بریده‌هایی از کتاب رهبر و مدیر لایق

بزرگ‌ترین فایده شجاعت و شهامت این است که درهای پیشرفت و افق‌های جدید را به روی شما می‌گشاید

از این که زندگی‌تان تمام شود، نترسید. از این بترسید که زندگی را هیچ گاه آغاز نکرده باشید. جان هنری نیومن (فیلسوف انگلیسی)

رهبران بزرگ می‌دانند که با مردم چه طور برخورد کنند، چه طور صحبت کنند و چه طور با آنها تا کنند و قدرت این را دارند که افراد را با یکدیگر سازگار کنند تا با همدلی بیشتر با یکدیگر کار کنند. در عین حال اگر لازم باشد، موضع قاطع خود را نیز، با تمامی مخالفت‌ها ابراز می‌کنند

در بسیاری از موارد رهبران کارآمد هیچ نوع وجه مشترکی با همدیگر ندارند، اما یک صفت هست که در همه آنها وجود دارد: آنها از خطر کردن نمی‌ترسند و همگی شجاعند. شجاعت یعنی بهتر انجام دادن کارها، نه سرهم کردن و ماست‌مالی کردن آنها!

هر کجا که پیشرفتی چشمگیر را در شرکت یا سازمانی می‌بینیم، می‌توانیم مطمئن باشیم که رهبر آن سازمان از شجاعت بسیار بهره‌مند است، زیرا چنین پیشرفتی مستلزم گرفتن تصمیم‌های شجاعانه است.

غرور موجب می‌شود فرد تاب و تحمل شکست خود را نداشته باشد و به این ترتیب از هر نوع ریسک پرهیز می‌کنند.

شجاعت پایه هرم صفات انسانی است، زیرا این صفت تکیه‌گاه صفت‌های دیگر است. وینستون چرچیل

« بدانید اگر هنگام بازی تمام تلاش خود را نکنید و همه توان خود را بکار نگیرید، یک نفر دیگر پیدا خواهد شد که این کار را انجام می‌دهد و بالاخره روزی فرا خواهد رسید که شما در بازی، رو در روی هم قرار بگیرید و او از شما خواهد بُرد ».

اگر می‌خواهید جزو آن دسته از رهبرانی باشید که می‌توانند زندگی دیگران را متحول کنند و تغییر دهند، به قلب خود نگاه کنید و ببینید که آیا واقعاً توانایی عمل به تعهدات خود را دارید؟

مردم از رهبرانی که به عهد خود وفا نمی‌کنند، پیروی نمی‌کنند.

کنار اشتباهات خود به سادگی گذشت نکنید. اگر موجب رنجش خاطر کسی شده‌اید، حق کسی را پایمال کرده‌اید یا موجب یأس و سرخوردگی کسی شده‌اید از او معذرت‌خواهی کنید.

اولین گام جهت اصلاح نقایص و شکاف‌های شخصیت، پذیرفتن اشتباهات و نقایص است.

در خود نگاه کنید و ببینید آیا حرف و عمل‌تان یکی هست؟

روانشناسان معتقدند کسانی که به اوج قله‌های موفقیت می‌رسند، اما پایه و اساس شخصیتی لازم برای چنین سطحی یا برای حفظ آن را ندارند، فشار روانی زیادی را متحمل شده و به سوی فاجعه قریب‌الوقوع گام برمی‌دارند. چنین شخصی در یک یا چند دام ویرانگر زیر خواهد افتاد، کبر و غرور، احساس تنهایی، ماجراجویی یا هرزگی جنسی.

ضعف‌های شخصیتی در جایگاه یک رهبر شایسته، پذیرفته نیستند.

آن چیزی که موجب می‌شود دل مردم پذیرای رهبر یک نفر شود، شخصیت اوست.

یک رهبر باید همیشه این نکته را در ذهن خود داشته باشد که سر و کار او دائماً با مردم و آنهایی است که از او پیروی می‌کنند. پیروانی که ضعف و خطاهایی در شخصیت رهبران خود می‌بینند اعتماد خود را از دست می‌دهند و از او رویگردان می‌شوند.

شخصیت ما به دست خود ما و با انتخاب ماست.

معنای حیات دنیوی، برخلاف آنچه به ما آموخته‌اند، در رفاه، رونق و آسایش تن نیست، در پرورش روح و جان است. الکساندر سولژنیتسین (برنده جایزه نوبل)

از این که زندگی‌تان تمام شود، نترسید. از این بترسید که زندگی را هیچ گاه آغاز نکرده باشید. جان هنری نیومن (فیلسوف انگلیسی)