بریده‌هایی از کتاب کتابچه قانون ده برابر

همچنین شما نباید به خودتان اجازه دهید که بیش از حد ذهنتان را مشغول تفکرات مختلف کنید. به یاد داشته باشید که هر دقیقه‌ای که به فکر کردن سپری می‌کنید، یک دقیقه از زمانی است که باید صرف کار شود ولی شما در واقع آن را هدر می‌دهید.

گرنت کاردون، فصل اول را با توضیح قانون ده برابر آغاز می‌کند. نویسنده بیان می‌کند که قانون ده برابر، به منظور کمک به مردم برای دستیابی به موفقیت تجاری تضمین‌شده، بیان شده است.

بدون نظم، هیچ‌گونه موفقیتی وجود ندارد. منظور من تنها در مورد ایجاد ثروت نیست. اگر در مورد هر کاری که می‌کنید، منظم نباشید، هرگز موفق نخواهید شد. اما منضبط بودن دقیقاً چه معنایی دارد؟ منظم بودن به معنی انجام یک فعالیت ِواحد تا هر زمانی است که ممکن است طول بکشد.

موفقیت یک وظیفه است و موفقیت چیزی نیست که کم بیاید.

موفقیت چیزی نیست که با شانس اتفاق بیفتد. مردم با خوش‌شانسی نمی‌توانند موفقیت را به دست آورند.

در بخش اول، سطح تلاش موردنیاز برای تحقق اهداف را تعیین می‌کنیم. بخش دوم، شامل تنظیم افکار یک فرد است تا او بتواند جرئت کند، فراتر از آنچه قبلاً تصور می‌کرد غیرممکن است، رؤیاپردازی کند. ا

موفقیت می‌تواند در سطحی بالاتر از آنچه تصور می‌شود به دست آید. تنها کاری که فرد باید انجام دهد این است که محدود کردن تخیل خود را متوقف کند.

رقابت با دیگران، توانایی‌های یک فرد را برای خلاق بودن محدود می‌کند. چرا این‌طور است؟ زمانی که فرد با کسی رقابت می‌کند، به طور مداوم بر موضوع مورد رقابت و چگونگی پیشرفت خود در آن مورد، متمرکز است. این موضوع به طور کلی مانع از ابداع ایده‌های جدید و طرح‌های ابتکاری جدید می‌شود که می‌تواند به فرد اجازه تسلط بر یک حوزه را بدهد. به همین دلیل است که فرد نباید تمام توجهش را به پیروی از قواعد رقابت اختصاص بدهد. در عوض، یک فرد یا یک شرکت، باید مجموعه قوانین مختص خودش و سرعت خودش را تنظیم کند.

شما نباید بر رضایت مشتری تمرکز کنید، بلکه باید بر رضایت کسانی که هنوز مشتری‌تان نشده‌اند، متمرکز شوید و سعی کنید با بردن محصول به سوی کسانی که محصولتان را ندارند، آن‌ها را راضی کنید.