کتاب آهای آهای

کتاب آهای آهای نوشتهٔ نسترن عباسی است. انتشارات متخصصان این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر دربارهٔ پسری به نام «سعید» است که می‌توانیم او را بی‌ادب بدانیم.

درباره کتاب آهای آهای

کتاب آهای آهای دربارهٔ خانواده‌ای است که سعید تنها فرزند آن است. سعید به‌دلیل آنکه هر چه می‌خواسته در اختیارش قرار گرفته، پسربچه‌ای لوس و ازخودراضی بار آمده است.

مردم سعید را آهای آهای صدا می‌زدند؛ چون او وقتی با دیگران روبه‌رو می‌شد، به‌جای سلام‌کردن و صدازدن مردم به نامشان آن‌ها را با آهای خطاب می‌کرد.

خواندن کتاب آهای آهای را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به کودکان گروه سنی «ب» پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب آهای آهای

«بازی سعید با ناراحتی تموم میشد چون‌که اون دوستاشو مسخره می‌کرد، کم‌کم دوستاشو از دست داد. پدر و مادرش هم چون دلشون نمی‌اومد به سعید حرفی بزنند می‌گفتند تقصیر اوناست پسرم، تو خودتو ناراحت نکن درواقع با این کارشون سعید رو تشویق می‌کردند، اما خودشون متوجه نبودند.

بازی هرروز سعید شده بود مسخره کردن مردم. همه رو مسخره می‌کرد و هیچ‌وقت جواب سلام کسی رو نمی‌داد. مثلاً یک دفعه که آقای معلم از کوچه رد می‌شد سعید رو دید و سلام و احوال‌پرسی کرد اما سعید به‌جای اینکه مؤدبانه سلام کنه، گفت: سلام دماغ گنده، حال اون برادر کوتوله‌ات چطوره؟

آقا معلم که خیلی ناراحت شد رفت و حرفی نزد.

سعید داد زد: آهای دماغی با تو بودم؟

آقا معلم برگشت می‌خواست به پدر و مادر سعید بگه اما به خاطر همسایگی حرفی نزد و رفت.

روزها و شب‌ها گذشت اما سعید بزرگ‌تر و بزرگ‌تر و بدتر و بدتر می‌شد. تا اینکه یک روز سعید خودش رو مرتب کرد و لباس تمیز پوشید چون می‌خواست با مامان و باباش بیرون بره. وقتی آماده شد گفت: مامان من می‌خوام برم تو کوچه بازی کنم وقتی آماده شدید منو صدا کنید.»