کتاب رازهای روانشناسی تاریک

کتاب رازهای روانشناسی تاریک نوشتهٔ دانیل جیمز هولینز و ترجمهٔ سیدخشایار کیافر است. انتشارات کدیور این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی هشت فصل که برخی از تکنیک‌های روان‌شناسی را شرح می‌دهد.

درباره کتاب رازهای روانشناسی تاریک

دانیل جیمز هولینز در کتاب رازهای روانشناسی تاریک به نکاتی اشاره کرده است که افراد برای پیشرفت در زندگی از نظر اقتصادی، عاطفی و اجتماعی نیاز دارند. این نویسنده در کتاب خود، موضوعات مختلفی را مورد بحث‌ قرار داده و تحلیل‌های موجود در حوزهٔ دست‌کاری روانی را مرور کرده است. روان‌شناسی تاریک چیست و چگونه در جهان امروز جا افتاده و استفاده می‌شود؟، تکنیک‌های روان‌شناختی تکان‌دهنده برای دست‌کاری، متقاعدکردن و تأثیرگذاری بر افراد در جوامع بزرگ‌تر از خانواده یا محل‌کار چه هستند؟، اصول اولیه‌ٔ موقعیت عاطفی پنهان چیست؟، درک مکانیسم دست‌کاری عاطفی چگونه است؟، تفاوت خودهیپنوتیزم با هیپنوتیزم در چیست؟ و مهارت‌های ارتباط کلامی و غیرکلامی اثبات‌شده برای افزایش قدرت دست‌کاری چگونه عمل می‌کنند؟ از جمله پرسش‌های هستند که دانیل جیمز هولینز در این کتاب به آن‌ها پاسخ داده است. «معرفی روان‌شناسی تاریک»، «مبانی موقعیت‌های هیجانی پنهان و چگونگی دست‌کاری آن‌ها»، «تحلیل روانشناسی تاریک»، «دست‌کاری و اعمال نفوذ»، «هیپنوتیزم یا خواب مصنوعی»، «متقاعدسازی»، «فریب‌کاری»، «روش‌های محافظت از خود در مقابل دست‌کاری احساسی» عنوان فصل‌های این کتاب هستند.

خواندن کتاب رازهای روانشناسی تاریک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران کتاب‌های موفقیت و خودیاری و علاقه‌مندان به حوزهٔ روان‌شناسی عمومی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب رازهای روانشناسی تاریک

«پراتکانیس و آرانسون در سال ۱۹۹۱ به طرز قانع کننده‌ای، به استدلال این موضوع که متقاعدسازی در جوامع غرب بیش از هر جامعه دیگری وجود دارد می‌پردازند. ازدواج‌ها هماهنگ نمی‌شوند؛ بلکه آن‌ها به دست تاکتیک‌های متقاعدسازی هریک از زوجین رها می‌شوند. در کشورهای کمونیستی که تجارت را کنترل می‌کنند، خلق ذائقه و سلیقه مصرف کننده و گزینه‌های انتخابی به دست تبلیغاتچی‌ها صورت می‌گیرد. مناظرات توسط رهبران عادی و یا مقامات مذهبی حل و فصل نمی‌شوند؛ بلکه با مجادله‌های متقاعد کننده وکیل مدافعان حل و فصل می‌شوند. این‌طور نیست که حاکمان از بدو تولد سلطنتی باشند و یا به دلیل توانایی‌شان انتخاب شده باشند؛ بلکه از طریق یکی از بزرگ‌ترین تشریفات متقاعدسازی، یعنی شرکت در انتخابات به وجود می‌آیند. نامزدی که هر دو ویژگی ظاهر خوب و وجنات قانع کننده را دارا باشد، همیشه برنده است.

یونانیان باستان، رویکرد باملاحظه‌تری در این زمینه داشتند. یک شهروند یونانی می‌توانست یک فیلسوف را برای آموزش مباحثه به خدمت گیرد. فیلسوفان، سخنرانان دوره‌گرد و نویسندگان متعهد به دانشی بودند که می‌توان از آن‌ها به‌عنوان دانشجویان فارغ‌التحصیل دنیای باستان یاد نمود. فیلسوفان بر این عقیده بودند که عمل متقاعدسازی، ابزار مفیدی برای کشف حقیقت است. آن‌ها گمان می‌کردند که روند مباحثه و مناظره، نظرات بد را برملا می‌کند و به نظرات خوب اجازه آشکار شدن می‌دهند. برای یک فیلسوف اینکه در یک مباحثه مشخصاً در کدام جانب یک مسئله قرار گیرد، اهمیتی نداشت و آن‌ها می‌توانستند در میان یک مناظره، موضع خود را به مسئله کاملاً تغییر دهند. هدف معین آن‌ها استدلالی برای آشکارسازی حقیقت بود. آن‌ها به بازار آزاد ایده‌های خوب اعتقاد داشتند.

آیا کار آن‌ها با آنچه که در دنیای ما اتفاق می‌افتد شباهتی دارد؟ جواب منفی است. اتکای ما به کاربرد و استفاده از نتایج تاکتیک‌های اطاعت شونده و متقاعد کننده است؛ اما آیا رویکردهای نوین متقاعدسازی، شکل مباحثه منطقی و مناظره‌ای دارد؟ می‌توان گفت: به سختی! مجاب کنندگان، امروزه برای دستیابی به اهداف خود به دست‌کاری نمادها و احساسات بنیادین انسانی توده‌ها متوسل می‌شوند. از آنجایی که توانایی متقاعد کردن و مقاومت در برابر متقاعدسازی مستقیماً با موفقیت فرد در زندگی مرتبط است، ممکن است فکر کنید که این موضوع می‌بایست در مدرسه‌ها تدریس گردد و اینکه افراد همانند یادگیری حروف الفبا یا ده فرمان موسی و یا نحوه اجرای احیای قلبی و ریوی به یادگیری آن بپردازند؛ اما چند نفر از ما قادر به بیان ده اصل متقاعدسازی هستیم؟ و یا چند نفر از ما می‌توانیم موقعیتی را با در دست داشتن ابزار مناسب متقاعدسازی ارزیابی کنیم و برای شغلی که در دست داریم بهترین تصمیم را بگیریم؟ چند نفر از ما به هزاران باری که روزانه تحت تأثیر دیگران قرار می‌گیریم آگاه هستیم؟

بیایید این کار را انجام دهیم: به کمد داروها و یا به انباری و گاراژ خود نگاهی بیندازید. هر کدام از کالاها به مثابه یک غنیمت جنگی است که معرف پیروزی در یک جنگ با رقبای همتای خود می‌باشد. بنا بر برخی از دلایل و یا حتی بدون هیچ دلیلی، آن‌ها شما را مجاب به داد و ستد محصولی کرده‌اند که از طریق پولی که به زحمت به دست آورده‌اید، پرداخت کرده‌اید. آن‌ها دقیقاً چگونه این کار را می‌کنند؟

اشتباه نکنید. تعداد بی‌شماری از عوامل تأثیرگذار اجرایی در جامعه وجود دارند. آن‌ها رشد می‌کنند و به کامیابی می‌رسند و در اوج قدرت هستند؛ چرا که شما را وادار به گونه‌ای از تفکر و عمل می‌کنند که می‌خواهند دقیقاً شما آن‌گونه تفکر و رفتار کنید. بیشتر مردم یا از این تأثیرات بی‌اطلاع هستند و یا زمانی که به آن آگاهی می‌یابند، میزان آزادی را که برای تصمیم‌گیری خودشان دارند، بسیار بیش از حد تخمین می‌زنند؛ اما یک کارگذار تأثیرگذاری موفق این نکته را می‌داند که اگر بتواند وضعیت را به خوبی مدیریت کند و تکنیک درستی را اتخاذ کرده و به کار گیرد، پاسخ شما در برابر آن تکنیک، یادآور صدای جهش فنر تله‌موش خواهد بود»