بریده‌هایی از کتاب قانون ارتباط

اگر برای مثال همه‌ی اعضای تیم دارای سبک ارتباطی دیداری باشند، فقط تمایل دارند درمورد مطالب کلی حرف بزنند و درنتیجه جزییات و فرایندها هرگز مطرح نخواهند شد. اگر تمامی اعضا شنیداری باشند، درباره‌ی آینده حرف می‌زنند، از یک ایده به ایده‌ی دیگر می‌روند و هرگز هیچ یک را کامل نمی‌کنند. اگر همه‌ی اعضا لمسی باشند، وقت خود را صرف اطمینان حاصل کردن درباره‌ی روابط شخصی خود می‌کنند و از انجام کارهای سرگرم‌کننده لذت می‌برند. اگر همه‌ی آن‌ها دیجیتالی باشند، چطور؟ بخش عمده‌ای از زمان خود را صرف سازماندهی و تهیه‌ی فهرست پروژه‌هایی می‌کنند که ممکن است هرگز به آن‌ها نپردازند.

۱. تصمیم‌های مهم را بر این اساس می‌گیرم: میزان راحتی و احساس غریزی خود میزان منطقی بودن آن این‌که چطور به‌نظر می‌آید بررسی دقیق تمامی موارد مربوط به آن ۲. در طول یک اختلاف، بیش از هر چیز تحت‌تأثیر این مورد قرار می‌گیرم: لحن و بلندی صدای طرف مقابل این‌که بتوانم دیدگاه طرف مقابل را درک کنم یا خیر منطق و عقلانیت عقیده‌ی طرف مقابل میزان حساسیت طرف مقابل به احساسات من