کتاب نابغه پنهان در شما

کتاب نابغه پنهان در شما نوشتهٔ پولینا مارینووا و ترجمهٔ شقایق صادقی خراطی و خلیل رضوی است. انتشارات کهکشان دانش این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب نابغه پنهان در شما

کتاب نابغه پنهان در شما که ۱۰ فصل دارد، یک مجموعهٔ باستانی از افراد موفق و قهرمانان بی‌عیب‌ونقص و شایستهٔ ستایش نیست. این کتاب دربارهٔ یادگرفتن است؛ نه بت‌ساختن. این کتاب ما را با نبوغ پنهان طیف گسترده‌ای از افراد آشنا می‌کند که مسافرت‌هایشان دروس سودمندی به آنان آموخته است. هیچ انسان کاملی وجود ندارد، اما نویسنده معتقد است که ما می‌توانیم از رضایت‌بخش‌ترین موفقیت‌ها و ویرانگرترین شکست‌های یکدیگر بیاموزیم. افراد معرفی‌شده در این کتاب، روش‌هایی برای کمک به افزایش خلاقیت و تقویت روابط و بهبود تصمیم‌گیری ما ارائه می‌دهند. پولینا مارینووا ما را دعوت می‌کند تا با او در یک سفر مطالعاتی همراه شویم که در نهایت ما را در کشف استعداد پنهانمان هدایت می‌کند.

خواندن کتاب نابغه پنهان در شما را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب نابغه پنهان در شما

«آیا واقعاً به آن‌چه قبول دارید معتقدید؟ چه چیزی برای تغییر نظر شما لازم است؟

در سال ۲۰۱۹، من با استیو شوارتزمن، مدیرعامل بلک استون مصاحبه کردم، مردی که او را «استاد جهان جایگزین» می‌نامند، زیرا بلک‌استون با سرمایه‌گذاری در دارایی‌های جایگزین، که زمانی «غیر سنتی» در نظر گرفته می‌شدند، مانند صندوق‌های تأمینی، سهام خصوصی و کالاها، نام خود را به دست آورد.

اما جایگزینی برای جایگزین‌ها وجود دارد. امروزه گروه جدیدی از سرمایه‌گذاران، پول نقد را به دارایی‌های دیجیتالی مانند بیت‌کوین و سایر ارزهای دیجیتال می‌ریزند.

وقتی از شوارتزمن پرسیدم که درباره بیت‌کوین چه فکری می‌کند، او گفت: «علاقه زیادی به آن ندارم زیرا درک آن برای من سخت است. من در دنیایی بزرگ شدم که کسی باید ارزها را کنترل کند.»

اما نکته عادلانه این است که پاسخ او باعث شد به همه‌چیزهایی که به دلیل پیشینه، خانواده، شغل، انگیزه‌های اقتصادی و وابستگی‌های سیاسی به آن معتقدیم فکر کنم؛ و طبیعی است که باورهای ما در طول زمان تکامل پیدا کنند، درست است؟

خوب، نه واقعاً. در جامعه امروزی، تغییر عقیده آن‌قدر که ممکن است تصور کنید تجلیل نمی‌شود. در سیاست به شما فردی بی‌ثبات می‌گویند. در زندگی واقعی، شما یک ریاکار هستید. در توییتر، خدا می‌داند چه چیزی هستید.

بنابراین ما به باورهای خود، صرف‌نظر از این‌که چقدر اشتباه یا قدیمی باشد، پایبند هستیم و به‌پیش می‌رویم. چرا؟ زیرا ما بیشتر از حقیقت به دنبال پذیرش اجتماعی و اعتبار هویت هستیم. همان‌طور که جیمز کلیر نوشت: «متقاعد کردن اشخاص برای تغییر عقیده مانند فرآیند متقاعد کردن آن‌ها برای تغییر قبیله است.»

تغییر قبیله ممکن است یک کار بسیار دشوار به نظر برسد، اما دیدن واقعیت به‌صورت عینی‌تر ارزش دارد. روشن‌اندیشی ما را از گرفتار شدن به روایت‌های نادرست بازمی‌دارد، نفس ما را کنترل می‌کند و مهم‌تر از همه به ما اجازه می‌دهد تا برای خود فکر کنیم.

سرمایه‌گذار افسانه‌ای چارلی مانگر یک «دستورالعمل آهنین» دارد تا مطمئن شود برده اعتقاداتش نمی‌شود. او می‌گوید: «من حق ندارم در مورد این موضوع نظر داشته باشم، مگر این‌که بتوانم دلایل مخالف موضع خود را بهتر از افرادی که از آن حمایت می‌کنند بیان کنم. فکر می‌کنم تنها زمانی که به آن مرحله برسم، صلاحیت صحبت کردن را دارم.»»