کتاب جبههی جنوب؛ یادداشتهای شهید حبیب غنی پور
۵٫۰
(۴)
خواندن نظراتمعرفی کتاب جبههی جنوب؛ یادداشتهای شهید حبیب غنی پور
«جبههی جنوب» مطالب گردآوری شده از شش دفتر یادداشتهای روزانهی جامانده از شهید «حبیب غنی پور» است که در سه فصل مجزا تالیف شده است.
«جبههی جنوب» روایتهای عینی یک رزمندهی نویسنده، از جبهههای جنگ از تاریخ ۱۴ آذر سال ۶۳ است، تا ۲۵ تیر ۱۳۶۵. نثر کتاب به سبک دیگر آثار شهید حبیب غنی پور، ساده، روان و پر احساس است.
غنی پور از چهارده سالگی و بعد از انقلاب ۵۷ در مسجد جوادلائمه به فعالیتهای فرهنگی و قصهنویس پرداخت و از طریق انتشارات مسجد جوادلائمه اولین کتاب خود را در نوجوانی چاپ کرد. پس از آن با شروع جنگ، از همان ابتدا به جبهه جنگ رفت و در سال ۶۱ در عملیات مسلم ابنعقیل از ناحیه پا مجروح شد. در زمان بهبودی تحصیلات دبیرستانش را به اتمام رساند و به عنوان معلم در مدرسه راهنمایی شهید چمران مشغول شد. در همان دوره
در مجله رشد جوان و نیز مجله کیهان بچهها مشغول به نوشتن شد.
سال بعد در رشته ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد و در همان سال در عملیات والفجر۸ شرکت کرد. غنی پور بیشتر داستانهایش را نیز در همین سالها نوشت، که برخی بعد از شهادتش منتشر شدند و برخی دیگر از داستان ها و مقالات او با شهادتش ناتمام ماندند.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «مسجد جامع با کاشیکاری ساده از رنگهای آبی، سفید، سیاه و با طرحهای ساده و متن آجری که نقشهای ساده در این متن به خوبی جلوهگر است، شکل گرفته. داخل مسجد، دوازده ستون سنگی، از سنگ محکم بالارفته و رواقهای زیبایی را طرح داده. مناره نسبتاً بلند و استوانهای شکل که مأذنههایی در بلندای آن دیده میشود، روحانیتی شگفتانگیز به مسجد داده است. مأذنهها رو به قبله است. گنبد ساده و گِلی، سرپناه مسجد است.
غروب، وقتی که آفتاب با آن رنگ زیبای خود که تقریباً شیری است، متعجبم که چرا رنگ آفتاب این طور است؟، رو به مغرب میرود و آسمان رنگ آرامشبخشِ نیلی خود را جلوهگر میسازد، صحن و حیاط مسجد را چنان آرامش و معنویتی میگیرد که انسان احساس دلتنگی نمیکند؛ برعکس غروبهای دیگر که دلگیر و غمساز است. انسان احساس راحتی و نوعی آسودگی خاطر میکند واقعاً هر مکان مذهبی که قدوم مبارک انسانهای بزرگ و سربلند و مراجع دینی و حکیمهای نامدار و باافتخارِ اسلام بر آستان آنجا تماس یافته که مسلماً الطاف الهی و مُهر خدایی نیز پشت سرش است، این حالت را دارد. چه عالمانی از این شهر برخاستند و پرچم اسلام را برافراشتند! خواست آنان، خواست اسلام بود.»
کمکم کن !
ماریان پاور
قدرت باور (جلد اول)مهدی داعی
اتریشی های نوآورهانس یورگن اشملزر
تفسیر رهاییمسعود ریاعی
شور اشراقعلی اکبر رشاد
افسانه زیباشکور شکوری
همسایه آتش نشانزهرا علیعسکری
ساخت بازی با UNITYآدام اسنیکی
فاتحان آگاه بازارنوید سهامی
وقتی که لطف خدا را دیدم...تارا خطیبی رودبارسرا
امیدو کاربرد آن در مشاوره و روان درمانیهدا حسنی
کلمات نوه های پدربزرگندهادی خورشاهیان
او یک معلم بودرامین نورانی
ستاره تاثیرگذارابراهیم رجبی کویخی
هزار زمستان سردمصطفی طباطبایی
بینش کارگردانلوئیز کاترون
هرکول و طویله اوجیاسفریدریش دورنمات
اپتیک فوریه در قلمروی مکان و زمانزهرا کاوه وش
اختلالات روانی دانش آموزاننوید آقائی
بریدهای برای کتاب ثبت نشده است
حجم
۵۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۵۰۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
قیمت:
۸۴,۰۰۰
۴۲,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
من توصیه میکنم این کتاب زیبا رو حتما بخوانید
سلام.. بسیار عالی