کتاب شخصی اینجا نیست

کتاب شخصی اینجا نیست نوشتهٔ سجاد عظیمی را انتشارات متخصصان منتشر کرده است. این کتاب مجموعه‌ای از سه داستان با موضوع روان‌شناسی عمومی و موفقیت و مطالب دیگر است.

درباره کتاب شخصی اینجا نیست

داستان‌ها بهترین قالب برای بیان عمیق‌ترین و پیچیده‌ترین موضوعات هستند که با ترکیب قوای عقلی و احساسی بشر، او را به تدبر و تفکر در باب چیستی و چرایی وجود و زندگیشان دعوت می‌کنند. کتاب شخصی اینجا نیست به قلم سجاد عظیمی دربرگیرندهٔ سه داستان است. پس از این داستان‌ها مطالب دیگری با موضوعات دیگر ارائه شده است. نویسنده توضیح داده است که سال‌های بسیاری بود که پرسش‌های فراوانی در ذهنش جریان داشت. هنوز به سؤالات قدیم جواب داده نشده بود که با سؤالات جدید روبه‌رو می‌شد و در نهایت همین سؤالات سبب شد جست‌وجوهایش آغاز شود. او گفته است که تقریباً ده سال در حالت جست‌وجو و چنگ‌انداختن به این هدف و آن هدف گذشت، اما همیشه احساس می‌کرد خواستهٔ اصلی و جواب نهایی آشکار نشده و هنوز گمشده‌ای وجود دارد. او نمی‌دانست باید دنبال چه بگردد. در کتاب شخصی اینجا نیست سعی بر این بوده است که تلقی انحرافی از خود، به‌صورت ساده و واضح شناسایی و معرفی شود. در این کتاب تلاش شده موضوعات به‌صورت واضح و ساده بیان شود. مثال‌های مختلفی ارائه شده است؛ همچنین در ابتدای کتاب، تمثیل «حباب جست‌‌وجوگر» و در انتها «داستان اصلان» ذکر شده است. کتاب حاضر حاوی مطالبی بدیهی و ضروری است؛ یعنی مطالبی که آنقدر واضح و آشکار است که نیازی به استدلال و فهم عمیق ندارد و فقط کافی است به درون مراجعه شود تا حقیقت موضوع نمایان شود.

خواندن کتاب شخصی اینجا نیست را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به داستان‌هایی با درون‌مایه‌های روان‌شناسی عمومی و موفقیت و داستان از خواندن این اثر لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب شخصی اینجا نیست

«به نام آن که بی نام و نشان است

که در ذرات همچون کهکشان است

تو گردانی که شخصی در بدن نیست 

پس او گردی که او شخص جهان است

سال‌های زیادی بود که پرسش‌های فراوانی در ذهن جریان داشت هنوز به سؤالات قدیم جواب داده نشده بود که با سؤالات جدیدی روبرو می‌شدم و درنهایت همین سؤالات سبب شد جست‌وجو آغاز گردد. تقریبا مدت ده سال در حالت جست‌وجو و چنگ انداختن به این هدف و آن هدف گذشت، اما همیشه احساس می‌شد خواستهٔ اصلی و جواب نهایی آشکار نشده است و هنوز گمشده‌ای وجود دارد. درد شدیدی احساس می‌شد با خود می‌گفتم یک چیزی در این وسط درست در نمی‌آید. این همه درد و رنج غیرطبیعی است اما مشکل از کجاست؟ مثل یک معما بود چه چیزی گم و یا کم است؟ اما مشکل اینجا بود نمی‌دانستم باید دنبال چه بگردم. اهداف زیادی در سر داشتم اما با رسیدن به هر هدفی می‌دیدم هنوز مشکل و درد پا برجاست و هر چه بیشتر به پیش می‌رفتم احساس گم‌شدگی بیشتر می‌شد. درد شدید شده بود و با دیدن درد و رنج دیگران درد و رنجم شدیدتر می‌شد. تا اینکه در مسیر نادوگانگی گمشده پیدا شد گمشده‌ای که هیچ‌گاه گم نشده بود و همیشه اینجا بود. و بعد از آن دانسته شد سرتاسر زندگی یک رقص و جشن و پایکوبی است به شرط آنکه در این جشن حضور داشته باشی و اگر حضور نداشته باشی، پس مشخص است که از جشن زندگی محروم می‌مانی و تنها جایی که جشن، زندگی قابل رؤیت و همراهی است، اینجا و اکنون است. و مشاهده گردید تمام درد درون نتیجه یک تلقی اشتباه از ماهیت حقیقی خودم بود و آن پندار غلط این بود که گمان می‌شد شخصی در این بدن است و آن شخص من هستم. در حالیکه هیچ شخصی در فرم بدنی وجود نداشته و ندارد و این فقط یک توهم است. به همین جهت نام این کتاب شخصی اینجا (در این جسم) نیست ؛ انتخاب شد. و این عنوان به یگانه عامل درد و رنج بشر اشاره می‌کند. در این کتاب سعی بر این است که این تلقی انحرافی از خود بصورت ساده و واضح شناسایی و معرفی گردد.»