بریده‌هایی از کتاب ازدواج ساختنی است نه شانسی (جلد اول): خطراتی که بر سر راه دوام ازدواج قرار دارد

هنگامی كه مردی در تصمیم‌گیری‌هایش شكست می‌خورد، روانشناسی او به‌گونه‌ای است كه دوست ندارد از سوی كسی سرزنش و یا طرد شود، بلكه او دوست دارد با هم‌یاری و همفكری همسر خود و فرزندان، همه مسایل و ابزارهای تخریب شده را بازسازی و بكار گیرند و به سود حاصله آن برسند.

اغلب مشکلات ذاتاً مشکل نیستند، بلکه عکس‌العمل زوج‌ها نسبت آن مسئله است که آن را به مشکل تبدیل می‌کند.

که شما با هم توافق می‌کنید که با هم جر و بحث نکنید، متعهد می‌شوید که برای همیشه شادی و دوستی را در روابط‌تان زنده نگاه دارید، و پناه یکدیگر در سختی‌ها باشید. از همه مهم‌تر این که تیم زن و شوهر تنها زمانی موفق خواهد بود که هر عضو آن (مانند یک تیم ورزشی) نقش خود را به بهترین نحو ممکن انجام دهد.

بدانید که اگر خواهان داشتن رابطه‌ای فوق‌العاده هستید، آنچه مهم است، نحوه‌‌ی برخورد شما با تفاوت‌ها است نه خود تفاوت‌ها.

زنان صمیمی شدن را در قالب ارتباطات عملی تعریف می‌کنند. در حالی که مردان صمیمی بودن را در انجام فعالیت‌های مشارکتی می‌دانند

در عصر ما آن‌قدر که به استقلال شخصی اهمیت داده می‌شود، برای مفهوم یگانگی، آن‌طور که شایسته است، ارزش قائل نمی‌شوند

می‌کنیم: سعی کنید بفهمید که صمیمیت از دیدگاه همسر شما به چه معنا است و به نظر او با انجام چه کارهایی می‌توانید به یکدیگر نزدیک‌ شوید. به تفاوت‌های جنسیتی‌تان توجه کنید و انتظار نداشته باشید که یک مرد مثل شما فکر کند، یا یک زن مانند شما بیندیشد. بدانید که لازمه‌ی شاد بودن در زندگی مشترک، عبارت از داشتن ارتباطات کلامی و عملی، انجام فعالیت‌های مشترک، شریک بودن و توجه به احساسات یکدیگر و دیگر کارهای این چنینی می‌‌باشد.

«ازدواج موفق، اتفاقی ‌بدست نمی‌آید». ازدواج مانند ساختمانی است که باید توسط زن و شوهر آجر به آجر و مرحله به مرحله ساخته شود.

حتی زمانی که از شدت عاشق شدن احساس می‌کنید که در آسمان‌ها سیر می‌کنید، باید به این موضوع هم فکر کنید که شما باید با هم روی زمین زندگی کنید.

هر دوی شما نیاز دارید که به یکدیگر تعهد بدهید که بدون جر و بحث کردن با یکدیگر، پیرامون مسائل مهم زندگی‌تان به گفت‌وگو و مذاکره بنشینید. بدانید و آگاه باشید که می‌توانید چنین الگوی رفتاری را در زندگی‌تان جا بیندازید.

بدانید که برای داشتن رابطه‌ی سالم و خوب با یک نفر، هرگز نیازمند این نیستیم که بر سر همه‌ی موضوعات با هم توافق داشته باشیم. شما می‌توانید در عین حال که با مادر یا پدر همسرتان بر سر موضوعاتی اختلاف نظر دارید، رفتار محترمانه‌ای با او داشته و برای حفظ این ارتباط سالم، از بحث‌های چالش‌برانگیز با آنها خودداری کنید.

مادر، می‌دانی که خیلی دوستت دارم، اما به‌خوبی می‌دانی که من دیگر ازدواج کرده‌ام. من نمی‌توانم برای راضی کردن شما و عمل به خواسته‌هایتان، ازدواجم را دچار مشکل کنم. مادر دوستت دارم و می‌خواهم که به تو کمک کنم، اما من باید آن کاری را انجام دهم که احساس می‌کنم به صلاح همسر و خودم است. امیدوارم که مرا درک کنی. زیرا من نمی‌خواهم که رابطه‌‌‌ی گرمی که همیشه با شما داشته‌ام از بین برود. اما اگر نتوانی مرا درک کنی، این دیگر مشکلی است که خود شما باید آن را حل کنید. من دیگر یک مرد متأهل هستم و به همسرم تعهد داده‌ام‌ تا او را خوشبخت کند و مؤظفم که ازدواجم را بسازم.

ساده بودن هرگز به معنای سهل‌الوصول بودن نیست.

اگر مهم‌ترین هدف زندگی یک زوج، حفاظت و صیانت از ازدواجشان باشد، باید به همه‌ی مشکلات واژه‌ی «بی‌خیال!» را بگویند، چرا که آن دو با هم هستند و همدیگر را دارند. پس هرگز نباید از مشکلی هراس داشته باشند.

به اعتقاد برخی محققین، یک برخورد بد زن و شوهر با یکدیگر، بیست برخورد دیگر آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. در حقیقت رفتارهای منفی، مانند یک اسید قوی موجب تخریب دیگر رفتارهای ما می‌شود.

در مشاجرات کوتاه، معمولاً یکی از همسران تصمیم می‌گیرد که اوضاع را آرام کند و با گفتن جمله‌ای به مشاجره پایان می‌دهد. این تدبیر آگاهانه موجب خاتمه دادن به چرخه‌ی گفت‌وگوهای آزار دهنده‌ می‌شود. این کار تنها نیازمند کمی فروتنی و البته دوراندیشی است. بدانید که اگر این دو ویژگی را در خودتان پرورش دهید، بهترین‌ و زیباترین لحظات را به زندگی مشترکتان فرا خوانده‌اید.

یافته‌های ما نشان می‌دهد که مردان از صحبت کردن با زنان لذت می‌برند و ۸۰ درصد مردان متأهل اظهار داشته‌اند که همسرشان بهترین دوستشان است. آنچه مردان از آن فراری هستند، صحبت کردن در مورد مشکلات است.

اغلب زوج‌هایی که پیش از ازدواج هیچ مشکلی در ارتباطشان نداشتند، پس از ازدواج متوجه می‌شوند که دیگر نمی‌توانند مثل گذشته ارتباط خوب و صمیمانه‌ای با هم داشته باشند. دلیل اصلی بروز چنین تغییری این است که پیش از ازدواج، دختر و پسر هیچ تصمیم‌گیری را با هم انجام نمی‌دهند. آنها آزادانه در مورد هر موضوعی که دوست داشته باشند صحبت می‌کنند و سپس از هم جدا شده و هر یک به دنبال کارهای شخصی خود می‌روند. اما پس از ازدواج، هر دو تلاش می‌کنند تا یکی شدن را تجربه کنند و مجبور می‌شوند که با هم بر سر یک میز نشسته و برای تصمیم‌گیری‌های مهم با یکدیگر بحث و گفت‌وگو کنند. حال، اگر نتوانند به توافق برسند، ارتباطشان دچار مشکل شده و دیوار جدایی میانشان ایجاد می‌شود.

سال‌ها تجربه‌ای که در زمینه‌ی مشاوره و گفت‌وگو با زوج‌ها داشته‌ایم، نشان می‌دهد که این، تفاوت‌های زن و شوهر نیست که موجب بروز اختلاف میان آنها می‌شود، بلکه نحوه‌ی برخورد با تفاوت‌ها و مشکلات است که موفقیت و یا شکست آنها در زندگی مشترک را رقم می‌زند.

تفاوت بسیار زیادی میان مفهوم «با هم زندگی کردن» و «یکی بودن» وجود دارد.

زوج‌های جوان تصور می‌کنند که در اجرای عدالت و دموکراسی بهترین هستند، اما وقتی که تنها دو رأی‌دهنده وجود دارد، دموکراسی به شدیدترین دیکتاتوری تبدیل می‌شود.

رایج بودن هرگز به معنای بی‌اهمیت بودن نیست.

مهربان و بخشنده باشید

نتایج تحقیقات اخیر روانشناسان نشان داده است که نحوه‌ی آغاز کردن یک گفت‌وگو توسط یک زوج، تا ۹۶ درصد می‌تواند تعیین کننده‌ی نحوه‌ی پیش رفتن آن گفت‌وگو باشد. این بدان معنی است که اگر گفت‌وگویی را با خشم آغاز کنید، به جای گفت‌وگویی آزاد و صمیمی، مشاجره‌ای سرشار از خشم و خصومت خواهید داشت که یقیناً هیچ نتیجه‌ی منطقی در پی نخواهد داشت. اما اگر پیش از آغاز گفت‌وگو، خودتان را آرام کنید و با لبخند و احترام گفت‌وگویتان را آغاز کنید، به احتمال بسیار قوی می‌توانید با همان آرامش نیز صحبتتان را ادامه داده به نتیجه‌ی مطلوب دست پیدا کنید.

هنگامی که با هم مشاجره می‌کنید و همسرتان را به خاطر رفتار نادرستش سرزنش می‌کنید، در حقیقت شما تخریب‌کننده‌ترین کار ممکن را برای رابطه‌تان انجام داده‌اید. در واقع، هنگامی که فردی با خودش فکر می‌کند که همسرش بی‌انصاف است و یا رفتار نامناسبی دارد، در حقیقت فراموش می‌کند که خودش می‌تواند چه نقشی در بهبود این وضع داشته باشد و به اشتباه خودش را بری از هر اشکال و ایراد تصور می‌کند.

اگر شرایط زندگی‌تان به گونه‌ای است که نمی‌توانید مخارج نگهداری فرزندی را متقبل شوید، تصمیم بگیرید که فعلاً بچه‌دار نشوید. هرگز اجازه ندهید که طبیعت کار خودش را بکند و خودتان را به دست اتفاقات زندگی نسپارید.

بدانید که هیچ چیز به اندازه‌ی یک ازدواج موفق و شاد نمی‌تواند زندگی شما را متحول کند. همچنین سلامت جسمی و روانی فرزندان شما نیز در گرو میزان موفقیت شما در ازدواجتان می‌باشد. بدانید که هر چه رابطه‌ی بهتری با همسرتان داشته باشید، فرزندان سالم‌تری نیز خواهید داشت.

«ازدواج موفق، اتفاقی ‌بدست نمی‌آید».

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده‌اید که انسان با ازدواج کردن در پی رسیدن به چه اهدافی است؟

ازدواج در حقیقت، پاسخ خداوند به عمیق‌ترین نیاز انسانی است که همانا یکی شدن با همسر در زندگی مشترک می‌باشد. این یگانگی، همه‌‌ی جوانب زندگی زن و مرد را شامل می‌شود. ازدواج، تنها یک رابطه‌ی فیزیکی نیست، همچنین رابطه‌‌ی ساده‌ای برای دادن و ستاندن حمایت عاطفی و احساسی هم نیست. بلکه یکی شدن و یگانه گشتن دو زندگی در جنبه‌های مختلف عقلانی، اجتماعی، معنوی، روانی، احساسی و فیزیکی است.