بریده‌هایی از کتاب برای هر مشکلی راه حلی معنوی وجود دارد

معنویت یعنی خدا و خدا یعنی عشق.

به عبارت دیگر، زندگی معنوی روشی است که در آن انسان به‌جای این‌که تنها قدم بردارد، با خدا گام برمی‌دارد.

در خلقت خداوند هیچ‌گونه اشتباهی وجود ندارد همه اسرار و همه رنج‌ها فقط در ذهن شکل می‌گیرند...

من این عبارت شکسپیر را همیشه، بسیار دوست داشته‌ام: «به درون خود سفر کن، در بزن و از قلبت بپرس که نظر او چیست»

بازآ، بازآ، هر آنچه هستی بازآ این درگه ما درگه نومیدی نیست گر عابد و گبر و بت‌پرستی بازآ صد بار اگر توبه شکستی بازآ

هنگامی که ارتباط معنوی دارید دنبال فرصت نیستید تا به دیگری آسیب برسانید، درباره کسی قضاوت نمی‌کنید و به کسی تهمت نمی‌زنید. به درجه‌ای از سعادت می‌رسید که پی می‌برید با خدا در ارتباط هستید و از تأثیرات هر کس و هر چیزی که خارج از دنیای شماست، آزاد و رها هستید.

خداوند مظهر نیکی است. خداوند خالق است و در همه‌ جا حضور دارد و آنچه غیرخدایی است نمی‌تواند به وجود آید مگر این‌که ما در اندیشه خود به آن اجازه حضور دهیم.

«همه چیز را رها کن و به خداوند بسپار.»

«پروردگارا مرا وسیله‌ای برای بسط و گسترش آرامش خودت قرار بده»

«همه درد و رنج‌ها به سادگی از یک جستجوی بیهوده برای آنچه می‌خواهید و پافشاری برای این‌که آن را کجا باید بیابید، نشأت می‌گیرد.»

شما هیچ مشکلی ندارید مگر خودتان این‌طور تصور کنید... برگزیده از کتاب راه اعجاز

هیچ‌گاه فرصت دیدن زیبایی‌ها را از دست ندهید، زیرا آفرینش زیبایی، هنر خداوند است و نشانه‌ای است فرعی برای پی بردن به دنیای الهی. در هر چهره‌ جذاب، در هر آسمان صاف و در هر گل زیبا، هنر خداوند را مشاهده کنید و او را به دلیل برکت و سعادتی که از طریق هر یک نثارمان می‌کند، شکر گویید.

خود را آهن‌ربایی مجسم کنید که هر چه را درست و معتبر می‌دانید به سمت خود جذب می‌کند.

به شیوه‌ای الهی، به خدا و همه مخلوقات او متصلیم. در نتیجه، هر یک از ما سرمایه‌ای نامحدود از منابع در دسترس داریم تا در حل مشکلات به ما کمک کنند و ما را به آرامش برسانند. ارتباط داشتن به معنای واقعی یعنی در زندگی خود این فرصت را دارید تا از عشقی که شما را احاطه کرده است و شما را به هر کس و هر چیزی متصل می‌کند بخواهید تا هم‌اکنون نیز شما را به مسیر درست هدایت کند. به این‌ترتیب تصورات منفی خویش را رها می‌کنید و هر کس و هرچیزی را همچون یاری‌دهنده‌ای که عاشق شماست، می‌بینید. دقیقاً در همین لحظات، شخص مناسب از راه می‌رسد و یا واقعه‌ای که باید، به وقوع می‌پیوندد و به شما کمک می‌کند.

ظاهر اشخاصی که به درجه بالایی از آگاهی معنوی رسیده‌اند خصوصیت قابل توجهی دارد. به نظر می‌رسد آن‌ها همیشه در خوشی و سعادت به سر می‌برند.

«بیشتر اوقات چه احساسی دارم؟» اگر پاسخ شما به گونه‌ای است که نشان می‌دهد احساس اضطراب، نگرانی، آسیب‌دیدگی، افسردگی، ناامیدی و نظایر این‌ها را دارید پس شما ارتباط معنوی خویش را قطع کرده‌اید.

اگر فرکانس‌های انرژی قوی باشد بذرهای خیال‌پردازی و ابتکار را در ذهن به وجود می‌آورد.

ما اغلب فقط به این دلیل واژه مشکل را به کار می‌بریم که یاد نگرفته‌ایم تصورات و خلاقیت ما می‌تواند در هر موقعیتی به‌کار گرفته شود.

نمی‌دانم در این موقعیت چگونه تصمیم بگیرم. بنابراین همه چیز را به همان نیرویی می‌سپارم که شب‌ها به هنگام خواب، جسم فیزیکی‌ام را به او می‌سپارم. من اطمینان دارم که این نیرو، غذایم را هضم می‌کند؛ خونم را به گردش در می‌آورد و...» این نیرو همانجاست، در دسترس است.

زندگی معنوی روشی است که در آن انسان به‌جای این‌که تنها قدم بردارد، با خدا گام برمی‌دارد.

شما هیچ مشکلی ندارید مگر خودتان این‌طور تصور کنید... برگزیده از کتاب راه اعجاز

نمی‌دانم در این موقعیت چگونه تصمیم بگیرم. بنابراین همه چیز را به همان نیرویی می‌سپارم که شب‌ها به هنگام خواب، جسم فیزیکی‌ام را به او می‌سپارم. من اطمینان دارم که این نیرو، غذایم را هضم می‌کند؛ خونم را به گردش در می‌آورد و...»

آنچه می‌خواهیم و تنها چیزی که مثمرثمر است، طرح الهی زندگی ماست و طرح‌های خود را که فایده‌ای دربر ندارند، بیرون می‌اندازیم.

دقیقاً همان چیزی را از جهان به‌دست می‌آورم که همان را به جهان بخشیده‌ام.

«آرامش، نسیم جان‌بخش ازلی خداوند در درون شماست»

«آنچه را که گناه می‌دانیم در حقیقت صورتی از انرژی می‌باشد که در مسیر انحرافی قرار گرفته است. این انرژی اگر به دلیل جهالت در مسیر انحرافی قرار نمی‌گرفت، می‌توانست سبب یگانگی ما با خداوند شود. واژه گناه یک ترجمه تحت‌اللفظی از «مطابق استاندارد نبودن» است. در این حالت اگر ما مطابق استانداردهای مذهبی که به ما آموزش داده‌اند و اگر مطابق با دستورات خداوند عمل نکنیم گناهکار به شمار می‌آییم.

به‌جای این‌که این اندیشه در ذهن ما ایجاد شود که: «من اوضاع را روبه‌راه می‌کنم» . این مشکل را به الوهیت درونمان می‌سپاریم. مانند قطره کوچکی که از سرچشمه جدا شده است، ذهن کوچک ما نیز به تنهایی قادر نیست زندگی بیافریند و از آن حمایت کند. هنگامی که قطره کوچک به سرچشمه‌اش یعنی اقیانوس می‌پیوندد، دوباره قدرت اقیانوس را به‌دست می‌آور

انسان‌های شفا یافته در لحظه بهبودی می‌گویند: «همه چیز را رها کنید و به خدا بسپارید.»

همه مشکلات خود را به همدم متعالی خویش بسپارید و خود در آرامش به سر برید.

من فقط به جسم مادی‌ام محدود نمی‌شوم، بلکه موجودی معنوی و ازلی هستم که همیشه با پروردگار خود در ارتباط است.