کتاب نمایش های ایرانی؛ جلد چهارم
معرفی کتاب نمایش های ایرانی؛ جلد چهارم
کتاب نمایش های ایرانی؛ جلد چهارم نوشته صادق عاشورپور است. کتاب نمایش های ایرانی؛ جلد چهارم را انتشارات سوره مهر برای علاقهمندان به هنرهای نمایشی منتشر کرده است. این جلد از کتاب به نقالی میپردازد.
درباره کتاب نمایش های ایرانی؛ جلد چهارم
ایران و یونان، هر دو، دو کشور متمدن و قدرتمند جهان کهن بودهاند، اما چرا یونان دارای چنان تاریخی مدون در هنر نمایش است و کشور ما حتی در تدوین تاریخ سیاسی و اجتماعی خود هم دارای مشکل؟ و هر چه هم که به عنوان کتب و منابع تاریخی دارد، کلیگویی است و صرفاً تاریخ پادشاهان و آنچه را هم که غربیان برایمان نوشتهاند، بسیاری از موضوعات و مطالبشان به باور نمیگنجد و با قدری تأمل درخواهی یافت که تلنباری از غرض است و سخنانی خلاف واقع. همین علاقه به شناخت هویت نمایش ایرانی، نویسنده را برآن داشت که در پی منابع و کتبی باشد که حرفی و حدیثی درباره نمایش ایرانی از آنها بیابد اما هرچه پژوهش کرد نتوانست به منابع کاربردی برسد، پس تصمیم گرفت خود اثری ارزشمند بنویسد که بتواند راهنمای راه پژوهشگران باشد.
خواندن کتاب نمایش های ایرانی؛ جلد چهارم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب نمایش های ایرانی؛ جلد چهارم
اگر گفته نشود محال، شاید بتوان گفت که لااقل ممکن نیست که مبدأ و تاریخ پیدایش نقالی و خاستگاه آن را مشخص کرد و معلوم ساخت؛ اما میشود گفت از هنگامی که بشر شیوهٔ زندگی اجتماعی را شناخت و آن را تجربه کرده و آغاز نمود، عواطف و احساسات در وجودش بروز و ظهور یافت، خواسته یا ناخواسته به کشف نقل و نقالی نائل آمد؛ چراکه نقل حوادث و اتفاقات رخداده در وقت شکار، یا مواقع بروز خطری و نقل آن برای دیگران و چگونه رهیدن از این خطرات یا پیروزی بر آنها، برای دیگران خود حاصل این کشف بود؛ کشفی که توانست کمکم وسیلهای گردد برای پیوند عاطفی و ایجاد همدردی بیشتر بین فرد گوینده و جمع شنونده از یک سو، و ترغیب و تشویق دیگران به آنچه که میاندیشیدند باید باشند، اما نیستند. به این معنی که اگر کسی، واقعهٔ به وقوع پیوستهای را برای دیگران نقل میکرد، میکوشید که آن رخداد را به گونهای غلو شده برای دیگران روایت و نقل کند، تا بلکه به این وسیله تفوق و برتری خود را بر اجتماع خویش نمایان سازد؛ و گاهی اگر هم موفق نشده بود، عدم موفقیت خود را برای جلب تکریم و تجلیل دیگران، موفقیت عنوان کند و یا اگر چنین هم نمیکرد در پی آن بر میآمد تا این عدم موفقیت را باز هم نه بر عهدهٔ خود، بلکه بر گردن عوامل دیگری چون طبیعت بگذارد؛ که البته این امر از منظر روانشناختی، موضوعی اثبات شده است؛ چراکه تفوقطلبی در ذات بشر است. اغراق و مبالغه در کلیهٔ متون و آثار حماسی تمدنهای کهن جهان، چون الواح گلی بینالنهرین، رامایانهای هندی، فنگ شن ـ نیی۷، چینی و نیز متون هرمی به دست آمده از درهٔ پادشاهان در مصر، و شاهنامهٔ ایرانی، به خوبی مشاهده میگردد. و در اینجا به دو نمونه از دو متن اشاره کرده و سپس بحث خویش را ادامه میدهیم: نخست از کتاب «ایلیاد» اثر هُمر۸؛ در سرود هفتم این کتاب در بخش جنگ تنبهتن «هکتور» و «آژاکس» پس از رجزخوانیای نسبتاً مفصل بین دو قهرمان، چنین آورده شده که «هتکور، زوبین خود را تاب داد و آن را به سوی آژاکس انداخت و بر تیغهٔ زوبینی زد که سپر بسیار بزرگ را که بازماندهٔ پوست هفت گاو نر بود میپوشاند. زوبین دل شکاف، راهی باز کرد، شش پوست درهم شکافت، تنها پوست آخر راه را بر آن بست. آژاکس بزرگ نیز به نوبت خویش، نیزهٔ خود را رها کرد و بر سپر پریام زد، نیزهٔ تندرو از میان سپر فروزان به جوشن گرانبها رسید و نیمتنه را از هم درید و پهلو را به خطر انداخت؛ اما آن جنگجوی خم شد و از مرگ ناگزیر رهایی یافت. آنگاه با هم نیزههای خود را بیرون کشیدند و با شوری تازهتر مانند شیران درنده یا گرازهای سرکش به روی یکدیگر افتادند
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۴۷۶ صفحه