کتاب بهار چشمان تو

«بهار چشمان تو» نوشته اصغر استاد حسن معمار نویسنده حوزه ادبیات دفاع مقدس است. این کتاب داستان مستندی از یکی از معجزات حضرت رضا(ع) است. شخصیت اصلی داستان دخترکی است نابینا که با تولد خود مادر را از دست می‌دهد و نام زینب را از او به یادگار می‌گیرد. او در سن ۷ سالگی به همراه پدر و برادرهایش برای شفا به پابوس امام رضا (ع) می‌رود و درست در لحظه تحویل سال موفق به دیدن بارگاه ملکوتی آن امام همام می‌شود. یکی از خصوصیات این کتاب، کاربرد جملات منقطع و کوتاه است که سبک نوشتاری نویسنده را خاص کرده است. همچنین افعال پایانی جملات در زمان گذشته به کار رفته‌اند.از دیگر ویژگی‌ها، بیان جزء به جزء تصاویر و موقعیت‌های داستان است که وقتی خواننده کتاب را می‌خواند حضورش را در فضای داستان احساس می‌کند: «با یک خیز، دست به لبه دیوار می‌رسید و بعد سر بالا، دستِ دیگر همراه می‌شد و لحظه‌ای بعد روی سقف خانه بود. پاها آموخته، از کناره‌ها، روی پنجه، به آرامی حرکت می‌کردند ...»