دانلود و خرید کتاب صوتی یادت باشد

کتاب صوتی یادت باشد نوشته‌ی محمد رسول ملاحسنی و یکی از مشهورترین آثار در حوزه ادبیات پایداری و مقاومت به حساب می‌آید. این اثر سرگذشت زندگی شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی است که از طریق همسر ایشان فرزانه سیاهکالی روایت شده است. این کتاب در ده فصل به خاطرات زندگی این شهید و زندگی مشترک با همسر ایشان پرداخته است.

این اثر برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است. نسخه صوتی این کتاب را می‌توانید از سایت یا اپلیکیشن طاقچه خریداری و دانلود کنید و سپس در اپلیکیشن طاقچه بشنوید.

درباره کتاب صوتی یادت باشد

کتاب صوتی یادت باشد، خاطرات زندگی شهید سیاهکالی را به نقل از همسرش در ده فصل بازگو می‌کند. این روایت از دوران خواستگاری این شهید مدافع حرم تا شهادت ایشان را به تصویر کشیده است. فصل اول این کتاب که «یک تبسم، یک کرشمه، یک خیال» نام گرفته، به داستان خواستگاری او از همسرش پرداخته، زمانی که خانم سیاهکالی مشغول تحصیل بوده و چند روز مانده به پایان سال عمه‌اش، حمید سیاهکالی برای خواستگاری کردن از او به خانه‌شان می‌آید. همسر شهید در ابتدا به دلیل مسائل تحصیلی و کنکور از این اتفاق سر باز می‌زند اما با اصرار مداوم و مطالعه خاطرات همسر شهید همت در نهایت به این خواستگاری رضا می‌دهد.

فصل دوم کتاب صوتی یادت باشد به ماجرای عقد ایشان می‌پردازد و مراحلی که برای انجام آزمایشات پیش از ازدواج طی می‌کنند. همچنین بحث تعیین میزان مهریه و خوابی که فرزانه از شهید شدن همسرش می‌بیند نیز در ادامه جریان پیدا می‌کند.

عنوان فصل سوم «هستم ز هست تو، عشقم برای توست» نام گرفته و با جاری شدن صیغه‌ی محرمیت احساس عاشقانه در جانشان جوشش کند. حمید در این جریانات به مأموریتی نودروزه می‌رود و تا مدت‌ها خبری از او نمی‌شود. ادامه‌ی این فصل به اتفاقات مشترکی که میان این دو می‌افتد اشاره می‌شود.

فصل چهارم کتاب صوتی یادت باشد به ماجراهای بعد از عقد رسمی شدن و سفرهایی که گاهاً به‌صورت مشترک اتفاق نمی‌افتند اشاره می‌کند. سفر به مشهد و یا به راهیان نور و ماجرای دور افتادن آن دو از هم، برای اینکه فرزانه می‌بایست دوره‌ی پزشک‌یاری‌اش را در مشهد می‌گذراند.

در فصل بعدی کتاب صوتی یادت باشد اتفاقاتی که در جریان خرید جهیزیه می‌افتد روایت می‌شود. آن دو به فرمایشات مقام معظم رهبری، از تولیدات داخلی خرید می‌کنند و تاریخ عروسی را تعیین می‌کنند و با پس‌اندازی که دارند، خانه‌ای را در یکی از محله‌های پایین شهر در نظر می‌گیرند.

فصل ششم به زندگی مشترک آن دو می‌پردازد، هنگامی که با عادت‌های متفاوت در کنار یکدیگر به ساخت زندگی مشغول می‌شوند. شهید سیاهکالی مرادی علاقه‌‌مند به مهمان و مهمان‌داری بود و در کارهای خانه بسیار فعالیت می‌کرد و در کنارش به آموزش دفاع شخصی به کودکان و هیأت رفتن‌های بسیار مشغول بود.

در فصل هفتم به ماجراهای ریز و درشت زندگی مشترک پرداخته می‌شود که با همکاری یکدیگر توانستند آرامش خاصی به زندگی مشترکشان بدهند.

فصل هشتم کتاب صوتی یادت باشد ماجرای اعزام شدن دوستان شهید به سوریه را روایت می‌کند و این فکر که خود او نیز به حلب برود و در کنار دوستان و فرماندهان‌اش قرار گیرد در ذهنش شکل می‌گیرد.

در فصل نهم، شهید به سوریه اعزام می‌شود و نامش با تب و تاب‌های بسیار در لیست فهرست مدافعان حرم قرار می‌گیرد. و در نهایت در فصل آخر دورانی که این دو از یکدیگر جدا افتاده‌اند را روایت می‌کند. حمید در سوریه و در شهر حلب می‌جنگد و فرزانه همواره درگیر احساساتی‌است که با دیدن فیلم‌هایی مانند «شیار ۱۴۳» خودش را برای شنیدن خبری از شوهرش آماده می‌کند.

درباره‌ی حمید سیاهکالی مرادی

 شهید حمید سیاهکالی‌مرادی در اردیبهشت ۱۳۶۸در استان قزوین چشم به جهان گشود. او اولین بار در سال ۱۳۸۹ به کربلا سفر کرد. در سال ۹۱ به عقد همسرش فرزانه درآمد و جشن ازدواجشان در سال ۹۲ برگزار شد. وی در ماموریت جعفر طیار در عملیات نصر ۲ منطقه حلب، ناحیه العیس سوریه، در تاریخ ۵ آذر ۱۳۹۴ به فیض شهادت نائل آمد.

درباره محمدرسول ملاحسنی

همسر شهید مدافع حرم، فرزانه سیاهکالی مرادی در طی مصاحبه‌هایی که با نویسنده‌ی ادبیات مقاوت و پایداری، محمدرسول ملاحسنی، داشته مطالبی از سرگذشت خودش با شهید را بازگو می‌کند. ملاحسنی این مطالب را جمع‌آوری کرده و آن را در فصل‌هایی از کتابش ارائه می‌کند. این کتاب برای اولین بار در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسید و تاکنون ۱۳۷ بار تجدید چاپ شده است.

محمدرسول ملاحسنی، نویسنده و فعال حوزه‌ی فرهنگ و رسانه‌ست که از آثار او می‌توان به کتاب «یادت باشد» (عاشقانه‌ترین) و «کاش برگردی» (مادرانه‌ترین) اشاره کرد. او دیرزمانی در حوزه‌ی ادبیات پایداری و مقاومت درخصوص شهدای مدافع حرم فعالیت داشته و در جایی می‌گوید: «بشکند قلمی که از حقیقت ننویسد». او در مصاحبه‌ای درخصوص ضرورت پرداختن به مسائل خانواده‌های شهدای حرم به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان گفت: «ما امروز نیاز به یک بازپروری هویتی و ماهیتی نسبت به مسائل مختلف داریم به‌خصوص نوع نگاهی که این شهدا دارند امروز به جامعه‌ی ما تزریق می‌کنند». او همچنین بیان کرد که کتاب یادت باشد روایت یک داستان عادی زندگی‌ست، هنگامی که به جایی می‌رسد که خط قرمز است و بیت‌المال مطرح می‌شود و حق همسایه در میان است، می‌بینیم که چطور شهدا آن‌ها را رعایت می‌کنند. 

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نیز در دیدار خبرگان به این کتاب اشاره کردند و فرمودند: «یک کتاب تازه خواندم که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان-زن و شوهر- متولیدن دهه‌ی ۷۰، می‌نشینند برای اینکه در جشن عروسی‌شان گناه انجام نگیرد، نذر می‌کنند که سه روز روزه بگیرند...».

دانلود کتاب صوتی یادت باشد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب صوتی یادت باشد سرگذشت یکی از شهدای مدافع حرم در نبرد سوریه است که در کنار اتفاقاتی‌ که در زندگی مشترک با همسرش روایت می‌شود تصویر می‌شود. هنگامی که ادبیات این کتاب می‌تواند به‌نوعی در زمینه‌ی ادبیات مقاومت و پایداری قرار گیرد، لذا خوانندگانی نیز در همین عرصه خواهد داشت. کسانی که به خواندن خاطرات و زندگینامه‌های شهدا علاقه‌مند هستند، این کتاب می‌تواند برایشان مفید واقع شود. 

چرا باید کتاب صوتی یادت باشد با صدای مرضیه ابراهیمی را بشنویم؟

بخش مهمی از سرگذشت واقعیت اجتماعی اطراف ما، زندگی کسانی‌ست که در جریان جنگ‌های خارجی و منطقه‌ای حضور داشتند. زندگی و شرایط شخصی، خانوادگی و اجتماعی آنان می‌تواند نمودار فرهنگی باشد که در بطن جریانات اخیر ایران رخ داده است. یکی از برخوردها با چنین کتاب‌هایی می‌تواند به‌نوعی نگاهی باشد که در جریان آن مسائل و زندگی بخشی از ایرانیان با جزئیات بیشتری ترسیم شده باشد. کسانی که تصمیم می‌گیرند به شیوه‌ی خاصی زندگی کرده و در جنگ‌هایی شرکت کنند و حتی به درجه‌ای برسند که شهادت را راه رسیدن به زندگی برتر و یا سعادت بیشتر قلمداد کنند. کسانی که در خلال جریان زندگی شهری و انتخاب‌های عقلانی مدرن، همچنان تصمیم به چنین کارهایی می‌گیرند و زندگی زناشویی‌شان از نوعی وحدت ایمان و عقیده نشأت می‌گیرد، قابل توجه هستند. شنیدن کتاب صوتی یادت باشد می‌تواند شما را با این افراد بیشتر آشنا کند.

جملاتی از کتاب صوتی یادت باشد

در رابطه با نوشتن خاطرات این کتاب دلهرهٔ عجیبی داشتم. بیشتر نمی‌خواستم جزئیات زندگی را موبه‌مو مرور کنم. شاید یک نوع دفاع بدنم در مقابل اتفاق سنگینی بود که رخ داده بود، اما به یاد قولی که به همسرم در رابطه با نوشتن خاطرات داده بودم می‌افتادم و در نهایت تصمیمم را گرفتم. وقتی در رابطه با نگارش کتاب با من صحبت شد، با توکل به خدا قبول کردم. درست است که قلم و زبان نمی‌تواند زیبایی زندگی شهدا و سیرهٔ آنها را به خوبی نشان دهد، ولی الحق و الانصاف این کتاب، صمیمی، زیبا و ساده نوشته شده است؛ درست مثل حمید و من. همینش را بیشتر از هر چیزی دوست دارم. گاهی ساده‌بودن قشنگ است!