مظفر سالاری
حجتالاسلام مظفر سالاری متولد ۱۳۴۱ شهر یزد، شهر قنات، قنوت و قناعت، شهر بادگیرها، کار و کاریز و کاهگلها است. نویسندهی روحانیای که از کودکی در حوزهی ادبیات کودک و نوجوان فعالیت داشته است. از دوران دبستان عضو کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده و از سال ۶۷ ادارهی دفتر تبلیغات و کتابخانهی ادبی را بر عهده داشته است. از سال ۷۱ به مجلهی «سلام بچهها» که یکی از نشریات مهم انقلاب اسلامی در حوزهی ادبیات کودک بود پیوست و از سال ۷۳ در مجلهی «پوپک» فعالیت داشت. در تمام این مدت به نوشتن داستان، فیلمنامه و نمایش نیز میپرداخت.
بعد از اخذ دیپلم وارد حوزهی علمیه قم شد و در این زمان همکاری بیشتری با نشریات حوزهی کودک و نوجوان پیدا کرد. هنگامی که در این شهر بود به بهای فهرست کردن کتابهای کتابخانه توانست به انبوهی از کتابها دسترسی داشته باشد. از دوران کودکی کار نویسندگی در حوزهی کودک و نوجوانان را آغاز کرد و همواره از نوشتن دست بر نمیداشت.
کتاب معرفاش به نام «رویای نیمه شب» با بیانی شیوا و رسا به تجلیل از عشقی راستین میپردازد که اشارهی خاص به معجزهی امام زمان (عج) در آن گنجانده شده است.
کتاب «رویای نیمه شب» در ابتدا با عنوان «نیمه شبی در حله» توسط انتشارات بوستان کتاب قم در سال ۱۳۸۲ انتشار یافت. پس از چندین دفعه تجدید چاپ، رمان برگزیدهی ششمین دوره کتاب سال ولایت و نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی، و همچنین کتاب سال مجلهی سلام بچهها و پوپک شناخته شد. زبان کهنهی این کتاب پس از سالها تجدید چاپ بازنویسی شد و اکنون با عنوان «رویای نیمه شب» توسط انتشارات کتابستان در سال ۱۳۹۵ به چاپ رسید. این رمان داستان دلدادگی جوانی اهل سنت به دختری است که داری مذهب شیعه است. شاید بتوان این کتاب را اثر عاشقانه در بستری دینی قلمداد کرد. شخصیت محوری داستان که شخصی به نام «هاشم» است عاشق «ریحانه» میشود و به دلیل اختلافهای مذهبیای که دارند درگیر راه پر پیچ و خمی میشوند. این در حالی است که فضای داستان در زمینهی مذهب و جایگاه شیعیان و اهل سنت همپای این درامای عاشقانه پیش میرود.
مظفر سالاری اولین جلد از مجموعی پنج جلدی داستاننویسی «قدم به قدم» را با عنوان «گشایش داستان» در سال ۱۳۸۹ به چاپ رساند، کتابی که به گفتهی ایشان گشایشی برای یک داستان جذاب خواهد بود و میتواند ورودی برای به ثمر نشاندن داستان باشد.
از مسئولیتهای سالاری معاونت فرهنگ و هنری تبلیغات و مسئولیت سردبیری فصلنامهی تخصصی ادبیات و هنر «آفرینه» است که مأموریت آن بررسی و بیان ادبیات و هنر از دیدگاه دینی است.
او در دهمین کنگرهی شعر و قصهی طلاب، برگزیدهی ویژه شناخته شد و از سال ۱۳۸۳ با معرفی شورای فرهنگ عمومی و با حکم وزیر فرهنگ و ارشاد به عنوان عضو هیأت نظارت بر کتاب کودک و نوجوان در تدوین آییننامه نظارت همکاری مؤثری داشت.
از آثار مظفر سالاری میتوان به کتاب «قصههای من و ننه آغا» اشاره کرد که در باب حفظ فرهنگ اصیل شهر یزد است. این کتاب در سال ۱۳۹۶ توسط انتشارات کتابستان معرفت چاپ شده و علت انتخاب عنوان «آغا» که به معنای بزرگ است، آن بوده که در برخی از مناطق شهر یزد به مادرِ پدر «ننه آغا» گفته میشد.
کتاب «داستانهای رو به رو» در سال ۱۳۹۷ توسط انتشارات کتابستان معرفت چاپ شده و ماجرایی جذاب از مناطق تاریخی مختلف است. این داستان از تاریخ اسلام حکایت کرده و در عین حال به زندگی روز میپردازد. طوری که با اتفاقات و ظرایف دراماتیک داستان، خواننده به این پی خواهد برد که در نهایت این خودش است که با انتخابهایش سعادت یا شقاوتش را رقم خواهد زد.
کتاب «شب صورتی» که در سال ۱۳۹۸ به چاپ رسید، به مسئلۀ مدیریت عشق میپردازد. داستانی که به عاشق شدن نوجوانی در شهر یزد و کمک گرفتن از پیرمردی دانا پرداخته و در نهایت با فضایی که مرتبط با نیمه شعبان و مهدویت بوده است تمام میشود.
کتاب «مرا با خودت ببر» داستان جوانی به نام ابراهیم است که عاشق دختری در دمشق شده است. این کتاب در سال ۱۴۰۰ توسط انتشارات «به نشر» انتشارات آستان قدس رضوی چاپ شده است. این داستان که در زمان امام جواد (ع) اتفاق میافتد میتواند انعکاسدهندهی وضعیت اجتماعی و اقتصادی آن عصر بوده و میتواند باعث آشنایی خوانندگان با وضعیت آن زمان و شرایط تاریخی آن نیز شود.
یکی دیگر از آثار ایشان کتاب «دعبل و زلفا» محصول سال ۱۳۹۶ انتشارات «به نشر» است. رمانی جذاب که قالب داستانی عاشقانه داشته و روزگار پر مشقت امام هفتم و هشتم را به تصویر میکشد. «دعبل خزاعی» از جرئتدارترین شاعران شیعهی زمان امام موسیبن جعفر (ع) و امام رضا (ع) بوده است.
مظفر سالاری همچنین اثر مشترکی با «سعید زارع بیدکی» در سال ۱۴۰۱ به نام «جان به لب» چاپ کرد که شامل سی و پنج داستان کوتاه واقعی و پردهبرداری از ماجراهای قضات و متهمان است.