هدیه آقای لاک پشت برای کودکان پیش از دبستان و بچه‌هایی که به داستان‌های حیوانات علاقه‌مند هستند، جذاب و شنیدنی است.

جملاتی از کتاب صوتی هدیه آقای لاک پشت

آقای شیر گفت که شاید با گفتن یک کلمه‌ی رمز، به خواسته‌شان برسند. بچه میمون سریع جواب داد و گفت آن کلمه‌ی رمز «لطفا» می‌تواند باشد. پس همه دوباره فریاد زدند: «موز لطفا! انبه لطفا!» ولی باز هم خبری از میوه نبود.  

خانم فیل گفت: «شاید این درخت نمی‌دونه که ما داریم باهاش صحبت می‌کنیم! شاید فکر می‌کنه ما موز رو از درخت موز و انبه رو از درخت انبه می‌خواهیم و اصلا کاری با اون نداریم!»

یکی پیشنهاد داد که شاید اگر اسم درخت را صدا بزنند، توجهش جلب بشود و به همه میوه بدهد! اسم آن درخت چی بود؟ مدت زیادی کسی سراغش نرفته بود و برای همین هیچکس، اسمش را یادش نمی‌آمد...