بریده‌هایی از کتاب رازهایی درباره‌ی مردان که هر زنی باید بداند

تا وقتی که شروع به دوست‌داشتن خود نکرده‌اید، انتظار نداشته باشید که دوستتان بدارند.

ما انتظار داریم مردها در مسایلی مهارت داشته باشند که هیچ آموزشی در خصوصشان ندیده‌اند ــ مسایلی که زنان در آنها مهارت کامل دارند ـمانند توانایی بیان احساسات، صمیمی بودن، تربیت کردن و عشق ورزیدن.

داشتن رابطه‌ای سالم با یک مرد، یعنی دوست‌داشتن او به خاطر همان که هست نه دوست‌داشتن او علی‌رغم چیزی که امروز هست یا به امید چیزی که فردا خواهد بود.

ما زنان، طوری تربیت شده‌ایم که مردانمان را باهوش‌تر و بهتر از خود جلوه دهیم تا اطمینان یابیم ما را بیشتر دوست خواهند داشت. ما با این باور یک رابطه را شروع می‌کنیم که اگر زیادی خوب باشیم آن مرد دوست ندارد با ما باشد. بنابراین به سختی تلاش می‌کنیم تا او بهتر از ما ظاهر شود و خودمان را پایین‌تر و بدتر از آنچه واقعآ هستیم نشان می‌دهیم. ما برتری و صلاحیتمان را پنهان می‌کنیم، چون می‌ترسیم در نظر دیگران متکبّر و خودپسند جلوه کنیم.

وقتی خود را فدا می‌کنید تا شخص دیگری بیشتر دوستتان بدارد، در نهایت شما خودتان را کمتر دوست خواهید داشت.

مردان از اشتباه‌کردن نفرت دارند. از این‌که به ایشان بگویید اشتباه کرده‌اند نفرت دارند. حتی از این‌که فکر کنند اشتباه کرده‌اند نفرت دارند. و مهم‌تر از همه این‌که، نفرت دارند که قبل از خودشان، زنی متوجه اشتباه آنان شود.

حالا، من نمی‌گویم وقتی مرد شما بدرفتاری کرد با یک روزنامه به دماغ او ضربه بزنید، بلکه می‌گویم پاداش دادن برای بدرفتاری با شما به او یاد داده که به رفتارش ادامه دهد. وقتی مردی رفتاری غیرقابل قبول با شما دارد، چه باید بکنید؟ رنجش و خشمتان را به او ابراز کنید. منتظر پاسخ باشید که او فهمیده شما چه احساسی دارید و از رفتارش پشیمان است. دفعه آینده که چنین مشکلی پیش آمد، راهی پیدا کنید تا مشکلتان را با منطق و حساسیت حل کنید. بعد یکدیگر را ببوسید و آشتی کنید.

هرگاه قدرتتان را به مردی واگذار می‌کنید و اجازه می‌دهید نسبت به شما بی‌احترامی کند، عشق و احترام به خودتان را از دست می‌دهید.

وقتی احساساتم جریحه‌دار می‌شوند، به جای قیافه‌گرفتن، تلافی‌کردن، تظاهر به اهمیت ندادن و رفتار کودکانه داشتن، به همسرم می‌گویم چه احساسی دارم.

هرقدر به عنوان یک زن کامل‌تر و غنی‌تر باشید، کمتر امکان دارد به دنبال اعتبار و تأیید وارد رابطه‌ای شوید

چرا ما برتری و صلاحیتمان را پنهان می‌کنیم ما برتری و صلاحیتمان را پنهان می‌کنیم، چون می‌پنداریم در این صورت مردان بیشتر دوستمان خواهند داشت.

مغز زنان کلی‌تر است. بدان معنا که هر دو نیمه مغز با هم روی مشکلات و مسائل کار می‌کنند. دکتر جین بار استامپ در کتابش به نام «تفاوت در چیست؟» این موضوع را چنین شرح می‌دهد: برخی اشخاص گمان می‌کنند به همین دلیل است که زنان سریع‌تر از مردان تصمیم می‌گیرند و زیرک‌تر هستند. به علاوه، اگر یک نیمه از مغز زنی در اثر سکته مغزی دچار آسیب‌دیدگی شود، نیمه دیگر با نسخه‌برداری از نیمه آسیب‌دیده، وظایف آن را بر عهده می‌گیرد... این موضوع در مورد مردان صادق نیست. اگر مردی دچار سکته مغزی شود و نیمه چپ مغزش آسیب ببیند، امکان دارد توانایی تکلّم را از دست بدهد، چرا که نیمه راست مغزش، تنها فعالیت‌های حرکتی را تحت کنترل دارد.

وقتی شما با مردی مانند کودک رفتار کنید، احساس بی‌لیاقتی را در وی تشدید می‌کنید و مانع می‌شوید آن‌طور که باید دوستتان بدارد. طرفِ دیگرِ قضیه این است که هرچه شوهرتان بی‌صلاحیت‌تر به نظر برسد، شما نسبت به او تمایل کمتری پیدا می‌کنید. مردان باصلاحیت، توجه زنان را بیشتر جلب می‌کنند، پس عدم صلاحیت شوهرتان، جذابیت او را در نظر شما کمتر می‌کند.

آن‌ها هم در مقابل ما را دوست بدارند. وقتی همه چیز خوب پیش می‌رود، فکر می‌کنیم مردها فوق‌العاده‌اند و زندگی بدون آنها میسر نیست،

مرد زندگی شما به تمام همدردی، بردباری، و حمایت قلبی‌تان احتیاج دارد تا بتواند قلبش را به رویتان بگشاید.

مردان شیفته کفایت و بیزار از ضعف هستند.

چرا برخی از مردان سعی دارند شما را از افرادی که دوستتان دارند، جدا کنند؟ مردانی که درون خود احساس ناامنی می‌کنند، سعی خواهند کرد شما را از سیستم‌های حمایتی‌تان جدا کنند.

وقتی یک مرد احساس خوبی نسبت به خود نداشته باشد، رفتارش با شما کمتر حالت محبت‌آمیز دارد.

مرد زندگی شما به تمام همدردی، بردباری، و حمایت قلبی‌تان احتیاج دارد تا بتواند قلبش را به رویتان بگشاید.

قدرت داشتن در برابر مردان به معنای اِعمال قدرت بر آنان نیست، بلکه به این معنی است که با خودتان با عشق و احترام رفتار کنید و اطمینان حاصل کنید که مرد زندگی‌تان نیز همین کار را می‌کند.