کتاب هیولایی درون مونیکا

کتاب هیولایی درون مونیکا نوشتهٔ عاطفه محمدی است. انتشارات متخصصان این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب هیولایی درون مونیکا

کتاب هیولایی درون مونیکا حاوی برش‌هایی است از داستان زندگی دختری که با نداشتن اعتمادبه‌نفس، نداشتن عزت‌نفس و نداشتن خودباوری دست‌ودنجه نرم می‌کند. نویسنده علاوه‌بر روایت این چالش‌ها، موقعیت‌هایی را از دید سوم‌شخص و دانای کل تحلیل و بررسی کرده است. این تحلیل‌ها و نتیجه‌گیری‌ها نتیجهٔ ماه‌ها پژوهش، مطالعهٔ کتاب‌های مختلف و بررسی موقعیت‌های مشابه از منظر روان‌شناسی است. عاطفه محمدی خواسته است که داستان‌ها و موقعیت‌های موجود در این کتاب را با دقت و تمرکز بخوانید و موقعیت‌ها و احساسات مشابهی را که تجربه کرده‌اید، برای خودتان مشخص کنید و درمورد چرایی آن‌ها تفکر و مطالعه کنید و موضوع را با یک مشاور یا روان‌درمانگر در میان بگذارید.

خواندن کتاب هیولایی درون مونیکا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هیولایی درون مونیکا

«درواقع همیشه نظر بقیه این بوده که مونیکا صدای بسیار زیبا و دلنشینی دارد و در موقعیت های گوناگون این موضوع را افراد مختلف به او یادآوری می کردند. خود مونیکا هم بر زیبایی و گیرایی صدایش واقف است اما نیاز دارد دیگران این موضوع را در موقعیت های مختلف، به کرات به او یادآوری کنند. درواقع شنیدن تعریف و تمجید از طرف دیگران برای او بسیار لذت بخش بوده و این باعث می شود احساس بهتری نسبت به خود داشته باشد. البته این موضوع امری طبیعی است زیرا انسان ذاتا تشویق، تعریف و تمجیدرا دوست دارد ولی مسئله این است که مونیکا درصورتی که این تعریف و تمجید را از دیگران دریافت نکند و احساس کند توجه دیگرانی که او را تحسین میکرده اند به دیگری ای جلب شده که احتمالا در آن زمینه از او موفق تر است قابلیت ها، استعداد و ارزشمندی خود را زیر سوال می برد و به خود، توانایی و ارزشمندی خود شک می کند.

مونیکا در مورد همهٔ مسائل ودر همهٔ موقعیت ها خود را با دیگران مقایسه کرده و مدام از خود و عملکرد خود ایراد می گیرد. همچنین برای داشتن احساس مثبت به خود و باورِ توانایی و استعداد خود به مدام از جانب دیگران تایید شدن نیازمند است و درواقع برای او هیچ چیزی مهم تر از جلب تایید دیگران نیست و در صورت عدم دریافت این تایید، احساس شکست کرده و خود را یک بازنده می داند و دچار احساسات منفی ای مثل خشم و حسادت و ناامیدی می شود.

اینچنین افرادی برای آنکه از نظر خودشان فرد خوب و بی نظیری به نظر برسند نیاز دارند این خوب بودن را مدام به دیگران اثبات کرده و دیگران آن را تایید کنند.

رفتار تایید طلبی ریشه در عدم وجود عزت نفس داشته و از آن جهت از فرد سر می زند که او خود را باور نداشته و به دنبال مقایسهٔ خود با دیگران مدام خود را نقد وسرزنش می کند.

اگر شما نیز درگیر تایید طلبی و مقایسهٔ مداوم خود با دیگران هستید، در نظر داشته باشید که برطرف کردن این عادات نیاز به زمان داشته و اصلاح آن به سرعت رخ نمی دهد.

اعمال، رفتاروافکار خود را زیر نظر بگیرید و تمامی موقعیت هایی که در آنها خود را با دیگری مقایسه کرده و یا سعی درجلب توجه و تایید دیگران را داشته اید را یادداشت کنید. سعی کنید خاطرهٔ اولین باری که چنین احساسی را تجربه کردید به یاد بیاورید. در نظر داشته باشید که دیگرانی که سعی در جلب تایید آنها دارید و خود را با آنها مقایسه می کنید، هرکدام تعریف متفاوتی از موفقیت و رفتار درست دارند که این تعاریف با یکدیگر متفاوت است و هر کس صرفا براساس ارزش های شخصی خود عمل کرده و به سوی هدف شخصی خود پیش می رود. مقایسه کردن خودتان با دیگرانی که شرایط و مقصد هرکدامشان با یکدیگر و با شما متفاوت است و حتی تعریف موفقیت از دیدگاه آنها با دیگاه شما یکی نیست، تنها باعث سردرگمی و بی مفهموم شدن فعالیت هایی که انجام می دهید شده و به هراس و اظطراب بیشتر شما می انجامد.»