بریده‌هایی از کتاب تلنگر

در یک آزمایش از دانشجویان خواسته شد که به دو پرسش پاسخ دهند: ۱ چقدر شاد هستید؟ ۲ چندوقت به چندوقت قرار ملاقات عاشقانه می‌گذارید؟ وقتی این دو سوال با این ترتیب پرسیده می‌شدند، همبستگی بین آن دو پایین بود ۰.۱۱. اما وقتی ترتیب پرسیدن سوالات برعکس شد، همبستگی ناگهان به ۰.۶۲ رسید. ظاهرا وقتی اول سوال دوم پرسیده می‌شود، دانشجویان برای پاسخ به پرسش اول، از چیزی استفاده می‌کنند که می‌شود آن را «روش اکتشافی قرار ملاقات» نامید. «خدای من، اصلا یادم نمیاد آخرین بار کی قرار ملاقات داشتم! جدا که آدم بدبختی هستم!»

سیستمی که درست طراحی شده باشد، انتظار دارد که کاربرانش خطا کنند و تاجایی که ممکن است خطای آنها را می‌بخشد.

برای ساختن ۵ عدد از یک محصول به ۵ دستگاه و ۵ دقیقه زمان نیاز است. چقدر زمان لازم است تا با ۱۰۰ دستگاه، ۱۰۰ عدد از این محصول را تولید کرد؟

فراموش‌کردن در باک از آن نوع اشتباهات قابل‌پیش‌بینی‌ای است که روان‌شناسان خطای «پس از اتمام» می‌نامند ۲. مفهومش این است که وقتی کاری را تمام کردید، معمولا امور مربوط به مراحل قبلی را فراموش می‌کنید. مثال‌های دیگر از این دست دستگاه‌های عابربانک هستند که بعد از گرفتن پول کارت را جا می‌گذارید یا کارت اصلی را بعد از گرفتن یک کپی در دستگاه جای می‌گذارید.

یک تلنگر، آن‌طور که مدنظر ماست، هر جنبه‌ای از معماری گزینش است که رفتار مردم را در یک مسیر قابل‌پیش‌بینی تغییر دهد، بدون اینکه گزینه‌های دیگر را ممنوع سازد یا انگیزه‌های اقتصادی آنها را به‌میزان قابل‌ملاحظه‌ای تغییر دهد. برای اینکه صرفا یک تلنگر محسوب شود، این دخالت از بیرون باید طوری باشد که به‌راحتی بتوان با کمترین هزینه از آن اجتناب کرد. تلنگرها اجباری نیستند. گذاشتن میوه هم‌سطح با دید چشمان، یک تلنگر محسوب می‌شود. ممنوع‌کردن فست‌فود، تلنگر نیست.

صدها تحقیق و مطالعه تأیید می‌کنند که پیش‌بینی‌های انسان ناقص و جانب‌دارانه است.

تغییرات کوچک در محیط تأثیرات بزرگی بر دانش‌آموزان می‌گذارد

معمار گزینش وظیفه سازمان‌دهی بستری را برعهده دارد که در آن مردم تصمیمات خود را اتخاذ می‌کنند.

شباهت‌های زیاد بین معماری گزینش و اشکال سنتی‌تر معماری وجود دارد. یک شباهت قطعی و مهم این است که چیزی به‌نام طراحی «خنثی» وجود ندارد.

دگرکشی قتل بیشتر در دسترس است تا خودکشی، بنابراین مردم به‌غلط تمایل دارند باور کنند که عدهٔ بیشتری از قتل می‌میرند. واقعیت این است که میزان مرگ ناشی از خودکشی تقریبا دو برابر مرگ ناشی از قتل نفس است-م. دردسترس‌بودن و بارزبودن ارتباط نزدیکی با قابلیت دسترسی دارند و مهم هستند. اگر شخصا زلزله‌ای را تجربه کرده باشید، بیشتر احتمال وقوع یک زلزله را باور می‌کنید، تا اینکه راجع‌به آن در هفته‌نامه مطلبی خوانده باشید.

وقتی یک ماگ می‌خرم، دوست ندارم که از دستش بدهم. اما اگر ماگ نداشته باشم، ضرورتی احساس نمی‌کنم که حتما باید یکی بخرم. معنای این حرف آن است که مردم ارزش‌های یکسانی به اشیا تخصیص نمی‌دهند. وقتی قرار باشد چیزی را ازدست بدهند، ناراحتی‌شان بیشتر از خوشحالی زمانی است که همان چیز را به‌دست می‌آورند.

به هزار و یک دلیل که در ادامه بیان خواهیم کرد، مردم تمایل شدیدی دارند با وضعیت موجود یا پیش‌فرض‌ها همراهی کنند.

دقیقا چرا مردم گاهی اوقات به قضاوت عقل خود پشت پا می‌زنند؟ در این مورد دو پاسخ به ذهن ما رسید. جواب اول اطلاعاتی را دربر می‌گیرد که در پاسخ مردم وجود دارد؛ جواب دوم شامل فشار هم‌قطاران و عدم تمایل به رویارویی با مخالفت دیگران.

یک استراتژی دیگر که توسط نورمن پیشنهاد شده است، استفاده از چیزی است که آن را «عامل اجباری» می‌نامد، یعنی به‌منظور اینکه سرویسی را که می‌خواهید دریافت کنید، قبلش باید کار دیگری انجام دهید. بنابراین اگر می‌خواهید پول نقد بگیرید، باید اول کارت را بردارید و بنابراین هرگز کارت را در دستگاه جا نمی‌گذارید.