بریده‌هایی از کتاب همسفرها

هنگامی که مردم به گاو من بخندند انگار به خودم خندیده‌اند.

هیچ قهرمانی در دنیا بدون کس یا کسانی که در پشت صحنه هوایش را داشته باشند به جایی نرسیده است.

توی لوله‌هایش هوا می‌افتد و چنان خرناسی می‌کشد که اسرافیل شیپورش را می‌اندازد و می‌گریزد.

کسی که بیکاره شد، این قبای تن او است و باید ابدالدهر بیکاره بماند.

کسی که به خود اهمیت ندهد، مردم هم به او اهمیت نمی‌دهند.

آدمی که سر نترس دارد، به زندگی عادی قانع نیست.

من تا به حال غیر از سالامانک جایی را ندیده‌ام.

اندکی بلند بودن لباس بهتر از کوتاه بودن آن است.

گاوبازی در این سرزمین هنر ملی است.

از پلیس اسپانیا در دنیا رذل‌تر نیست.

شتر در خواب بیند پنبه‌دانه، گهی لپ‌لپ خورد گه دانه دانه.