کتاب درآمدی بر آداب معنوی در هنرهای سنتی
معرفی کتاب درآمدی بر آداب معنوی در هنرهای سنتی
درآمدی بر آداب معنوی در هنرهای سنتی به گردآوری ایرج داداشی دربر دارنده مجموعه مقالات نخستین همایش آداب معنوی در هنرهای سنتی است.
این همایش که به صورت ادواری و سالانه برگزار میشود با هدف به بحث گذاشتن حس و معنويت موجود در هنرهای سنتی ايران پایهریزی شده است.
مصادر آداب معنوی در هنر سنتی اسلامی از ایرج داداشی، تداوم معنویت بیزمان در آثار سلسله استادان هنرهای سنتی ایران از دکتر محمدمهدی هراتی، آداب معنوی در آیینه تاریخ هنر مهرسازی و حكاكی اثر محمدجواد جدی، هدیه برای استاد نوشته کتایون مزداپور، ریشههای باستانیِ آداب پهلوانی و جوانمردی از رضا میرمبین، درآمدی بر آداب معنوی ادب و عرفان ایران از استاد محسن محسنی، آیین جوانمردی در هنرهای سنتی ایران اثر نیّر طهوری، همت عالی در هنرهای سنتی به قلم سیدعبدالمجید شریفزاده، استاد و شاگرد از منظر مولانا حسین واعظ کاشفی سبزواری در کتاب فتوّتنامه سلطانی نوشته دکتر حسین یاوری، مقدمهای بر آداب معنوی در هنرهای سنتی اثر سلیمان سعید آبادی و معنای صنعت در حکمت اسلامی: شرح و تحلیل رساله صناعیه میرفندرسكی نوشته شهرام پازوکی مقالاتی هستند که در این مجموعه میخوانید.
خواندن کتاب درآمدی برآداب معنوی در هنرهای سنتی؛ مجموعه مقالات نخستین همایش آداب معنوی در هنرهای سنتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پزوهشگران تاریخ، فرهنگ و هنر ایران مخاطبان این مجموعهاند.
بخشی از کتاب درآمدی برآداب معنوی در هنرهای سنتی؛ مجموعه مقالات نخستین همایش آداب معنوی در هنرهای سنتی
درآمدی بر آداب معنوی ادب و عرفان ایران
استاد محسن محسنی
عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر
آداب، که جمع ادب است، در اذهان خاص و عام، هم به مفهوم فرهیختگی و تربیت علمی است و هم به معنای آداب و رسوم و تربیتهای عملی و عرفی جامعه محسوب میشود.
تربیت علمی شامل تعلیم و تربیت است، درحالیکه تربیت عملی بیشتر تأدیب نفسانی و تربیتهای اخلاقی است. در تربیت علمی، تعلیم و تعلم منظور نظر است که ادبیه و ادبیات از آن مشتق میشود؛ چنانکه گویند: «الادبُ هو اخذ علی کل شیء بطرف».
ولی در جوامع جهان غالباً این دو موضوع کنار هم و مترادف یکدیگرند و در عرف و عادت، علم و اخلاق و ادیان نیز مطرح است. این پیوستگی همواره در تاریخ مطرح بوده و هست و به گمان همیشه حفظ خواهد شد.
در قرآن کریم نهتنها تعلیم و تربیت مترادف یکدیگرند، بلکه تربیت عملی به عنوان اساس اخلاقی دین مبین اسلام و نیز تمام ادیان و مذاهب محسوب میشود. کما آنکه در قرآن مجید آمده است: «بسم الله الرحمن الرحیم. یسبح لله ما فی السموات و ما فی الارض المَلِکِ القدوس العزیز الحکیم. هو الذی بعث فی الأُمین رسولا منهم یتلُوا علیهم ءایته و یُزکیهم و یُعلمهم الکتب و الحکمه و ان کانوا من قبلُ لفی ضلل مبین» « جمعه/ ۱ و ۲)
استنباط ما از این آیات شریفه این است که اگر انسان عالم از تزکیه نفسانی برخوردار نبوده و جوهره وجودش از تربیت کافی و آداب معنوی حیاتی صیقل نیابد، فاقد آن فرهیختگی و پاکی لازم در جهت کاربرد علم خواهد بود و ای بسا که در مسیر حیات علمی خویش گاهی دچار وَساوِسِ این جهان مادی شده و ناگهان تمام فضایل اخلاقی را تحتالشعاع امیال نافرهیخته و لجامگسیخته خود قرار دهد و از نیروی قوی علمی و مقام اجتماعی خود با ترفندها و لطایفُ الحیل استفاده کرده مرتکب اعمال ناصواب شود. که نتیجه آن تخریب و توهین به ساحت علم و ورود مخاطرات بر شخصیت انسانی خویش و نیز موجب اشاعه فساد و افساد در جامعه خواهد بود. که اولاً: کشف مفاسد از جانب عالم و علم آسان نبوده، ثانیاً: پس از کشف فساد هم اخلاق و احساس و عواطف سالم اجتماعی دچار ضربه و ضایعه جبرانناپذیری خواهد شد. بنده نمیخواهم با آوردن ارسالالمثل مصادیقی ارائه دهم که خدای نکرده تعبیر یا حمل بر اسائت به ساحت مقدس علم و دانش و علما و دانشمندان ارجمند گردد. فقط به این فرموده بسنده میکنم که: «اذا فسد العالِم فسد العالَم».
و نیز از سنایی، آن شاعر عارف قرن پنجم، کمک میگیریم که فرموده است:
چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب
چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر برد کالا
این به حوزه جغرافیایی محدود و معین یا به زمان و تاریخ خاصی اختصاص ندارد، این یک مسئله بشری است که در ادبیات ما موشکافانه مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته و با یک بیت شعر یا چند سطر نثر زیبا، از فحول ادب پارسیگو کتابی را از فضایل اخلاقی فرا روی انسان میگشاید که اگر بنیآدم از ادب نفس برخوردار نباشدـ چنانکه در آیات فوق اشاره شد و مفهوم شمول همه ادیان را داردـ چه فاجعهای در سطح جهان به بار خواهد آورد. به ویژه در کشورهایی مانند ایران که تعالیم دینی و آداب و رسوم معنوی و ملی پیشاپیش قانون در حرکت بوده و بسیاری از ناهنجاریهای جامعه را با همین آداب معنوی تمشیت میبخشیم. قوام جامعه سنتی ما هم بر اساس تعالیم متعارف موروثی و بعضاً حکیمانه، که آن را آداب و رسوم اجتماعی مینامیم، دوام یافته است: اَدَبِ فرزند به والدین، لزوم احترام به پیشکسوت در فن و علم و هنر، آداب زورخانهای و فتوّت در ورزش و آیین پهلوانی، پاسداشت حرمت زن در مجامع، تعارف جا و مکان به بزرگترها و سالخوردگان، احترام به نصایح معمران جهاندیده و ریشسفیدان محل در منازعات و مناقشات، قبول حکمیت و داوری مرضیالطرفین در اختلافات، رفع قائله قوم و قبیله با دخالت صالحان جامعه، خونبست کردن، بست نشستن و فروتنی در برابر استادان هنرمند، شکستن غرور هنرجو در بدو ورود حتی جارو زدن کارگاه هنری توسط هنرجو، چه در محیط هنرهای سنتی باشد، چه در تئاتر، رعایت حرمت پیشکسوتان هنرمند توسط نوچگان و صدها مسائل و مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی را از طریق کدخدامنشی حل و فصل کردن، همه و همه، منبعث و منشعب از آداب معنوی است که ذکر مصادیق جزءبهجزء آنها از مجال این مقال خارج است.
لذا آداب، که جمع ادب است، هم شامل ادب درس است و هم شامل ادب نفس؛ چنانکه نظامی درباره زن فرهیخته ما میفرماید:
زن که خدایش ادب نفس داد
سر دهد و تن ندهد در فساد
تو ادب نفس بداندیش کن
بیادبان را به ادب خویش کن
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۴ صفحه