بریده‌هایی از کتاب کیمیاگران

می‌گویند عشقی که آتش آن هرگز خاموش نمی‌شود عشق اول است که اگر هم به مرور زمان زایل شود خاطره شیرین آن در دل باقی می‌ماند.

قدر نعمت وقتی شناخته می‌شود که از دست به در رود

همین قدر بدان که جسم جان من بسته به جسم و جان تو می‌باشد و شیشه عمر ما دو نفر یکی است که اگر بشکند هر دو با هم جان خواهیم داد.

آری غالبآ زن و شوهری که چندی با هم به سر بردند به زیبایی هم عادت می‌کنند و به تدریج آن را از یاد می‌برند. چه بسا زنی که در نظر عالمی خوشگل و زیبا جلوه می‌کند و فقط شوهرش متوجه زیبایی وی نمی‌گردد.

چه لازم است یکی شادمان و من غمگین یکی به خواب و من اندر خیال وی بیدار

مرغ اقبال فقط یک بار در تمام عمر به دامن انسان می‌نشیند که اگر غفلت کند و از دست بدهد، همه عمر پشیمان خواهد شد.

حقیقتآ این خود از عجایب طبیعت آدمی است که دامنه هوس‌ها و خواسته‌هایش در زمان فقر بیش از دوران توانگری می‌باشد.

کسانی هستند که وقتی از روی قراین و دلایل احساس می‌کنند که بدبختی بزرگی بر آنها روی داده مثلا کسی در جایی یکی از عزیزانش درگذشته و یا ضرر مالی بزرگی به او وارد آمده است حتی‌الامکان سعی می‌کنند خبر رسمی و قطعی آن را دیر بشنوند، بوی بدبختی را می‌شنوند ولی تجاهل می‌کنند خود را فریب می‌دهند، از شنیدن خبر و یا دیدن واقعه گریزان هستند

گاهی دست روزگار بین دو نفر برخوردهایی برحسب تصادف و اتفاق ایجاد می‌کند که منجر به دوستی و صمیمیت می‌گردد.

آنچه تاکنون دیده و شنیده‌ایم عاشق اگر صادق باشد از بذل جان هم در راه معشوق مضایقه نمی‌کند

غالب گناهکاران و جنایتکاران قبل از ارتکاب عمل سعی می‌کنند دلائلی برای توجیه گناه و جنایت خود پیدا کنند و خود را بدان خوشدل و قانع سازند. زنی به شوهر خود خیانت می‌کند و برای توجیه خیانت خود می‌گوید که شوهر هم بارها به وی خیانت نمود. دکانداری کم فروشی می‌کند و دل خود را بدان خوش می‌سازد که دیگران هم کم می‌فروشند و به خودش هم بارها کم داده‌اند. دزدی مال مسلمانی را می‌برد و می‌گوید لابد مال حرام بود که به چنگ من آمد و الا مال حلال را دزد نمی‌برد.

رسم عاشق است که هرچه در وصل معشوق مانع بیشتر ببیند آتش عشقش در دل تیزتر می‌گردد.

در این دنیا خیلی چیزها هست که حسرت و آرزوهای داشتن آنها حظ و لذتش بیش از کامیابی و دسترسی به خود آنها می‌باشد. بشری سال‌ها یک آرزوی شیرین را در دل می‌پروراند، شب‌ها با خیال خوش به خواب می‌رود و خواب‌های خوشمزه و شیرین‌تری می‌بیند. ولی روزی که به آرزوی چندین ساله می‌رسد گاه باشد پشیمان و مأیوس می‌گردد و کام شیرین را تلخ می‌سازد.

از قدرت پول خبر نداری، در دنیا تمام کارها به زور پول پیش می‌رود، پول کلیدی است که تمام درها را باز می‌کند.

همه می‌دانند که یکی از بزرگترین و بهترین اسرار موفقیت در زندگی پشتکار و استقامت است

غالب آرزوهای آدمی چنین است که شیرینی و لذت خیالی آنها تا روزی است که نیل بدان‌ها ممکن نباشد و همین که میسر و مقدور گردید اهمیت خود را از دست می‌دهد گاه باشد که انسان خویشتن را از کوچکی فکر و پستی همت ملامت می‌کند.

خلقت عجیبی دارد آدمی که می‌تواند در یک چشم به هم زدن صحنه‌های بی‌شماری را که در گذشته دیده و هزاران سخنی را که خود گفته یا از دیگران شنیده و خلاصه هزاران موضوع‌های مختلف روحی و جسمی را مجسم سازد و وقایع و حوادث چندین ساله را در طرفة‌العینی از نو در مقابل چشم به وجود آورد.

راز عجیبی در نهاد آدمی نهفته است که گاهی در عین نومیدی و یأس باز در قلب خود روزنه امیدی می‌بیند و خود را بدان تسلی می‌دهد.

غالبآ چنین است که انسان پس از رفع خطر بیشتر به جهان و اهمیت آن پی می‌برد و هر وقت خطری را که گذشته و برطرف شده به خاطر می‌آورد بیش از خود ساعت خطر و وحشت و خوف به خود می‌لرزد و از شدت تأثر می‌گرید.

بد دردی است درد تردید! خوشا به حال کسانی که اراده دارند زود تصمیم می‌گیرند و زود هم عمل می‌کنند.

زن و شوهرهای فقیر و ندار غالبآ بیش از دارا با هم صمیمی و با محبت می‌باشند. زن ندار که شوهر را یگانه عامل معاش می‌داند همه جور نازش را می‌کشد و پرستاریش می‌کند و از شکم خود می‌برد و به وی می‌دهد تا مبادا از دستش برود، ولی زنی که از خود سرمایه و پولی داشته باشد طور دیگری فکر می‌کند...

غالبآ کسانی که سر پیری به عیاشی می‌افتند آتش حرصشان تیزتر از جوانان است زیرا متوجه می‌شوند که چیزی از عمر باقی نمانده و این چند صباح را باید غنیمت شمرد

می‌گویند عشقی که آتش آن هرگز خاموش نمی‌شود عشق اول است که اگر هم به مرور زمان زایل شود خاطره شیرین آن در دل باقی می‌ماند.

نمی‌دانی که در ایران داشتن پارتی چه نعمت بزرگی است. کسی که پارتی دارد ره صد ساله را یک شب طی می‌کند، پارتی است که تمام مشکل‌ها را آسان می‌سازد و تمام راه‌ها را هموار و درها را باز می‌کند.

مرده‌شوی این مال دنیا را ببرد که پدر را از فرزند روگردان می‌کند و فرزند را دشمن و بدخواه پدر می‌سازد. در خانواده‌های فقیر و ندار که مرد خانه یگانه نان‌آور است می‌دانند که اگر او نباشد باید از گرسنگی بمیرند، همه پروانه‌وار دورش می‌گردند، تندرستی و طول عمرش را از خدا می‌خواهند نازش را می‌کشند قدرش را می‌دانند ولی بزرگ خانواده‌ای که ثروتمند باشد حساب روزهای عمرش را نگاه می‌دارند، مرگش را انتظار می‌کشند و در همان حال زندگی اموالش را بین خود قسمت می‌کنند

می‌گویند اشخاص زیرک تا وقتی که سرشان کار می‌کند دست خود را به کار نمی‌اندازند

بعضی جوانان این طور هستند که هر وقت مرتکب گناه مخفی می‌شوند پس از رفع لذت پشیمان شده و با خود عهد می‌بندند که تکرار نکنند ولی دو روز بعد توبه را می‌شکنند و باز مرتکب می‌شوند.

کسانی که عاشق شده‌اند می‌دانند که جزیی‌ترین رفتار و گفتار معشوق چه جلوه خاصی در نظر عاشق دارد، هر حرکتی از معشوق سر بزند و لو اینکه عادی و احیانآ مهمل هم باشد در نظر عاشق بی‌مثل و مانند جلوه‌گر می‌گردد.