بریده‌هایی از کتاب عاشق باش اما دیوانه نه! راهنمای عملی برای داشتن زندگی مشترکی مستحکم‌تر، عاشقانه‌تر و رضایت‌بخش‌تر در سی روز

زمانی که از اعتماد متقابل حرف می‌زنیم ممکن است تنها چیزی که به ذهن شما متبادر شود این باشد که هرگز به همسر خود دروغ نگویید. البته این یک حقیقت انکارناپذیر است که بخش مهمی از اعتماد متقابل را خواهد ساخت؛ اما منظور از اعتماد متقابل، فراتر از دروغ نگفتن است. در یک اعتماد متقابل، زوجین به این باور مشترک می‌رسند که هر دو دارای اهدافی مشترک هستند، آن‌ها خواهند دانست که آنچه به نفع همسرشان است، به نفع آن‌ها نیز خواهد بود.

شما باید از آنچه که بوده‌اید به چیزی تبدیل شوید که آموخته‌اید

مردم برای چه دروغ می‌گویند؟ هیچ‌کس نیست که بی‌دلیل بخواهد حقیقت را پنهان کند. شما فقط در صورتی دروغ می‌گویید که در آن منفعتی داشته باشید. اگر روراست بودن و گفتن حقیقت موجب شود شما از نیازهای اساسی خود، یعنی داشتن احساس اطمینان و عشق بازبمانید، تردیدی در دروغ گفتن نخواهید داشت، اما اگر باور داشته باشید که گفتن حقیقت، به شما اطمینان خاطر خواهد بخشید، در این صورت بی‌شک گفتن حقیقت را انتخاب خواهید کرد؛ زیرا گرچه ممکن است واکنش ابتدایی طرف مقابل شما ناراحت‌کننده باشد، اعتمادی که در او ایجاد می‌کنید موجب خواهد شد رابطه شما عمیق‌تر شود و برای همیشه از یک احساس اطمینان خاطر پایدار یا عشق ماندگار لذت ببرید.

عشق و ازدواج یعنی اینکه خود را با صداقت به فرد دیگری نشان دهید، اینکه چه کسی هستید، چه توانایی‌هایی دارید و چه انتظاراتی خواهید داشت

دستاوردها شما را برای مدت کوتاهی شاد می‌کنند اما این شادی همیشه باقی نمی‌ماند؛ زیرا زندگی یعنی رشد و این اصلاً بد نیست؛ زیرا اگر شما به داشته‌های خود قانع بمانید و با یک پیروزی متوقف شوید، در یک دوره زمانی منجمد خواهید شد، اما زندگی متوقف نمی‌شود و در هر ماه و هر سال چیزهای تازه‌ای هست که شما به‌آن‌ها نیاز پیدا خواهید کرد.

زمانی که ضعف و ترس‌های خود را بشناسید، در رفع آن‌ها بکوشید یا با آن‌ها کنار بیایید، زمانی که به اندازه کافی خود را دوست بدارید و نیاز نداشته باشید که آن را از زبان دیگران بشنوید، دوست داشتن و به دنبال آن دوست داشته شدن، بسیار آسان‌تر خواهد بود و دیگر برای پنهان کردن زوایای روحتان تلاشی نخواهید کرد و خود را آن‌گونه که هستید نشان خواهید داد.

افکار منفی و مثبت هر کدام دارای وزن و ارتعاش خاص خود هستند و حتی می‌توانند روی محیط اطراف و انسان‌های دیگر تأثیر بگذارند. بنابراین وقتی به موسیقی ملایم گوش می‌دهیم آرام می‌شویم؛ اما وقتی به موسیقی تند و خشن گوش می‌کنیم، مشوش می‌شویم. این تفاوت فقط به دلیل اختلاف فرکانس‌های دو نوع موسیقی است.

یافتن مرد ایده‌آل و ازدواج برای مدت زمان معینی شما را از عشق لبریز خواهد کرد، پس از آن کم‌کم رابطه شما نیازمند پیشرفت و تکامل است.

ادامه دادن به بخشیدن عشق و محبت به افراد، بدون اینکه به نیازهای خود توجهی داشته باشید و از سوی افراد مورد توجه و قدردانی قرار گیرید، فرایندی دردناک و بیهوده خواهد بود، درست مانند اینکه پای تخته سنگی، به امید سبز شدنش، آب بریزید. بی‌توجهی به خودتان و افراط در رسیدگی به افراد، زندگی شما را تباه خواهد کرد، پویایی و انرژی را از زندگی شخصی‌تان خواهد گرفت و شما را از آنچه سزاوارش هستید و موفقیت‌هایی که لایق آن هستید و باید به آن‌ها دست یابید، دور خواهد کرد. شما همچنین از همسرتان فردی متوقع خواهید ساخت که در زندگی چیزی جز خواسته‌های خودش برایش ارزش ندارد و تنها بدان‌ها می‌اندیشد. هیچ‌یک از زوجین، در چنین رابطه‌ای به تکامل و موفقیت، چیزی که یک زندگی مشترک سالم می‌تواند به شما ببخشد، دست نخواهند یافت.

اگر می‌خواهید زندگی‌تان متحول شود و به بیشترین میزان اعتماد متقابل دست یابید، باید بتوانید در هر شرایط و حتی در اوقاتی که همسرتان از هرگونه همکاری خودداری می‌کند، با او همسو شوید. این همسویی تنها زمانی ممکن خواهد بود که قادر باشید تا منظر و دیدگاه خود را تغییر دهید و از چشم همسر خود به مسائل نگاه کنید. همسویی مستمر نه‌تنها اعتماد متقابل را در همسر شما شکل خواهد داد تقریباً بی‌درنگ از شدت تنش و خشم شما و همسرتان کم می‌کند و می‌توانید برخوردی را که سریع به انتقاد، تحقیر، جنگ و قهر منجر می‌شود، به گفت‌وگویی مسالمت‌آمیز و در راستای حل مشکل تبدیل کنید.

در یک رابطه زناشویی، باید و لازم است که انتظار داشته باشید با شما با عشق، محبت، صمیمیت، مهربانی و سخاوت رفتار شود و شما نیز متعهد شوید که آنچه را برای خود می‌خواهید به همسرتان هم ببخشید

میزان زیاد احساس ترس، اندوه یا طردشدگی، برای یک رفتار ساده اغلب نشان‌دهنده آن است که شما این‌بار را مدت‌هاست بر دوش می‌کشید.

تمام افرادی که در زندگی مشترک یا حتی زندگی خودشان برای خود نقش مهمی نمی‌بینند و تصور می‌کنند برای اینکه خواستنی باشند باید زیبا، خوش‌اندام، خوش‌صحبت، پولدار، شجاع و صاحب تمام خصوصیات مثبت باشند، در حالی که خوب می‌دانند که چنین نیستند، از صمیمی شدن می‌ترسند؛ زیرا در صمیمیت، خود واقعی شما، هر چه که باشد، نشان داده می‌شود.

این افراد هرگز طعم شادمانی را نخواهند چشید؛ زیرا در رابطه با نیازهای خود رشد نکرده‌اند. در رابطه مشترک، تنها نیاز آن‌ها، رابطه جنسی، دلبری، تملق و شنیدن دوستت دارم است. برطرف شدن نیاز به عشق از این طریق فقط مدت کوتاهی شما را شاد نگه می‌دارد و پس از آن نیازمند شکلی عمیق‌تر از عشق هستید، چیزی که با عوض کردن فرد مورد علاقه‌تان، هرگز به آن دست پیدا نمی‌کنید، بلکه بر میزان یأس و سرخوردگی خود خواهید افزود.

هرقدر هم که اطرافیان شما مهربان باشند فقط تا مدت زمان کوتاهی به مشکلات شما توجه خواهند کرد و پس از آن فردی دردسرساز می‌شوید که داشتن رابطه با او خوشایند نیست

اهداف شما هرقدر هم که بزرگ باشند، زمانی که به آن‌ها دست پیدا می‌کنید دیگر برایتان تازگی نخواهند داشت و آنچه زندگی را شاداب نگه می‌دارد تلاش و پیشرفت در مسیر زندگی است. دستاوردها شما را برای مدت کوتاهی شاد می‌کنند اما این شادی همیشه باقی نمی‌ماند؛ زیرا زندگی یعنی رشد و این اصلاً بد نیست؛ زیرا اگر شما به داشته‌های خود قانع بمانید و با یک پیروزی متوقف شوید، در یک دوره زمانی منجمد خواهید شد، اما زندگی متوقف نمی‌شود و در هر ماه و هر سال چیزهای تازه‌ای هست که شما به‌آن‌ها نیاز پیدا خواهید کرد.

بسیاری از افراد را می‌شناسم که حتی از ده درصد امکانات گوشی خود نه‌تنها استفاده نمی‌کنند حتی از آن خبر هم ندارند؛ اما چه عاملی آن‌ها را وادار می‌کند تا پول زیادی بابت آن بپردازند؟ باورهای این افراد است که آن‌ها را وادار به خریدن می‌کند. برای این گروه، داشتن گوشی بخصوصی نشان‌دهنده ثروت، شخصیت و توانمندی است و به همین دلیل هم احساس خوشایندی را به آن‌ها می‌بخشد، حتی اگر تنها استفاده‌ای که از این گوشی می‌کنند، همان استفاده‌ای باشد که اولین گوشی اختراع‌شده داشت!

احساس امنیت در خانه پدری بدون هیچ انتخابی شکل می‌گیرد. اغلب کودکان در محیط خانواده چشم بازمی‌کنند، تغذیه می‌شوند، امکانات لازم در اختیار آن‌ها گذاشته می‌شود، محبت دریافت می‌کنند و می‌دانند که خانواده از آن‌ها حمایت می‌کند. همه این‌ها بدون هیچ انتخابی و در زمانی طولانی شکل می‌گیرد؛ اما در یک زندگی مشترک جدید، این اعتماد باید ساخته شود.

احساس امنیت در خانه پدری بدون هیچ انتخابی شکل می‌گیرد. اغلب کودکان در محیط خانواده چشم بازمی‌کنند، تغذیه می‌شوند، امکانات لازم در اختیار آن‌ها گذاشته می‌شود، محبت دریافت می‌کنند و می‌دانند که خانواده از آن‌ها حمایت می‌کند. همه این‌ها بدون هیچ انتخابی و در زمانی طولانی شکل می‌گیرد؛ اما در یک زندگی مشترک جدید، این اعتماد باید ساخته شود.

احساس امنیت در خانه پدری بدون هیچ انتخابی شکل می‌گیرد. اغلب کودکان در محیط خانواده چشم بازمی‌کنند، تغذیه می‌شوند، امکانات لازم در اختیار آن‌ها گذاشته می‌شود، محبت دریافت می‌کنند و می‌دانند که خانواده از آن‌ها حمایت می‌کند. همه این‌ها بدون هیچ انتخابی و در زمانی طولانی شکل می‌گیرد؛ اما در یک زندگی مشترک جدید، این اعتماد باید ساخته شود.

برای دریافت محبت، اصل اول این است که محبت ببخشید

کارول راس، در زمینه نیاز زوجین به تعهد، مطالعات زیادی انجام داده است. عمده تحقیقات او در زمینه خیانت در زندگی زناشویی است و مطالعات این پژوهشگر نشان می‌دهد اولین جرقه‌های نیاز به فرد دیگری جز همسر، زمانی در ذهن افراد شروع به افروختن می‌کند که همسرشان مرتب آن‌ها را با آنچه انجام نداده‌اند، آنچه موجب ناراحتی شده است و آنچه در آن‌ها وجود ندارد، به‌یاد بیاورد و سخن بگوید و از آن مهم‌تر، زندگی مشترک خود را با زندگی مشترک افراد دیگر به شکلی منفی مقایسه کند و آن‌ها را بهتر بداند.