بریده‌هایی از کتاب دقیقا چه بگویید

با استفاده از سوال، " کی زمان خوبی خواهد بود....؟" به شخص مخاطب تلنگر می زنید که به صورت ناخودآگاه فرض کند که زمان خوب وجود خواهد داشت و جواب نه، جواب خوبی نیست.

با استفاده از سوال، "چه زمانی خوب است ....؟" به شخص مخاطب تلنگر می زندکه به صورت ناخودآگاه فرض کند که زمان خوبی وجود خواهد داشت و جواب نه، جواب خوبی نیست.

بهترین زمان برای درخواست کمک کردن از شخصی، هنگامی است که آنها احساس قدردانی به شما دارند. همه اینها به این معنی است که دفعه بعدی که شما کلمات "ممنون از شما" را از مشتری یا کارمند خود می‌شنوید، از آن به عنوان سرنخی برای بیشتر درخواست کردن استفاده کنید.

"بیشتر مردم" در این موقعیت این کار را انجام می‌دهند شروع کنید و ببینید این کلمات چطور همه چیز را تغییر می‌دهد.

وقتی به افراد می‌گویید که بیشتر مردم چه کاری انجام می‌دهند، ذهن ناخودآگاه آنها می‌گوید، "من همان بیشتر مردم هستم، پس شاید این همان کاری است که من باید انجام دهم"

قدرت و تاثیری که این چند کلمه ساده بعدی بر روی آدم‌های عصبی، مظطرب یا افرادی که علائم نگرانی می‌گذارد را به شخصه خیلی دوست دارم. زمانیکه افرادی درباره کاری که می‌خواهند انجام دهند مطمئن نیستند یا شاید حتی می‌ترسند؛ شما براحتی می‌توانید اضطراب را در او ببینید و آنرا حس کنید. این دو کلمه جادویی، تسکین آنی فراهم کرده و شما معمولا می‌توانید تغییر را در مخاطب ببینید. کلمات "نگران نباش" را بگویید و با آرام شدن آنها، تنش از آنها خارج می‌شود.

ایجاد یک سناریو با استفاده از "اگر" در ابتدا و اضافه کردن بخش دوم سناریوی با "پس" به این معنی است که افراد به احتمال خیلی زیاد نتیجه را باور می‌کنند.

این یک نظریه قطعی است. اگر نتوانید خودتان را در حال انجام چیزی ببینید، احتمال انجام دادن آن، نزدیک به صفر است. آدم ها، بر اساس تصویرهایی که در ذهن‌شان می‌بینند تصمیم می‌گیرند، بنابراین اگر شما بتوانید تصویرهایی در ذهن افراد قرار دهید، پس می‌توانید از نتایج آن تصویرها برای تحت تاثیر قرار دادن تصمیمات‌شان استفاده کنید.

آیا می‌دانستید که هر تصمیمی که هر شخصی می‌گیرد، حداقل دوبار گرفته می‌شود؟ اولین بار، تصمیم، در ذهن شما، قبل از اینکه در واقعیت گرفته شود، به صورت فرضیه‌ای گرفته می‌شود. در حقیقت، برای تحقق یک تصمیم، شما باید ابتدا خودتان را در حال انجام آن تصور کنید. تا بحال در وضعیتی قرار گرفته‌اید که این کلمات را به شخص دیگری گفته باشید یا به ذهنتان آمده باشد: "نمی‌توانم تصور کنم که در حال انجامش هستم"؟

وقتی به افراد می‌گویید که بیشتر مردم چه کاری انجام می‌دهند، ذهن ناخودآگاه آنها می‌گوید، "من همان بیشتر مردم هستم، پس شاید این همان کاری است که من باید انجام دهم"

کلمات جادویی"من شرط می‌بندم شما کمی شبیه من هستید" اغلب منجر به این می شود که شخص مخاطب به راحتی با شما موافقت کند.

شروع مکالمه با کلمات جادویی، "شرط می‌بندم که شما کمی مثل من هستید" تقریبا همیشه منجر به این می شود که در صورت منطقی‌بودنِ حرفِ شما، شخص مخاطب به راحتی با چیزی که می‌گویید موافقت نماید. این کلمات به عنوان یک ابزار شگفت انگیز به شما برای جمع آوری نظرات مثبت برای پیشنهاد احتمالی کمک می‌کنند. تجربه به من یاد داده است که خیلی از مشتریان، مخاطبان و افراد، به طور کلی همیشه کاملا صادق نیستند. مجبور کردن افراد برای تایید و حمایت از شما، مخالفت کردن با شما را برای آنها سخت‌تر می‌کند.

وقتی از کلمات جادویی "دو نوع آدم وجود دارد. شما کدام نوع هستید؟" استفاده می‌کنید باعث می‌شود مخاطب بصورت آنی تصمیم‌گیری کند. لحظه‌ای که شخصی می‌شنود، "دو نوع آدم در این دنیا وجود دارد" بلافاصله صدایی در سرش طنین می‌اندازد که جزو کدام هستند

با بکار بردن کلمات، "اینجوری که معلوم هست، شما سه گزینه دارید". به مخاطبتان در فرآیند تصمیم‌گیری کمک کنید و این کار به شما اجازه می‌دهد که به نظر بی‌طرفانه پیشنهاد می‌دهید.

یک تغییر ساده در کلمات باعث می‌شود شما کنترل را به دست بگیرید. عبارت، "سوالی دارید؟" را با این جمله عوض کنید، "چه سوالی از من دارید؟"

"بهترین شماره‌ای که می‌توانم با شما ارتباط داشته باشم چیست؟" که باعث می‌شود افراد، بدون تلاش، اطلاعاتی که درخواست کرده‌اید را در اختیارتان قرار دهند.

کلمات جادویی، مجموعه کلماتی هستند که مستقیم با ذهن ناخودآگاه حرف می‌زنند. ذهن ناخودآگاه ابزاری قدرتمند در تصمیم‌گیری است، چون در طی آماده‌سازی ما برای تصمیم‌گیری، بدون تحلیل کردن تصمیم ها، برنامه‌ریزی شده است. کمی شبیه به یک کامپیوتر کار می‌کند، تنها خروجی "بله" و "خیر" دارد و هرگز در موقعیت "شاید" قرار نمی گیرد. قوی و قاطع است و به سرعت حرکت می‌کند. استفاده از کلماتی که مستقیما با بخشی از ذهن که از شایدها رها است و غیر ارادی پاسخ می‌دهد، به شما مزیتی در مکالمه می‌دهند که در اغلب مواقع می‌توانید به آنچه مدنظرتان هست؛ برسید.