کتاب مارکوپولو چه کسی بود؟

کتاب مارکوپولو چه کسی بود؟ که از مجموعه کتاب‌های به سوی موفقیت انتخاب شده است اثری از جان هولوب با ترجمه ابوالفضل طاهریان ریزی است. این کتاب نوجوانان را با یکی از جهانگردان معروف جهان آشنا می‌کند.

درباره کتاب مارکوپولو چه کسی بود؟

مارکو پولو (Marco Polo) تاجر و جهانگردی اهل ونیز بود که در قرن سیزدهم میلادی زندگی می‌کرد. 

او  ۱۵ سپتامبر ۱۲۵۴ در ونیز چشم به جهان گشود و در ۹ ژانویه ۱۳۲۴ از دنیا رفت. او سفرهایش را در کتابی به نام سفرهای مارکوپولو ثبت کرده‌ است؛ کتابی که امروزه با نام‌های کتاب شگفتی‌های جهان یا توصیفی بر جهان شناخته می‌شود.

مارکو پولو در حین فرماندهی یک کشتی جنگی مقابل جنوا اسیر شد و یک سال به زندان افتاد. در زندان داستان سفرهایش را برای هم سلولی‌اش، روستیکلو دا پیزا تعریف کرد و او این داستان‌ها نوشت. او در سال ۱۲۹۹ از زندان آزاد شد. ثروتمند شد. ازدواج کرد و سه بچه به دنیا آورد. اما زندگی او هرگز تمام نشد چراکه همیشه به عنوان یکی از افراد الهام‌بخش در سراسر جهان شناخته می‌شود.

جان هولوب در کتاب مارکوپولو چه کسی بود؟ نوجوانان را با زندگی پرفراز و نشیب این توریست معروف آشنا می‌کند و آن‌ها را با خود به سفری در دل تاریخ می‌برد. 

کتاب مارکوپولو چه کسی بود؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب مارکوپولو چه کسی بود؟ اثری الهام‌بخش برای تمام نوجوانانی است که به مطالعه کتاب‌های زندگینامه علاقه دارند.  

بخشی از کتاب مارکوپولو چه کسی بود؟

مارکوپولو بیش از هفتصد و پنجاه سال پیش در ونیز ایتالیا زندگی می‌کرد. در آن زمان، سال ۱۲۰۰، بیشتر مردم تمام زندگی خود را در همان جایی که به دنیا آمدند سپری می‌کردند؛ اما مارکو این طور نبود او در زندگی یازده هزار مایل مسافت را به چین سفر کرد و بازگشت. او را می‌توان مشهورترین جهانگرد اروپا و جهان دانست. او علاوه بر اینکه بدترین و سخت‌ترین زمان را برای جهانگردی انتخاب کرده بود سفرنامه‌ای را نیز نوشت.

مارکو مانند پدر و عموی خود تاجر بود. پولوها می‌خواستند برای تجارت ابریشم، ادویه‌ها و سایر کالاهای گران قیمت، برای فروش در اروپا به آسیا بروند. مارکو در آن زمان نوجوان بود که به چین سفر کرد و تا بیست و چهار سال به ایتالیا برنگشت!

دو چیز باعث شد سال ۱۲۵۴ نقطه عطفی در زندگی مارکوپولو باشد. اول، سال تولد او بود؛ و دوم، آن سالی بود که پدرش که نیکولو و عمویش مافئو ونیز را در یک سفر تجاری به آسیا خانه را ترک کردند. سفر پدر مارکو آنقدر طولانی شد که مارکو بعد از پانزده سال، برای اولین بار با او ملاقات کرد!

اندکی پس از تولد مارکو، مادرش درگذشت؛ بنابراین او را برای زندگی نزد اقوام فرستاده بودند. در دوران کودکی، او زمان زیادی را در مدرسه نبود. در عوض، خانواده‌اش چیزهایی را به او آموختند که برای بازرگان شدن مهم و حیاتی بود.

به عنوان مثال، ونیزی‌ها از سکه‌هایی مانند گروس نقره و داکات طلا (DUK-ets) استفاده می‌کردند. مارکو باید بداند چگونه سکه‌ها را به درستی وزن کند. ونیزی‌ها سیستم اندازه‌گیری خاص خود را داشتند. این کار با استفاده از دست و پاهای آنها بود. به عنوان مثال، یک کف دست حدود نه و نیم اینچ بود. پارچه با وجب کف دست اندازه‌گیری می‌شد. کشورهای دیگر از انواع مختلف پول و روش‌های اندازه‌گیری استفاده می‌کردند. مارکو نیز باید در مورد آنها اطلاعاتی کسب می‌کرد. در غیر این صورت، بازرگانان می‌توانستند به سادگی او را فریب دهند.

ملوانان و بازرگانان با مارکو در اسکله‌های ونیز ملاقات می‌کردند و چیزهایی را در مورد تجارت به او آموزش می‌دادند. ونیز قدرتمندترین شهر تجاری اروپا بود. بندر شلوغ آن، با کشتی‌هایی که دائماً رفت و آمد می‌کردند، در دریای آدریاتیک واقع شده بود.