کتاب همه سیب های سرخ من

کتاب همه سیب های سرخ من مجموعه‌ای از اشعار کیمیا عسکری است. این کتاب مجموعه‌ای جذاب است که شما را زندگی ماشینی جدا می‌کند.

درباره کتاب همه سیب های سرخ من

شعر زبان روح انسان است و کیمیا عسکری به زبان فارسی کاملا آشناست و می‌توانید تعبیراتی زیبا و تازه خلق کند تا ما را از زندگی روزمره جدا کند و این فرصت را به ما می‌دهد تا از زندگی لذت بیشتری ببریم. با این کتاب می‌توانید عشق و احساسات را پیدا کنید.

خواندن کتاب همه سیب های سرخ من را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب همه سیب های سرخ من

«هم راز زرد مزرعه » خواهم که خوانی‌ام.

تا با تو بیش از این

بیش از همین گُنه

«محرم تر از تمامی آیینه‌ها شوم .»

***

من سراپا همه گوشم...

من سراپا همه گوشم اگر آن نغمه‌ی نابی

من همه مست و چموشم اگر آن جام شرابی

همه دم خواب و خموشم اگرم در همه خوابی

ز عطش ها همه جوشم اگر آن جرعه‌ی آبی

رخت الوان همه پوشم چو پر از رنگ و لعابی

به تمنای تو کوشم اگر اجری و ثوابی

ز می ناب تو نوشم که تو بر هرچه جوابی

***

رفته از کف همه هوشم که تو در بند رکابی

عاقبت خانه به دوشم

که تو چون خانه‌ی پوشالی و چونانِ سرابی

***

به از همواریِ آوار

شبان گاهان که سر دادند همه مرغان عشق، آوا

صدا کردم تو را یارا که بر کن جامه ی پروا

اگرچه راهمان سخت است اگرچه گاه ناهموار

به از راکد شدن کنجی به از همواریِ آوار

در این دنیای بس واهی در این صحرای خشکیده

چونان ماهی به دریا باش که دریا درنوردیده

***

تو روزی چند مهمانی شکایت کم بکن آغاز

بخوان از شور و از شادی چونان مرغان خوش آواز

گمان داری که دنیا چیست همه دالان و بس واهی

به جای هر قدم شِکوِه بکن شادی ز هر راهی

***

آنِ مکاشفه ای

و من شاید آخرین میوه‌ای که بی‌مهابا دست شاخه را رها کرد به یاد

ندارم

همانی که به جستی

خود را به اثیری ترین داروگ این مرداب رسانید

به درون برکه جهید

درست بر سایه‌ی روشن ماه

و زردترین ماهی‌ها از دل ماهِ نو، برآمدند

ماهی‌ها دوست دارِ آبِ گل آلوده بودند

به تصویر شکوفه‌های جوانِ بیدِ مجنون، دست درازی کردند

درخت را تکانیدند

و شکوفه‌های سفید، دامانشان را در آب برکه شستند و گل آلوده

شدند.