کتاب پرواز تا بهشت

کتاب پرواز تا بهشت نوشته سهیلا آقابابایی پور است. این کتاب را انتشارات روایت ۲۷ بعثت منتشر کرده است.

درباره کتاب پرواز تا بهشت

زمستان حادثه‌خیز سال ۱۳۹۸ در حالی شروع شد که در نخستین ساعات بامداد سیزدهمین روز از این فصل پرماجرا، انتشار خبر شهادت سردار دل‌ها، حاج قاسم سلیمانی ملتی را در شوک و سوگ عظیمی فروبرد. شدت این ضایعه اسفناک آن‌چنان بود که تا مدت‌ها مردم ایران، داغدار آن مصیبت عظما بوده‌اند و مرور زمان هم نمی‌توانست این غم جانکاه را کاهش دهد. در همین گیرودار با ورود و گسترش ویروس کرونا یا همان کووید ۱۹، شوک مرگبار دیگری بر جامعه وارد آمد. انتشار افسارگسیخته این بیماری در کمترین زمان باعث شد تا زندگی مردم در تمامی ابعاد تحت‌تأثیر آن قرار بگیرد. در این میان علاوه بر تأثیرات بسیار منفی کرونا بر کسب‌وکار مردم، آنچه که بیش از همه باعث نگرانی و ایجاد جو روانی نامطلوب در بین خانواده‌ها می‌شد، بالارفتن آمار مرگ‌ومیرهای ناشی از این بیماری بوده است. واقعیت تلخی که بایستی برای جلوگیری از آن هر چه زودتر اقدام می‌شد. در چنین شرایطی سربازان خط مقدم این جبهه، بدون تردید پزشکان و کادرهای درمانی بیمارستان‌ها بوده‌اند دلاورانه به جنگ این دشمن نامرئی رفتند و تعدادی از آنها جان خود را در مسیر این مبارزه از دست دادند. یکی از این افراد دکتر علی‌اکبر آقابابایی پور بود که کتاب پرواز تا بهشت شرح زندگی و خدمات اوست.

خواندن کتاب پرواز تا بهشت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

کتاب پرواز تا بهشت برای افرادی مناسب است که به خواندن زندگی‌نامه علاقه‌مندند.

درباره علی اکبر آقابابایی پور

دکتر علی‌اکبر آقابابایی پور در تاریخ ۱۶ بهمن ۱۳۴۰ در شهر تهران دیده به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران سپری کرد و در سال ۱۳۶۵ به‌عنوان دانشجوی رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پذیرفته شد. وی پس از فارغ‌التحصیل شدن در سال ۱۳۷۲ به علت علاقه وافر به خدمتگزاری به هم‌وطنان محروم جامعه جهت گذراندن دوره طرح پزشکی عمومی راهی استان سیستان و بلوچستان شد و در مدت‌زمان کوتاهی به دلیل خدمتگزاری خالصانه و تلاش‌های بی‌وقفه ایشان در جهت ارتقا سطح سلامت مردمان آن منطقه به ریاست بیمارستان نیک‌شهر منصوب شد. وی پس از قبولی در آزمون ‌پذیرش دستیار تخصصی در سال ۱۳۷۹ به‌عنوان دستیار تخصصی اطفال وارد دانشگاه علوم پزشکی سمنان شد و پس از گذراندن دوره چهارساله دستیاری تخصصی، در سازمان بهزیستی شهرستان کرج مشغول خدمت به کودکان بی‌سرپرست شد. از سال ۱۳۹۴ ایشان به‌عنوان پزشک مقیم در بیمارستان قائم کرج مشغول فعالیت شد.

پس از پیدایش بیماری کووید -۱۹ و همه‌گیری آن، علی‌اکبر آقابابایی پور با عزم و جدیتی مثال‌زدنی به درمان بیماران پرداخت. سرانجام در تیر ۱۳۹۶ به علت ابتلا به بیماری کووید ۱۹ در بیمارستان محل خدمتش بستری شد. علی‌رغم تلاش همکاران جهت بهبود ایشان، در تاریخ اول مرداد ۱۳۹۶، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. دکتر علی‌اکبر آقابابایی پور در طی دوران طبابت به‌عنوان متخصص اطفال، همواره درصدد ارتقا سطح بهداشت و سلامت کودکان شهرستان کرج بود و در جهت نیل به این هدف، همچون مشاوری دلسوز به‌صورت شبانه‌روزی در دسترس خانواده‌های این کودکان قرار داشته و از هیچ تلاشی در این زمینه فروگذار نبودند.

بخشی از کتاب پرواز تا بهشت

«با صدای باز شدن در انبار به خود آمد. رضا با انبوهی از علف که پشتش گذاشته بود، وارد شد. مجتبی سریع از جایش بلند شد و به سمت او رفت و کمک کرد تا علف‌ها را زمین بگذارد. رضا همان‌طور که مشغول جابه‌جاکردن علف‌ها بود گفت: «سقف خونه نیاز به تعمیر داره، زمستون به مشکل برمی‌خوریما. کجایی مجتبی؟ نیستی؟» مجتبی گونه‌اش سرخ شد. ولی زود خودش را جمع‌وجور کرد و گفت: باید خونه رو درست کنیم یه کم بزرگترش کنیم؛ گوشه باغ رو بهش اضافه کنیم.

رضا با تعجب نگاهی به مجتبی انداخت و گفت: «خبريه؟»

مجتبی گفت: «نه چه خبری! جامون کوچیکه. من یکم پول کنار گذاشتم. توام خودت رو جم و جور کن تا خونه رو اساسی درست کنیم.»

رضا بدون اینکه حرفی بزند به سمت در انبار رفت. باید طویله را تمیز می‌کرد. مجتبی به دنبالش دوید. از این که موضوع خدیجه سادات را به رضا نگفته بود پشیمان شد. با هم وارد طویله شدند. رضا جاروی دسته بلند را برداشت و شروع به جاروکردن خرده علف‌ها کرد. مجتبی گونی را برداشت و درش را باز نگه داشت تا رضا علف‌ها را تویش بریزد.

بعد از کمی سکوت، مجتبی گفت: «راستش می‌خوام ازدواج کنم.»

رضا زیرچشمی نگاهی به او انداخت و با خنده گفت: «برا همین به فکر بزرگ کردن خونه افتادی. حالا اون دختر خوشبخت کیه؟»

مجتبی تردید داشت ولی گفت: «قول میدی مسخرم نکنی؟»

رضا دست از کار کشید و به مجتبی زل زد و گفت: «خدایا خودت رحم کن.»

مجتبی گفت: «دختر سید مؤمن .»»