بریده‌هایی از کتاب ۴۸ قانون قدرت

"انسان‌ها، بیشتر آماده تلافی بدی هستند تا جبران محبت، زیرا قدردانی و حق‌شناسی، مشمولِ مسئولیت می‌شود ولی انتقام، نوعی لذت‌جویی است." - تاسیتوس (Tacitus)، (زاده ۵۵ قبل از میلاد-درگذشته ۱۲۰ قبل از میلاد)

با زیاد صحبت کردن در این خطر می‌افتید که سخنی گفته و خود را بی‌اعتبار سازید، یا باعث شوید دیگران حس کنند شما را شناخته‌اند.‌ در واقع، وقتی دیگران بفهمند شما که هستید، از حالت رمزآلود خارج می‌شوید و کمتر به شما احترام می‌گذارند.

"انسان‌ها، بیشتر آماده تلافی بدی هستند تا جبران محبت، زیرا قدردانی و حق‌شناسی، مشمولِ مسئولیت می‌شود ولی انتقام، نوعی لذت‌جویی است."

آنچه باز پس گرفته شود و کمیاب باشد، ناگهان شایستهٔ عزت و احترام از سوی ما می‌شود

آنچه مدت طولانی باقی بماند، ما را از حضورش سیر می‌کند و اجازه می‌دهد که تحقیرش کنیم.‌

از میان بهترین و دلچسب‌ترین امور زندگی، کارکردن روی خود، درست مانند شکل‌دادن خاک‌رس است. در اصل این کار از شما یک هنرمند می‌سازد-هنرمندی که خود را خلق می‌کند.

از آنجاکه قدرت به‌شدت به ظاهر افراد وابسته است، باید ترفندهایی بیاموزید تا تصویرتان را در ذهن سایرین تقویت کنید

قانون سوم: مقاصدتان را پنهان کنید اهداف و خواسته‌هایتان را با دیگران در میان نگذارید. آنها احتمالا شروع به خرابکاری، ترساندن یا دخالت در برنامه‌هایتان خواهند کرد؛ اغلب به شکلی ناخودآگاه این کار را می‌کنند.

"انسان‌ها، بیشتر آماده تلافی بدی هستند تا جبران محبت، زیرا قدردانی و حق‌شناسی، مشمولِ مسئولیت می‌شود ولی انتقام، نوعی لذت‌جویی است."

وقتی کمتر از حد نیاز صحبت می‌کنید، ظاهری پرمعنا و قدرتمند از خود می‌سازید. همچنین باعث می‌شود در خطرِ گفتن سخنانی ابلهانه و حتی خطرناک نیفتید.

قانون بیست و یکم: برای آنکه مچ احمقی را بگیرید، باید احمق ظاهر شوید- ساده‌تر از ظاهرِ خود به نظر آیید

تلاش برای متقاعدسازی دیگران راجع به درستی نظرتان، تنها مقاومت آنها را بیشتر کرده و در وضعیت قوی‌تری قرارشان می‌دهد؛ آن‌گونه که از خود در برابر ضربات محافظت می‌کنند. این مسئله موجب می‌شود آن‌ها به دنبال روش‌هایی برای آسیب‌رساندن به شما باشند، کاری کنید به جای ضربه‌زدن به شما، وادار به خودزنی شوند.

با صحبت دربارهٔ اهداف‌تان، خود را برای آنها قابل پیش‌بینی و شناخته‌شده می‌کنید و دیگر امکان آن وجود ندارد که به شما احترام گذاشته یا از شما بترسند و فردی که نتواند این احساسات را برانگیزد، قدرت در او متمرکز نخواهد شد.

"انسان‌ها، بیشتر آماده تلافی بدی هستند تا جبران محبت، زیرا قدردانی و حق‌شناسی، مشمولِ مسئولیت می‌شود ولی انتقام، نوعی لذت‌جویی است."

"انسان‌ها، بیشتر آماده تلافی بدی هستند تا جبران محبت، زیرا قدردانی و حق‌شناسی، مشمولِ مسئولیت می‌شود

قانون اول: هرگز از رئیس‌تان پیشی نگیرید اجازه دهید افراد بالاتر از شما در حوزهٔ اختیارشان احساس راحتی و امنیت داشته باشند.‌ تلاش در جهت شناساندن خود یا نشان‌دادن "نقاط قوت‌تان" به آن‌ها، هیچ سودی برایتان نخواهد داشت. اگر این‌گونه عمل کنید، به ضررتان خواهد شد.‌ با ایجاد این حسِ راحتی در آن‌ها، تضمین می‌شود که هیچ کاری درجهت ناامنی‌شان انجام نمی‌دهید.

قانون دوم: هرگز بیش از اندازه به دوستان اعتماد نکنید: استفاده از دشمنان را بیاموزید دوستان، بسیار مستعد حسدورزی‌اند. آن‌ها با نقاط قوت و ضعف شما آشنایی دارند، از این‌رو در موقعیت مناسب‌تری برای ادارهٔ شما قرار دارند. آن‌ها اغلب با شما احساس راحتی می‌کنند، بنابراین سروکار داشتن با آن‌ها احتمال بروز مشکل را بیشتر خواهد کرد؛ در مقابل، امکان آنکه دشمن به شما کمک کند بیشتر از دوست است، زیرا دشمنان چیزهای بیشتری دارند که بخواهند به شما اثبات کنند.

امکان آنکه دشمن به شما کمک کند بیشتر از دوست است، زیرا دشمنان چیزهای بیشتری دارند که بخواهند به شما اثبات کنند.

احتمالاً رفتار صادقانهٔ شما دیگران را آزرده خواهد کرد.‌ بهتر است که کلمات خود را حساب‌شده به‌کار ببرید، مطلبی به آنها بگویید که خوشایندشان باشد تا آنکه حقایق خشن و تلخی را بر زبان بیاورید. مهم‌تر آنکه، با صحبت دربارهٔ اهداف‌تان، خود را برای آنها قابل پیش‌بینی و شناخته‌شده می‌کنید و دیگر امکان آن وجود ندارد که به شما احترام گذاشته یا از شما بترسند و فردی که نتواند این احساسات را برانگیزد، قدرت در او متمرکز نخواهد شد."

از آنجا که باید در اجتماع زندگی کنیم و به نظرات دیگران وابسته باشیم، بدون درنظرگرفتن شهرت، هیچ پیروزی هم به‌دست نخواهد آمد.‌ با بی‌توجهی به آن‌که چگونه تصور می‌شوید، به دیگران اجازه می‌دهید تا برایتان دراین‌باره تصمیم بگیرند. علاوه بر سرنوشت‌تان، شهرت‌تان را نیز باید در دست بگیرید.

همه چیز از روی ظاهر قضاوت می‌شود و اگر شخصی با چشم دیده نشود، به فراموشی سپرده خواهد شد.‌ به یاد داشته باشید، یافتن روش‌هایی برای درخشیدن مهم است، زیرا به‌واسطهٔ آن‌ها پر اهمیت جلوه می‌کنید و احترام بیشتری به‌دست می‌آورید.‌

تلاش برای متقاعدسازی دیگران راجع به درستی نظرتان، تنها مقاومت آنها را بیشتر کرده و در وضعیت قوی‌تری قرارشان می‌دهد؛ آن‌گونه که از خود در برابر ضربات محافظت می‌کنند. این مسئله موجب می‌شود آن‌ها به دنبال روش‌هایی برای آسیب‌رساندن به شما باشند، کاری کنید به جای ضربه‌زدن به شما، وادار به خودزنی شوند.

همه مطلعند که در اوج بحث، کلمات بی‌ارزشند و برای دفاع از دلایل‌مان هرچیزی می‌گوییم.‌ به خداوند متوسل می‌شویم و آمارهای تاییدنشده می‌آوریم.

هرگز بحث‌وجدل نکنید. نباید در اجتماعِ افراد دربارهٔ چیزی بحث کرد؛ تنها باید نتایج آنرا ارائه داد.‌

قدرت نهایی در وادار کردن دیگران به انجام کار به گونه‌ای است که شما دوست دارید؛ می‌باشد.‌ هنگامی که بتوانید این کار را بدون اجبار و ناراحت‌کردن افراد انجام دهید و آنچه را خواسته‌اید با رضایت خاطر برآورده سازند، دیگر قدرت‌تان دست‌نیافتنی می‌شود. بهترین روش برای بدست آوردن این موقعیت، ایجاد وابستگی است.‌

امکان آنکه دشمن به شما کمک کند بیشتر از دوست است، زیرا دشمنان چیزهای بیشتری دارند که بخواهند به شما اثبات کنند.

بیسمارک (Bismarck) این بازی را به‌خوبی اجرا می‌کرد: او برای یک آزادی‌خواه، آزادی‌خواه بود و دربرابر یک جنگ‌طلب، جنگ‌طلب می‌شد. او به تصاحب درنمی‌آمد و کسی که تصاحب نشود، شکست هم نمی‌خورد.‌

حقیقتاً صداقت ابزاری کُند است و به‌جای بریدن، خون‌آلود می‌کند.‌

آنچه نمی‌توانید داشته باشید را خوار بشمارید:‌ نادیده‌گرفتن بهترین انتقام است هرچه علاقهٔ کمتری به داشتن چیزی نشان دهید، قدرت بیشتری برای داشتن آن به‌وجود می‌آورید. هرچه به چیزی بیشتر توجه کنید، آن‌را قوی‌تر می‌کنید. بهترین کار، نادیده‌گرفتن آن‌هاست.