بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب طاعون | صفحه ۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب طاعون

بریده‌هایی از کتاب طاعون

نویسنده:آلبر کامو
امتیاز:
۳.۸از ۱۳۶ رأی
۳٫۸
(۱۳۶)
موقعی که جنگی درمی‌گیرد، مردم می‌گویند: «زیاد طول نخواهد کشید، اقدامی احمقانه است.» خوب، بدون شک جنگ کار احمقانه‌ایست، ولی مانع از آن نمی‌شود که مدت‌ها به طول بیانجامد. اگر آدم دائمآ دربند نظر و عقیدهٔ شخصی‌اش نباشد، می‌فهمد که لجاجت و یکدندگی ناشی از حماقت است.
امین
در اوران، مانند جاهای دیگر، به‌علت کمی وقت و نداشتن فرصت اندیشیدن، آدم‌ها ناچارند حتا بی‌آن‌که بدانند، همدیگر را دوست داشته باشند.
امین
طبعآ امروز هیچ‌چیز طبیعی‌تر از این نیست که آدم‌ها از صبح تا شب کار کنند، بعد بروند با ورق‌بازی پول‌شان را ببازند، یا در کافه‌ها جمع شوند و زمانی را که برای‌شان مانده به وراجی بپردازند.
امین
موقعی که آدم بی‌گناهی چشم‌هایش را به‌خاطر هیچ از دست بدهد، یک مسیحی یا باید از ایمانش چشم بپوشد و یا از چشمانش.
Sophie
از دیدگاه طاعون، تفاوتی میان رئیس و نگهبان‌ها و زندانی‌ها وجود نداشت، چون همگی‌شان زندانی محسوب می‌شدند و برای اولین بار در زندان عدالت به‌طور مطلق اجرا می‌شد.
Sophie
در وضعیتی که قرار داریم و در این کارها، هیچ‌گونه قهرمان بازی وجود ندارد. فقط پای شرافت در میان است. این فکر می‌تواند خنده‌دار باشد، ولی شرافت تنها وسیله برای مبارزه با طاعون است.
Sophie
فاصلهٔ به دنیاآمدن و مردن، پدیدهٔ دیگری هم وجود دارد که زندگی نامیده می‌شود، هیچ‌جا و در هیچ قانونی هم نیامده که این زندگی سراسر پر از زیبایی و شهد و عسل برای فرد خواهد بود.
kiara
مرگ جزء تفکیک‌ناپذیر هر ماجراست.
kiara
پیش می‌آید که آدم مدتی طولانی در رنج باشد و خودش متوجه نشود.
setayesh7
«سقوط» آخرین دست وپازدن انسانی است که بار گناهی ناخواسته وجدانش را زیر فشار گذاشته و آزارش می‌دهد
Standing MAN
اگر آدم دائمآ دربند نظر و عقیدهٔ شخصی‌اش نباشد، می‌فهمد که لجاجت و یکدندگی ناشی از حماقت است. همشهری‌های ما هم از این دیدگاه، مانند همهٔ آدم‌های دیگر بودند، در فکر خودشان بودند، یا به عبارتی دیگر به فکر انسان‌ها: بلاها را باور نداشتند. بلاها و آفت‌ها همطراز انسان‌ها نیستند، بنابراین آدم‌ها می‌گویند بلا چیزی غیرواقعی است، کابوسی است ترسناک که زود می‌گذرد. ولی همیشه هم زود نمی‌گذرد، آدم‌ها هستند که از کابوسی به کابوسی دیگر کشانده می‌شوند و آن‌هایی که فقط به فکر خودشان هستند، جلوتر از همه، چون احتیاط به خرج نداده‌اند.
حسین میری
به فکر کسی بودن، یعنی هر لحظه به او فکر کردن، بی‌آن‌که موضوع دیگری توجه‌شان را به خود جلب کند،
pejman
گفت کشیشی را می‌شناسد که طی جنگ با دیدن چهرهٔ سربازی که چشم‌هایش ترکیده بود، ایمانش را از دست داد.
pejman
خوشبختی را انتخاب کردن خجالت ندارد. رانبر گفت: «درست است، ولی اگر آدم بخواهد فقط خودش خوشبخت باشد آن وقت خجالت‌آور است.»
pejman
عادت کردن به نومیدی، وخیم‌تر از خود نومیدی است.
pejman
مشکلات مادی که به‌طور معمول موجب ناراحتی و دردسر است، در آن شرایط ثمربخش بود چون مردم را از اندیشیدن به مسایل دیگر باز می‌داشت.
pejman
آن‌چه برای من اهمیت دارد این است که آدم به‌خاطر آن‌چه دوست دارد زندگی کند یا بمیرد.
pejman
شر در این دنیا کم‌وبیش همیشه از نادانی سرچشمه می‌گیرد، و خیر هم اگر هدفش مشخص نباشد، به همان اندازهٔ شر می‌تواند آسیب برساند.
pejman
اگر برای کارهای خیر اهمیتی بیش از اندازه قائل شویم، در واقع سرانجام تمجیدی غیرمستقیم و قدرتمندانه از شر به‌عمل آورده‌ایم. چون در آن صورت این فرض پیش می‌آید که علت ارزشمندبودن کارهای نیک کمیاب‌بودن‌شان است،
pejman
پیروزی‌های شما در برابر مرگ همیشه موقتی است، همین
pejman

حجم

۲۷۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

حجم

۲۷۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۳۴۴ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۹,۵۰۰
۵۰%
تومان