بریده‌هایی از کتاب پنج زبان عشق برای همسران، راز ماندگاری عشق

. اگر نزد مادر همسرتان از خانم خود تعریف کنید، و او هم حرف‌های شما را به گوش دخترش برساند، هم خصلت‌های خوب او تقویت و هم اعتبار شما زیاد می‌شود.

زنده نگهداشتن عشق در ازدواج یک مسؤولیت جدّی است.

اصلی‌ترین نیاز عاطفی ما، عاشق شدن نیست، بلکه ما نیاز داریم که کسی ما را دوست داشته باشد. البته دوست داشتنی که از روی عقل و انتخاب باشد، نه غریزه و شهوت. به این معنا که او مرا برای دوست داشتن انتخاب می‌کند و چیزی در من می‌بیند که ارزش دوست داشتن داشته باشد.

مشکل اینجاست: ما به این حقیقت مهم که افراد به زبان‌های مختلف عشق صحبت می‌کنند، توجه نکرده‌ایم.

بعداً زبان‌های دیگری را با تلاش زیاد یاد بگیریم، ولی باز هم زبان مادری‌مان را بهتر می‌فهمیم و صحبت می‌کنیم و هنگام صحبت با این زبان، بیشتر احساس آرامش می‌کنیم.

اصلی‌ترین نیاز عاطفی ما، عاشق شدن نیست، بلکه ما نیاز داریم که کسی ما را دوست داشته باشد.

«ببخشید و هدیه دهید که به شما داده خواهد شد. یک پاداش خوب، به اصرار و اجبار و همراه با هیجان و خیلی سریع در آغوش شما ریخته می‌شود. همان معیاری که استفاده می‌کنید. شما هم با آن ارزیابی و سنجیده می‌شوید.»

او حتی تلاش نمی‌کرد که احساساتم را درک کند. احساس سرخوردگی و کمبود محبت داشتم.»

عشق برای من به معنی سام و گریس است. پدر و مادری که بیش از ۶۰ سال به من عشق ورزیده‌اند. اگر آنها نبودند به جای این که دربارۀ عشق بنویسم، هنوز در جستجوی عشق بودم

در واقع تا وقتی که دوران عاشقی تمام نشده، عاشق واقعی بوجود نمی‌آید.

«زبان قدرت زندگی و مرگ دارد» بسیاری از زوج‌ها هرگز به تأثیر فوق‌العادۀ زبانی یکدیگر پی نبرده‌اند.

«می‌خواهم آنچه را که مسیح فرموده، یکبار بخوانی. البته شاید در زندگی تو تأثیر و کاربرد کمی داشته باشد.» بسیار شمرده، آرام و دقیق برایش خواندم. به تو که حرف‌های مرا می‌شنوی، می‌گویم: دشمنانت را دوست بدار. به کسانی که از تو متنفرند، خوبی کن. کسانی که تو را لعن و نفرین می‌کنند، ببخش. برای کسانی که با تو بدرفتاری می‌کنند، دعا کن. هرچه که برای خودت می‌خواهی، برای آنها نیز بخواه. اگر کسانی که شما را دوست دارند، دوست بدارید، چه خوشنامی‌و اعتباری برای شماست؟ حتی «گنه کاران» هم دوست دارند کسانی را که آنها را دوست می‌دارند.»

علاوه بر این سالامون متذکر شد: «اضطراب و نگرانی قلب یک مرد را سنگین کرده و او را آزار می‌دهد ولی یک حرف عبرت‌آمیز او را شاد می‌کند.»

دو همسر و یاور بزرگسال، مطمئن نیستیم که کامل و بی‌عیب باشیم، ولی بزرگ شده‌ایم و شریک و همراه هم هستیم. اگر بخواهیم یک رابطۀ صمیمانه داشته باشیم، باید نیازها و علایق یکدیگر را بشناسیم. اگر می‌خواهیم یا آرزو داریم که به هم عشق بورزیم، لازم است که بدانیم که طرف مقابل چه می‌خواهد. با این حال، روش بیان این علایق هم بسیار مهم است. اگر با تحکم و اجبار مطرح شوند، صمیمیت بین ما از بین می‌رود و همسرمان از ما فاصله می‌گیرد، ولی اگر نیازها و علایق خود را به صورت درخواست یا خواهش مطرح کنیم، دیگر اولتیماتوم و اتمام حجت به نظر نمی‌رسد. ش

شاید بخواهید تأثیر حرف‌های تأییدی را به طور غیرمستقیم هم امتحان کنید، به این معنی که خصوصیات خوب و مثبت همسرتان را پشت سرش و زمانی که حضور ندارد، بگویید. بالاخره کسی حرف‌های شما را به گوش همسرتان می‌رساند و به این ترتیب اعتبار بسیاری به دست شما می‌آید. اگر نزد مادر همسرتان از خانم خود تعریف کنید، و او هم حرف‌های شما را به گوش دخترش برساند، هم خصلت‌های خوب او تقویت و هم اعتبار شما زیاد می‌شود. همسرتان را در برابر دیگران وقتی که خودش حضور دارد نیز تأیید کنید.

«مصرف روزانه یک سیب شما را از بیماری و دکتر دور می‌کند» شاید تحسین و تعریف روزانه مستمر هم شما را از یک مشاور دور کند (شاید بخواهید که این تعریف و تمجیدها را یادداشت کنید، پس از حرف‌های تکراری استفاده نکنید)

ابراز احساسات شخصی برای بعضی افراد آسان نیست. بسیاری از افراد در خانه‌هایی بزرگ می‌شوند که نه‌تنها به بیان افکار و احساسات تشویق نمی‌شوند، بلکه سرزنش هم می‌شوند. در دوران کودکی خواستن اسباب‌بازی در شرایط بد مالی سرزنشی طولانی را برای کودک در پی داشت و بچه به خاطر علاقه به اسباب‌بازی در آن شرایط احساس گناه می‌کرد و یاد می‌گرفت که علایقش را بیان نکند

حضور فیزیکی شما در زمان بحران و پریشان‌حالی، تأثیرگذارترین هدیه‌ای است که می‌توانید به او بدهید. وجود شما نشانۀ عشق شماست و بی‌توجهی به این موضوع باعث کم‌رنگ شدن و حتی از بین رفتن عشق میان شما می‌شود

رفتار ما تحت تأثیر روش زندگی پدر و مادرها، شخصیت خود ما، برداشت ما از عشق، احساسات، نیازها و علایق ما قرار می‌گیرند. تنها چیزی که در رفتار ما مشخص و واضح است این است که رفتار ما در زمان «عاشقی» مشابه قبل نیست.

اگر اولین زبان عشق همسرمان، چیزی از ما می‌خواهد که برای نقش ما به عنوان همسر نامناسب است، دست کشیدن از رفتارها و نقش‌های کلیشه‌ای ضروری است.

امروز چه کاری از دست من برمی‌آید تا برایت انجام دهم؟» شگفت‌انگیز بود.

اگر زبان عشق همسر شما کمک و همیاری است ۱. فهرستی تهیه کنید از تمام درخواست‌هایی که همسرتان در طول چند هفتۀ گذشته از شما داشته است. هر هفته یکی از این درخواست‌ها را انتخاب کرده و به منظور نشان دادن و ابراز عشق آن را عملی کنید. ۲. کارت‌های یادداشتی با مطالب زیر چاپ کنید: «امروز من عشقم را با ...... به شما نشان می‌دهم.» جمله را با یکی از این مطالب کامل کنید: مرتب کردن وسایل خانه، پرداخت صورتحساب‌ها، تعمیر وسایلی که مدت‌هاست خراب شده است، هرس کردن درختان بزرگ باغ (اگر کاری است که مدت‌هاست عقب افتاده است، پاداشی برای انجام آن قرار دهید.)

سه روش را برای شناخت اولین زبان عشق خودتان پیشنهاد می‌کنم: ۱ ـ همسر شما چه کاری انجام می‌دهد و یا چه کوتاهی می‌کند که شما را به شدت می‌رنجاند و آزار می‌دهد؟ عکس آنچه که باعث آزار و رنجش شما می‌شود، احتمالاً زبان عشق شماست. ۲ ـ در زندگی اغلب از همسرتان چه درخواست یا خواسته‌ای داشته اید؟ آنچه که اغلب اوقات از او می‌خواستید همان چیزی است که با رسیدن به آن، بیشترین عشق را احساس می‌کردید. ۳ ـ همیشه با چه روشی یا از چه راهی عشق خود را نسبت به همسرتان ابراز می‌کنید؟ روش ابراز عشق شما ممکن است نشانۀ دلیلی باشد براین که شما نیز از همین راه، عشق را احساس می‌کنید.

عشق، گذشته را پاک نمی‌کند، ولی می‌تواند آینده را تغییر دهد. وقتی بیان مؤثری برای صحبت با اولین زبان عشق، همزمان انتخاب می‌کنیم، جوّی بسیار عاطفی را ایجاد می‌کنیم که به اختلاف‌ها و کمبودهای گذشته زندگی ما رسیدگی می‌کند.

تأمین نیازهای عاطفی همسرم انتخابی است که هر روز دارم. اگر من اولین زبان عشق او را بشناسم و با آن صحبت کنم، بیشترین نیاز عاطفی او تأمین می‌شود و در عشق و دوست داشتن من، احساس امنیت می‌کند. اگر او نیز همین کار را انجام دهد، نیازهای عاطفی من نیز تأمین می‌شود و هر دوی ما با یک مخزن پُر زندگی می‌کنیم. با رضایت عاطفی، هر دوی ما توانمندی های هنرمندانه و سازنده مان را در بسیاری از برنامه های سالم بیرون از زندگی ارائه می‌کنیم، در حالی که سعی می‌کنیم زندگی سالم و شادابی داشته باشیم

شاید تا کسی عشق و دوست داشتن خود را به من ابراز نکند، حس نکنم که اهمیت دارم.

در ازدواج، اگر ما یکدیگر را دوست نداشته باشیم و عشق را حس نکنیم، تفاوت‌ها و اختلاف‌نظرهایمان بزرگ به نظر می‌آیند. به جایی می‌رسیم که یکدیگر را تهدیدی برای شادی‌هایمان می‌دانیم. برای عزت نفس و مهم بودن می‌جنگیم و زندگی به جای یک پناهگاه به میدان نبرد و مبارزه تبدیل می‌شود.

در برقراری ارتباط جنسی و مسائل زناشویی پیشقدم باش. او را با شور و هیجانت متعجب کن، نه این که فقط به اشاره‌ها و کنایه‌هایش پاسخ دهی. برنامه‌ای تنظیم کن که حداقل هفته‌ای یک بار در دو هفته اول و هفته ای دوبار در دو هفتۀ بعدی، ارتباط جنسی داشته باشید.