بریده‌هایی از کتاب همسر خاموش

وظیفهٔ دیگران نیست نیازهای ما را برآورده کنند یا به انتظارات ما جواب دهند، قرار هم نیست که همیشه با ما خوب تا شود. عدم پذیرش این نکته، احساس خشم و نفرت در افراد ایجاد می‌کند. آرامش روحی وقتی به دست می‌آید که آدم‌ها را همان‌طور که هستند بپذیریم و بر نقاط مثبت‌شان تکیه کنیم.

وقتی بچه بود آرزو می‌کرد بتواند صدای چیزها را بشنود، به‌خصوص هر چیزی که صدا تولید می‌کرد. پاییز که برگ‌ها رنگارنگ می‌شوند، همراه با زرد و قرمز شدن، صداهایشان هم تغییر می‌کنند. دوست داشت صدای ریزش برف را در زمستان بشنود. دلش می‌خواست وقتی بهار می‌شد صدای شکوفه‌ها را که بر درختان پدیدار می‌شوند، بشنود و صدای ابرها را که با باد به این طرف و آن طرف رانده می‌شوند و

وظیفهٔ دیگران نیست نیازهای ما را برآورده کنند یا به انتظارات ما جواب دهند، قرار هم نیست که همیشه با ما خوب تا شود. عدم پذیرش این نکته، احساس خشم و نفرت در افراد ایجاد می‌کند. آرامش روحی وقتی به دست می‌آید که آدم‌ها را همان‌طور که هستند بپذیریم و بر نقاط مثبت‌شان تکیه کنیم.

آدم وقتی از رابطه‌ای بیرون می‌آید همانی نیست که روزی وارد آن شد.

ویژگی‌های اصلی شخصیتی افراد در همان سال‌های اولیه زندگی شکل می‌گیرد و با گذر زمان تثبیت می‌شود، به طوری که تقریبآ تغییرناپذیر می‌گردند. اغلب افراد چیز زیادی از تجربه نمی‌آموزند و به ندرت در فکر تغییر دادن رفتارشان هستندو اغلب فکر می‌کنند که این دیگران هستند که برای آن‌ها مشکل می‌آفرینند، آن‌ها به همان روال همیشگی خود ادامه می‌دهند و اوضاع را بهتر یا بدتر نمی‌کنند.

کلمات مانند ابزار هستند، به راحتی به اسلحه تبدیل می‌شوند، پل‌های پشت سر را خراب می‌کنند بی‌آنکه نیازی باشد.

نسل‌ها تقصیرها را گردن یکدیگر می‌اندازند،

جودی زن سخت‌گیری نیست. معیارهای تمیزی غیرمنطقی ندارد، اما تابهٔ شسته‌شده دیگر نباید چرب باشد، یا نباید روغن را با دستمالِ خشک‌کن پاک کرد و بعد هم همین دستمال را روی کریستال کشید. معیارهای او منطبق با عقل سلیم هستند.

زنان همه جای دنیا قرن‌ها و قرن‌ها بدترین‌ها را تحمل کرده‌اند.

یک روح در دو جسم در کلام زیباست ولی حرف پوچی بیش نیست و در عمل به‌ندرت واقعیت پیدا می‌کند.

و مرگ پایان رنج‌ها، اندوه و ترس است.

دست از افکار کوته‌بینانه بردارید، و فکر نکنید که همیشه حق با شماست و قطعآ دیگران اشتباه می‌کنند. اگر همه اینطور فکر کنند دنیا جای بهتری می‌شود.

بنا به عقیدهٔ ادلر داشتن عزت نفس کافی ما را آزاد می‌گذارد تا در تمام مسئولیت‌هایمان بیشتر دل‌مشغول انجام وظایفمان باشیم تا اثبات خود.

وقتی در مورد دیگران قضاوت می‌کنید، عمدآ دارید به آن‌ها صدمه می‌رسانید. احترام به تفاوت‌ها فراتر از کنار آمدن با دیگران است؛ دست از افکار کوته‌بینانه بردارید، و فکر نکنید که همیشه حق با شماست و قطعآ دیگران اشتباه می‌کنند. اگر همه اینطور فکر کنند دنیا جای بهتری می‌شود.

هر کسی که هستید، از هر کجا که آمده‌اید هیچ فرقی ندارد، در هر حال در باغِ سال‌های اولیه کودکی خودتان رشد می‌کنید و شکل می‌گیرید و به چیزی که الان هستید تبدیل می‌شوید. به بیان دیگر، تمایلات شما در زندگی و در دنیای پیرامون‌تان، ساختار روحی و روانی شما، پیش از اینکه آن‌قدر بزرگ شوید که خانه را ترک کنید و از نظارت والدین‌تان خارج شوید، شکل گرفته است

آرامش روحی وقتی به دست می‌آید که آدم‌ها را همان‌طور که هستند بپذیریم و بر نقاط مثبت‌شان تکیه کنیم.

اگر آدم می‌خواهد از یکنواختی ذهنی خلاص شود، اغلب آسان‌ترین راه تغییر ظاهر است؛ بعد از آن، تغییر درونی خودبه‌خود پیش می‌آید. وقتی شما به نوبهٔ خود تلاش کنید، اوضاع و احوال به طور مؤثری تغییر جهت می‌دهند و در مسیر شما قرار می‌گیرند.

خیلی بیشتر از آن‌چه خودش گمان می‌کرد محصول خانواده‌اش بود

رادیو روی کانال خبر تنظیم شده است. صدای گوینده گرم و دلنشین است، علی‌رغم واژه‌هایی که به زبان می‌آورد و اخباری که از فجایع روز می‌دهد، آرامش‌بخش است.

وظیفهٔ دیگران نیست نیازهای ما را برآورده کنند یا به انتظارات ما جواب دهند، قرار هم نیست که همیشه با ما خوب تا شود. عدم پذیرش این نکته، احساس خشم و نفرت در افراد ایجاد می‌کند.