بریده‌هایی از کتاب رهبری با آرامش

استخدام‌کردن فردی برای سازمان‌تان کافی نیست؛ او باید با اهداف گسترده‌ترتان هم مطابقت داشته باشد. هیچ‌چیز به خودی خود کافی نیست. صبر همیشه فضیلت نیست؛ برای گرفتن تصمیمات مشکل بیش از حد تعلل نکنید.

«اراده‌ی پیروزی در ذات همه وجود دارد، اما اراده‌ی آماده‌شدن برای پیروزی چیزی است که تنها در وجود بهترین‌ها نهفته است.»

هیچ‌کس آن‌قدر مهم نیست که نتوان از او انتقاد کرد.

وقتی تصمیمی می‌گیرید، همیشه کسانی را که در آن دخیل هستند در نظر بگیرید تا بدانید به چه فکر می‌کنند.

می‌دانم اگر موفقیتی به دست آورده‌ام به‌دلیل آرامشی است که دارم؛ بعد به من گفته می‌شود شکست‌هایم هم به‌دلیل آرامشم است

«اراده‌ی پیروزی در ذات همه وجود دارد، اما اراده‌ی آماده‌شدن برای پیروزی چیزی است که تنها در وجود بهترین‌ها نهفته است.»

نباید هرگز از یادگرفتن دست کشید.

راه‌حل پیدا کنید، دنبالِ‌ مقصر‌گشتن وقت‌تلف‌کردن است.

نخستین مرحله خواستگاری است که در آن باشگاه به کار شما علاقه‌مند می‌شود و تلاش می‌کند از خدمات شما بهره‌مند شود. بعد ماه‌عسل آغاز می‌شود که در آن، همه از جمله بازیکنان، همکاران و هواداران، به شما زمان می‌دهند که بتوانید در موقعیت جدید جا بیافتید. اما متأسفانه همانند دیگر موقعیت‌های مشابه در زندگی، این دوران زیاد طول نمی‌کشد. سپس، اگر توانایی تحقق آن‌را داشته باشید، دوره‌ی موفقیت و ثبات از راه می‌رسد. موفقیت برای باشگاه‌های برتر به معنی فتح جام است، اما در رده‌های پایین‌ترِ لیگ، با معیارهای متفاوتی سنجیده می‌شود. سرانجام دوران ثبات هم به مراحل پایانی خود می‌رسد، رفته‌رفته مشکلات ظاهر می‌شود و این‌جاست که رابطه‌ها تَرَک برمی‌دارد.

هبرانی که کولینز در اثر کلاسیک خود با نام «از خوب به عالی» آن‌ها را برخوردار از ترکیب متناقض‌نمای جاه‌طلبی و فروتنی معرفی می‌کند. این رهبران بسیار جاه‌طلب هستند، اما تمرکز جاه‌طلبی آن‌ها روی خودشان نیست بلکه روی کسانی است (کارکنان یا بازیکنان) که موفقیت را محقق می‌سازند. این رهبران نیازی به این نمی‌بینند که به نفس و غرور خود میدان دهند.

«فرهنگ، استراتژی رو برای صبحانه می‌خوره.»

«اراده‌ی پیروزی در ذات همه وجود دارد، اما اراده‌ی آماده‌شدن برای پیروزی چیزی است که تنها در وجود بهترین‌ها نهفته است.»

احترام همه‌چیز است. پول رایجی است که ارزش آن هر روز بسته به رفتارها و انتخاب‌های شما بالا و پایین می‌رود. آن‌را جدی بگیرید.

هنگام قطع یک ارتباط جزئیات کوچکی هست که روی هم جمع می‌شود و تأثیر می‌گذارد.

این قهرمانان، مراقبت و کمک به رشد و پرورش آن‌ها، به‌وجود‌آوردن حس اعتماد و وفاداری بین اعضای تیم، شریک‌شدن در موفقیت‌ها و پشت‌سرگذاشتن ناکامی‌ها در کنار یکدیگر، این‌ها اساس شغل من را تشکیل می‌دهد. به‌خاطر این چیزهاست که هر روز صبح با لبخندی بر چهره از خواب برمی‌خیزم و کارم را شروع می‌کنم.

بود. ما بیست‌ودو بازی را پشت‌سرهم برده بودیم، بنابراین حتماً کارمان را درست انجام می‌دادیم. اما آمارها درست زمانی منتشر شد که نوار پیروزی‌های ما به‌تازگی پاره شده بود و مردم گاهی برای پیداکردن دلیل شکست خود به‌جای آن‌که در آرامش فکر کنند دنبال چیزی خاص می‌گردند تا مشکلات را گردن آن بیاندازند. (من ترجیح می‌دهم به‌جای دنبال‌مقصر‌گشتن و تنبیه‌کردن آن، راه‌حلی پیدا کنم) . باشگاه در توضیح قطع پیروزی‌ها دست روی آن آمارها گذاشت و خواست حجم تمرین‌ها زیاد شود.

آن‌ها من را استخدام می‌کنند که با بازیکنان آرام و مهربان باشم و بعد هنگام بروز اولین نشانه‌های دردسر، این ویژگی را به‌عنوان مشکل اصلی قلمداد می‌کنند. می‌دانم اگر موفقیتی به دست آورده‌ام به‌دلیل آرامشی است که دارم؛ بعد به من گفته می‌شود شکست‌هایم هم به‌دلیل آرامشم است. چگونه هر دوی این‌ها می‌تواند درست باشد؟ این تناقضی است که در چلسی گرفتار آن بودم.

«شعار مدیرانِ‌عاملِ موفق این است: اول انسان‌ها، بعد استراتژی.»