کتاب واژه های بی قرار

معرفی کتاب واژه های بی قرار

کتاب الکترونیکی «واژه‌های بی‌قرار» (مجموعه شعر) سرودهٔ مصطفی زمانیان و منتشرشده توسط نشر ماهواره، مجموعه‌ای از اشعار عاشقانه و عاطفی است که در قالب‌های کلاسیک و نو سروده شده‌اند. این اثر با نگاهی به دغدغه‌های درونی شاعر، تجربه‌های زیسته و احساسات انسانی را در قالب واژه‌ها به تصویر می‌کشد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب واژه های بی قرار

«واژه‌های بی‌قرار» مجموعه‌ای از اشعار فارسی است که در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و فضای آن سرشار از عواطف انسانی، عشق، دلتنگی و امید است. مصطفی زمانیان در این کتاب، با بهره‌گیری از زبان شعر، احساسات و تجربه‌های شخصی خود را به تصویر می‌کشد. اشعار این مجموعه اغلب در قالب‌های سنتی و با مضامین عاشقانه و اجتماعی سروده شده‌اند. شاعر در مقدمهٔ کتاب اشاره می‌کند که سرودن این اشعار را به عزیزان زندگی‌اش تقدیم کرده و واژه‌ها را پلی میان دل و خاطرات می‌داند. فضای کلی کتاب، روایتگر دغدغه‌های عاشقانه، حسرت‌ها و امیدهای انسانی است که در بستر زبان شعر جاری شده‌اند. این مجموعه برای علاقه‌مندان به شعر معاصر فارسی و دوستداران ادبیات عاشقانه، تجربه‌ای از همدلی و هم‌نفسی با شاعر را فراهم می‌کند.

چرا باید کتاب واژه های بی قرار را خواند؟

این مجموعه شعر، فرصتی برای لمس احساسات ناب و تجربهٔ لحظات عاشقانه و انسانی است. مصطفی زمانیان در «واژه‌های بی‌قرار» با زبانی صمیمی و تصاویری ملموس، دغدغه‌های درونی و عواطف انسانی را به تصویر می‌کشد. خواندن این کتاب می‌تواند برای کسانی که به دنبال همدلی با تجربه‌های عاطفی و عاشقانه هستند، الهام‌بخش باشد و لحظاتی از تامل و آرامش را به ارمغان بیاورد.

خواندن کتاب واژه های بی قرار را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای علاقه‌مندان به شعر فارسی، دوستداران ادبیات عاشقانه و کسانی که به دنبال بیان احساسات و تجربه‌های عاطفی در قالب شعر هستند، مناسب است. همچنین برای کسانی که در جستجوی همدلی با دغدغه‌های انسانی و عاشقانه‌اند، پیشنهاد می‌شود.

فهرست کتاب واژه های بی قرار

این کتاب یک مجموعه شعر است و ساختار آن مبتنی بر فصل‌بندی یا بخش‌های موضوعی نیست. اشعار به صورت پیوسته و بدون تقسیم‌بندی مشخص ارائه شده‌اند و هر شعر، دنیای مستقلی از احساسات و تصاویر را پیش روی مخاطب می‌گذارد.

بخشی از کتاب واژه های بی قرار

«بی هوا جان گفتی و ساکت شدی من شنیدم از نگاه تو ولی بر لبت اما نشان از صحبتی پیدا نبود باز اما من شنیدم، جان من تکرار شد تا به خود آمد دلم گفتی که من با توام دیوانه چشمم را ببین زمزمه کردی به زیر لب فدایت می‌شوم گفتم ای جانم فدای لحظهٔ جان گفتنت ای که دهی رنج تقاضا به من خواهش دیدار و تماشا به من رنج تو بهر دگران خوش‌تر است راحت جان را بده تنها به من من که به هر سفله وفا می‌کنم از چه چنین داده‌ای فتوا به من دور نشو از من و پنهان نشو وعده نده، وعدهٔ فردا به من بی تو ازین شهر گریزان شدم باز بیا و بده معنا به من»