کتاب مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی)

کتاب مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی) نوشته‌ی داوود صالحی، اثری تخصصی در حوزه تعلیم و تربیت است که به بررسی نقش نظریه انتخاب در مدیریت رفتار و ارتقای کیفیت مدارس می‌پردازد. این کتاب با تکیه‌بر تجربیات نویسنده در آموزش و مدیریت مدرسه، تلاش کرده است تا مفاهیم نظریه انتخاب ویلیام گلسر را به زبان کاربردی و قابل‌فهم برای معلمان، مدیران، مشاوران و والدین ارائه دهد. نشر سنجاق آن را به‌صورت الکترونیکی منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی)

مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی) اثری پژوهشی و آموزشی است که به بررسی چگونگی پیاده‌سازی نظریه انتخاب در محیط مدرسه می‌پردازد. داوود صالحی در این کتاب، با نگاهی انتقادی و تحلیلی، فاصله میان تجربه عملی معلمی، مدیریت مدرسه و نظریه‌های دانشگاهی را مورد توجه قرار داده است. کتاب ساختاری آموزشی دارد و با استفاده از مثال‌های واقعی، مطالعات موردی و فعالیت‌های تعاملی، خواننده را به تفکر و بازاندیشی درباره مدیریت رفتار دانش‌آموزان و ایجاد محیطی سالم و حمایت‌گر در مدرسه دعوت می‌کند. تمرکز اصلی کتاب بر اهمیت سازگاری اجتماعی، سلامت روانی و رشد معنوی دانش‌آموزان است و تلاش کرده است تا با معرفی مفاهیم کلیدی نظریه انتخاب، راهکارهایی برای بهبود روابط مدرسه، خانواده و جامعه ارائه دهد. این اثر نه‌تنها به معلمان و مدیران مدارس، بلکه به مشاوران، روان‌شناسان و والدین نیز پیشنهاد شده است تا بتوانند با شناخت بهتر نیازهای اساسی کودکان و نوجوانان، محیطی پویا و هدفمند برای رشد و یادگیری فراهم کنند.

خلاصه کتاب مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی)

کتاب مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی) با شرح تجربه‌های شخصی نویسنده از معلمی و مدیریت مدرسه آغاز می‌شود و به تدریج به معرفی نظریه انتخاب ویلیام گلسر و کاربردهای آن در محیط آموزشی می‌پردازد. دغدغه اصلی کتاب، ایجاد محیطی است که دانش‌آموزان بتوانند نیازهای اساسی خود را بشناسند و برای پاسخ به آن‌ها مسئولیت‌پذیر باشند. نظریه انتخاب بر این باور استوار است که رفتارهای انسان انتخاب‌شده‌اند و هر فرد پنج نیاز اساسی دارد: بقا، محبت و تعلق، قدرت یا پیشرفت، آزادی یا استقلال و تفریح. کتاب توضیح می‌دهد که چگونه معلمان و مدیران می‌توانند با شناخت این نیازها، رفتار دانش‌آموزان را بهتر مدیریت کنند و به جای استفاده از عادات تخریب‌گر کنترل بیرونی (مانند انتقاد، سرزنش و تهدید)، عادات مهرورزی (مانند گوش‌دادن، حمایت و تشویق) را جایگزین کنند. در ادامه، کتاب به بررسی مسائل روزمره کودکان و نوجوانان، ویژگی‌های رفتاری آن‌ها و چالش‌های دوران رشد می‌پردازد. با ارائه مطالعات موردی و فعالیت‌های عملی، نشان داده است که مدیریت رفتار مثبت و ایجاد روابط سالم در مدرسه، نقش مهمی در ارتقای سازگاری اجتماعی و سلامت روانی دانش‌آموزان دارد. فصل‌های بعدی به مفاهیم سازگاری اجتماعی، دیدگاه‌های مختلف روان‌شناسی درباره سازگاری و اهمیت رشد معنوی در کودکان و نوجوانان اختصاص یافته است. نویسنده با بهره‌گیری از نظریه‌های پیاژه و کلبرگ، روند رشد معنوی و اخلاقی را شرح داده و تأکید کرده است که آموزش و پرورش باید به رشد همه‌جانبه دانش‌آموزان توجه کند. در مجموع، کتاب با رویکردی تحلیلی و کاربردی، راهکارهایی برای مدیریت رفتار، تقویت روابط انسانی و ایجاد محیطی هدفمند و حمایت‌گر در مدارس ارائه داده است.

چرا باید کتاب مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی) را بخوانیم؟

این کتاب با تمرکز بر نظریه انتخاب و کاربرد آن در محیط مدرسه، فرصتی برای بازنگری در شیوه‌های مدیریت رفتار و ارتباط با دانش‌آموزان فراهم می‌کند. ویژگی شاخص این اثر، ترکیب تجربه عملی و دانش نظری است که آن را برای معلمان و مدیران مدارس به منبعی قابل‌استفاده تبدیل کرده است. همچنین، با ارائه مثال‌های واقعی و فعالیت‌های تعاملی، امکان یادگیری فعال و انتقادی را برای خواننده فراهم آورده است. آشنایی با مفاهیم کلیدی مانند نیازهای اساسی، سازگاری اجتماعی و رشد معنوی، به معلمان و والدین کمک می‌کند تا محیطی سالم‌تر و پویاتر برای رشد کودکان و نوجوانان ایجاد کنند. این کتاب به‌ویژه برای کسانی که به دنبال راهکارهای نوین و انسانی در مدیریت رفتار و ارتقای کیفیت آموزش هستند، ارزشمند است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به معلمان، مدیران مدارس، مشاوران، روان‌شناسان، دانشجویان رشته‌های علوم تربیتی و والدینی که دغدغه بهبود رفتار و سلامت روانی کودکان و نوجوانان را دارند پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به دنبال ارتقای کیفیت آموزش و ایجاد محیطی حمایت‌گر در مدرسه هستند، مناسب است.

بخشی از کتاب مدارس موفق مبتنی بر رویکرد نظریه انتخاب (مدرسه کیفی)

«یکی از رویکردهایی که می‌تواند در مدیریت رفتار و سازگاری دانش‌آموزان در مدارس تأثیر مثبت داشته باشد، رویکرد «واقعیت‌درمانی» و «آموزش نظریه انتخاب» است. ویلیام گلاسر، روان‌پزشک آمریکایی که نظریه او به «واقعیت‌درمانی» شهرت یافته است، در سال ۱۹۹۸ نظریه جدید خود را ارائه کرد. او این نظریه را «نظریه انتخاب» نامید؛ زیرا به عقیده وی، تمام اعمالی که ما انجام می‌دهیم، نوعی رفتار به شمار می‌روند و تقریباً تمامی رفتارهای ما انتخاب می‌شوند. او رفتار را شامل چهار مؤلفه «عملکرد»، «تفکر»، «احساس» و «فیزیولوژی» می‌داند که افراد بر دو مؤلفه عملکرد و تفکر به‌طور مستقیم و بر مؤلفه‌های احساس و فیزیولوژی به‌طور غیرمستقیم کنترل دارند. تأکید اصلی نظریه انتخاب بر دو مؤلفه «عملکرد» و «تفکر» است. از مفاهیم دیگر این نظریه می‌توان به مفهوم «روان‌شناسی کنترل بیرونی» اشاره کرد. منظور از روان‌شناسی کنترل بیرونی این است که افراد در روابط خود سعی در کنترل طرف مقابل دارند و از هفت عادت تخریب‌گر کنترل بیرونی استفاده می‌کنند. این هفت عادت عبارت‌اند از: عیب‌جویی یا انتقاد، سرزنش، شکوه و گلایه، نق و غرغر، تهدید، تنبیه و حق‌حساب یا باج‌دادن برای تحت‌کنترل‌درآوردن دیگری. به نظر گلاسر، اگر افراد تلاش کنند که این عادات را کنار بگذارند و به‌جای آن‌ها، هفت عادت مهرورزی را جایگزین کنند، از میزان مشکلات آن‌ها کاسته می‌شود.»