بریده‌هایی از کتاب بخشنده ستارگان

بهترین روش برای گذران زندگی این است که به چیزها زیاد فکر نکنی. برای همین، او هم حادثهٔ آن روز عصر را توی چمدان گذاشت و چمدان را هم ته کمدِ توی ذهنش. کاری که قبلا هم با چمدان‌های زیادی انجام داده بود

ـ می‌دانی بدترین چیز وقتی مردی کتکت می‌زند، چیه؟ دردش نیست. این است که آن لحظه تو به واقعیت زن بودن پی می‌بری. اصلا مهم نیست چقدر باهوشی، چقدر بهتر بلدی استدلال کنی، چقدر بهتر از آنهایی، همین! می‌فهمی هروقت دل‌شان خواست می‌توانند با مشت دهنت را ببندند. به همین راحتی!

. می‌گویند ازدواج حقوق آدمی را نصف می‌کند و مسئولیت‌هایش را دو برابر. «لوئیزا می الکات، زنان کوچک»

هر چیزی موسمی دارد، و برای هر چیزی در این دنیا، زمانی: زمانی برای تولد یافتن، زمانی برای مردن؛ زمانی برای کاشتن، زمانی برای برداشتن؛ زمانی برای کشتن، زمانی برای التیام بخشیدن؛ زمانی برای خراب کردن، زمانی برای ساختن؛ زمانی برای گریستن، زمانی برای خندیدن؛ زمانی برای سوگواری و زمانی برای پایکوبی.

کتابخانهٔ سیار ادارهٔ رشد و توسعه از سال ۱۹۳۹ تا سال ۱۹۴۳ فعال بود. در نقطهٔ اوج خود به بیش از یکصد هزار روستایی کتاب امانت داد. از آن زمان تا کنون طرحی مشابه آن هرگز به مرحلهٔ اجرا گذاشته نشده است. شرق کنتاکی یکی از فقیرترین ـ و زیباترین ـ نقاط ایالت متحده باقی ماند.