کتاب بازداشت آی وی وی

کتاب بازداشت آی وی وی به‌قلم هوارد برنتون و ترجمهٔ رامین فرهادی را انتشارات آفرینش مهر منتشر کرده است. این کتاب نمایشنامه‌ای براساس زندگی آی وی وی، هنرمند چینی و زندانی سیاسی و شرح روزهای حبس اوست.

درباره کتاب بازداشت آی وی وی

نمایشنامه‌ها یکی از قالب‌های جذاب نوشتن هستند که در سرتاسر جهان، مخاطبان خاص خود را دارند. بعضی از نمایشنامه‌ها برگرفته از واقعیت و بعضی زاييدهٔ تخیل نویسنده هستند. کتاب بازداشت آی وی وی به‌قلم هوراد برنتون، براساس تجربهٔ آی وی وی، هنرمند و کنشگر سیاسی چینی نوشته شده است. آی وی وی روزی در فرودگاه، زمانی که عازم سفری کاری بود، توسط سرویس امنیتی چین دستگیر و هشتادویک‌ روز در حبس بود. او شرح تجربیات خود را ابتدا در قالب مصاحبه و تبدیل آن به کتاب و سپس نمایشنامه با دیگران به اشتراک گذاشت. این نمایشنامه، شرحی است از تمام رنج‌ها و سختی‌هایی که بشر به دست خود به آن مبتلا می‌شود و گاه برای رسیدن به هدف، تمامی اصول اخلاقی را زیر پا می‌گذارد.

خواندن کتاب بازداشت آی وی وی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به خواندن نمایشنامه‌هایی با درون‌مایه‌های سیاسی و اجتماعی از مطالعهٔ این کتاب لذت خواهند برد.

بخشی از کتاب بازداشت آی وی وی

«صحنهٔ اول

صحنهٔ خالی

آی وی‌وی: می‌دونین که نیرویی وجود دارد. همون نیرویی که نمی‌شه ازش اجتناب کرد مثل افتادن سایه اما آماده بودم. وضعیت بدنی قوی داشتم.

او پاسپورت و سپس کیف مسافرتی را برمی‌دارد سرجای خود با پاهای کمی باز از هم ایستاده است. توازن خوبی دارد و انتظار می‌کشد. یک مأمور با یونیفرم وارد می‌شود.

مآمور: پاسپورت؟

آی وی‌وی پاسپورت را به او می‌دهد مأمور به آن خیره می‌شود. آی وی‌وی به مأمور نگاه نمی‌کند، مکث طولانی سپس مأمور محکم پاسپورت را می‌بندد.

مأمور: شما اجازهٔ خروج از کشور ندارید چون به ضرر امنیت ملی کشوره. 

آی وی‌وی: همینه همینه همینه به مأمور قدیما می‌گفتن: «شما اجازهد خروج نداری چون ضد انقلاب هستی.»

ملمور: شما اجازهٔ خروج از کشور ندارید چون امنیت ملی به مخاطره می‌افته.

آی وی‌وی: چرا من چرا بگو چرا!

مأمور (با لبخند): همراه من بیا.

آی وی‌وی: کجا؟

مأمور: با من بیا یه کم گپ بزنیم.

آی وی‌وی: نه.

مأمور: اعتراض نکن آبروت رو نبر.

آی وی‌وی: بی آبرویی؟ در راهرو، در اتاق بی‌آبرویی.

مامور حراست سوت می‌زند دو افسر پلیس پکن سریع وارد می‌شوند. خوش‌اندام هستند. شلوار جین، پیراهن، کفش‌های کتانی پوشیده‌اند. مدل موی آنها ماهوتی است با اعمال زور یک سرانداز مشکی را بر سر آی وی‌وی می‌کنند. دستان او را به پشت می‌برند و دستبند می‌زنند از دو طرف او را می‌گیرند و به سرعت او را می‌برند و بی‌وقفه و با حالتی آشفته فریاد می‌زنند.

افسرها: حرف نزن ٫ خفه شو ٫ سگ کثیف ٫ حرف نباشه ٫ عوضی ٫ خفه شو ٫ سگ ٫ خفه شو ٫ حرف نزن آنها آی وی‌وی را به‌سرعت از صحنه خارج می‌کنند؛ او را از هر دو طرف

گرفته و بلند می‌کنند پاهای او از زمین فاصله می‌گیرد.»