بریده‌هایی از کتاب تعبیر خواب (روان‌شناسی تفسیر رویاها)

رویا فرایندی شناختی است. رویا یک اندیشه یا رشته‌ای از افکار است که حین خواب جلوه می‌کند و مضمون رویا بازنمایی بصری از ادراکات فردی است. به‌عنوان مثال، وقتی در رویا می‌بینید که مورد حمله و هجوم دوستان خود قرار گرفته‌اید، تفسیر آن می‌تواند ترس شما از برقراری دوستی با دیگران باشد.

از یک منظر، خواب تلاش نهاد برای ارضای تمایلاتش است، به‌خصوص آن‌هایی که در بیداری برآورده نمی‌شود. اغلب خواسته‌های نهاد با مخالفت اَبَرمن مواجه می‌شود و نهاد مجبور است آن‌ها را در لوای نمادها پنهان کند. برای همین خواب یک ظاهر دارد ـ قصه‌ای که از خواب یادمان مانده است ـ و یک محتوا ـ معنای پنهان. ظاهر خواب گیج‌کننده و گمراه‌کننده است، مگر تفسیر خواب بلد باشیم.

خواب انعکاس خاطرات، ترس‌ها، امیدها و تمایلات است.

رویاها به شکل اجمالی نشان‌دهندهٔ عقده‌های روحی و گره‌های روانی هر فرد و چگونگی مواجههٔ ناخودآگاه با مشکلات هستند، عقده‌ها نقاط تاریک روان هر فرد هستند. رویا تصاویری مبهم از احساسات ایجاد می‌کند که درک عقده و نمادهای خودآگاه آن را آسان‌تر می‌کند. وقتی عقده‌ها پنهان و ناپیدا باشند از پشت به ما هجوم می‌آورند و ما را به دام می‌اندازند. افراد و شرایطی که در رویای ما ظاهر می‌شوند، انرژی‌های فردی، مشکلات و هیجاناتی هستند که ما با آن‌ها زندگی می‌کنیم.

رویاها به‌طور کلی خودمحور (حدود ۹۰%) هستند و فقط مربوط به خودمان می‌شوند. درواقع: اگر ازخود بپرسیم این رویا دربارهٔ کدام قسمت از زندگی من است، زودتر به نتیجه می‌رسیم. همیشه اول فرض کنید که رویا درمورد خودتان است. وقتی موضوع رویا را درآوردید، آن را در زندگی خودتان جا بدهید و بررسی‌اش کنید. اگر در جای درست قرارش بدهید، خودتان حس می‌کنید و به احتمال زیاد می‌گویید: «خودش است!».

یادتان باشد که دیگران در خواب به‌طور حتم خودشان نیستند. ممکن است کسی که در رویا می‌بینیم، خودمان باشیم.

فروید معتقد بود که کابوس نتیجهٔ تنش میان فراخود و نهاد است. به عقیدهٔ وی، ترس‌ها، آرزوها و احساساتی که از آن‌ها بی‌اطلاع هستیم، در رویاها تجلی می‌یابند اما به‌صورت رمزگذاری‌شده و غیرمستقیم. ذهن ناهشیار از زبان شفاهی استفاده نمی‌کند و از طریق نمادها با ما ارتباط برقرار می‌کند. برخی نمادها جهانی‌اند و برخی جنبهٔ کاملاً شخصی دارند.

رویاها به ما کمک می‌کنند تا برای مسایلی که درگیر آن‌ها هستیم راه‌حل بیابیم، به‌خصوص مشکلات روانی.

خواب‌ها کلید شناخت روح آدمی هستند. در خواب مقاومت برداشته می‌شود. بنابراین شخص در خواب به خودش نزدیک‌تر است تا در بیداری. ما در خواب آزادانه‌تر نشان می‌دهیم که چه هستیم و چه می‌خواهیم. درواقع خواب‌های ما تلاشی هستند برای حل تضادهایمان. ما در بیداری نمی‌توانیم بسیاری از احساسات خود را شفاف ببینیم، چون غرورمان ـ صفات و شایستگی‌هایی که شخص تصور می‌کند دارد اما درواقع فاقد آن است ـ با آن احساسات مخالفت می‌کند و در نتیجه آن‌ها بازداری و پنهان می‌شوند.