دانلود و خرید کتاب تهران چهار فصل من محمد نظرپور
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب تهران چهار فصل من اثر محمد نظرپور

کتاب تهران چهار فصل من

نویسنده:محمد نظرپور
انتشارات:نشر داستان
دسته‌بندی:
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب تهران چهار فصل من

کتاب تهران چهار فصل من نوشتهٔ محمد نظرپور است. نشر داستان این مجموعه جستار را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب تهران چهار فصل من

کتاب تهران چهار فصل من از ۴ فصل تشکیل شده است؛ بهار، تابستان، پاییز و زمستان. این کتاب مجموعه‌ای از جستارها را در بر گرفته است. این جستارها به تهران، یوسف‌آباد، حوالی ساعت ۶ عصر تقدیم شده‌اند و درمورد تهران به‌عنوان یک کلانشهر هستند. نویسنده از دیدگاه نظریات معماری و زیبایی‌شناسی و ادبی با لحنی ساده و صمیمی شهر تهران را در قالب ۴ فصل معرفی و تعریف کرده است. «شهری شدن جستار (نوشتن از کلانشهر)»، «تهران کجاست؟ (تهران درونت را پیدا کن)»، «تهرانی که از بهارش پیدا نیست (ابعاد تهرانی تعطیلات)»، «اهلی کردن خیابان (دلدادگی و وادادگی به شهر)» و «تهرانی که وارونه می‌شود و وارونه می‌کند (زندگی جانانه اتومبیل‌ها)» از بخش‌های این کتاب هستند.

در یک تقسیم‌بندی می‌توان ادبیات را به ۲ گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشته‌هایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق می‌شود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن می‌کند. در مقابل، در نوشته‌های غیرواقعیت‌محور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز می‌زند و این گونه به‌عنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیت‌محور) طبقه‌بندی می‌شود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه به‌معنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدف‌های دیگر ناداستان‌نویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمون‌های بی‌شماری می‌پردازد و فرم‌های گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی می‌توانند شامل این‌ها باشند: جستارها، زندگی‌نامه‌ها، کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های علمی - آموزشی، گزارش‌های ویژه، یادداشت‌ها، گفت‌وگوها، یادداشت‌های روزانه، سفرنامه‌ها، نامه‌ها، سندها، خاطره‌ها، نقدهای ادبی.

خواندن کتاب تهران چهار فصل من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ناداستان معاصر ایران و قالب جستار پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تهران چهار فصل من

«در برابر سیطره تام وتمام اتومبیل ها، من دلداده دوچرخه هایی ام که تهران را رکاب می‌زنند. دوچرخه‌هایی که تهران دگرگونه تجربه و فهم می‌کنند. دوچرخه ها و دوچرخه سوارانی که تهران خود را می سازند. تهرانی انسانی تر. دوچرخه سواران تهرانی نوعی اعتیاد به تهران پیدا می کنند. پرسه زنی برای آنها با دوچرخه هایشان معنادار می شود. اگر به آنها بگویی که ریه هایشان را بیش از یک شهروند معمولی در معرض خطر قرار می‌دهند در جواب می‌گویند: قرار نیست ریه‌هایم را سالم به گور ببرم که! شاید برای شما تعجب آور است اما من می دانم اینها از چه چیزی صحبت می کنند. اینها ازنوعی خودسپاری به اتوپیای دوچرخه ها حرف می زنند. درست است که چرخ ها اکنون به مثابه خرده مقاومت هایی در برابر دیکتاتوری اتومبیل‌ها عمل می کنند اما من ایمان دارم که دوچرخه سواران به زودی تهران را تماما تسخیر می کنند، زمانی که به خودروهای شخصی دیگر رحمی نمی کنند. امپراطوری دوچرخه ها در راه است. آنها تمام شهرها را تسخیر می کنند و در تهران تاجگذاری می کنند. من برای آن روز لحظه شماری می کنم.

امروز تصمیم گرفتم همراه شما رکاب بزنم. آماده اید تهران را رکاب بزنیم؟ مثل همیشه از میدان انقلاب آغاز می‌کنم، قبله را رو به‌سوی کوه‌های شرقی تنظیم کرده‌ام که از خوش‌شانسی شما امروز هوا صاف و زلال است، ابرها مست‌اند و این کوه‌ها هم حسابی به خودشان رسیده‌اند و دلبری می‌کنند. روایتم را از همین نقطه آغاز می‌کنم. همین‌طور که به‌سوی شرق رکاب می‌زنم و جایی میان انبوه اتومبیل‌ها برای خودم باز می‌کنم، توجه ام معطوف به پیاده‌رو جنوبی است. گاهی که فرصت شود ویترین کتابفروشی‌ها را سرکی می‌کشم تا از تازه‌های نشر عقب نمانم. پیاده ها با لبخند نگاهم می کنند، حتما آنها هم هوس رکابزنی در تهران را کرده‌اند، من هم با لبخند پاسخ‌شان را می‌دهم. اما در خیابان اوضاع متفاوت است. در اینجا اتومبیل‌ها تقریباً تمام فضای خیابان را قرق کرده‌اند و دودهای غلیظی از دستگاه گوارشیان بیرون می‌ریزند، فکر می‌کنم شکم‌شان اصلاً خوب کار نمی‌کند! ترجیح می‌دهم درحالی‌که آن‌ها دوزانو نشسته‌اند و درجا می‌زنند از اندک فضای مابین‌شان خودم را نجات دهم، با خودم تصور می‌کنم سرنشینان‌شان که احتمالاً همگی از زخم بستر رنج می‌برند، چه حرفها پشت سرم می‌زنند. حتماً عبور من از کنارشان دردناک است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۷۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

حجم

۱۷۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۶۸ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان