بریده‌هایی از کتاب پخت‌وپز جادویی با هری پاتر

تقدیم به طلسم نگهدار فرزندانم هم‌خونم تنها خواهرم «زیبا»

خانه‌اش بوی کلم می‌داد و کیک‌های شکلاتی او مزه‌ای باستانی داشتند!

[فکر می‌کنید چرا به آن فاج اپرا می‌گویند؟ یعنی اولین بار برای خوردن در اپرا درستش‌کردند؟! نه فقط این نوع فاج را از لحاظ غنی و فاخربودن به اپرا، موسیقی اپرا، زرق و برق سالن‌های اپرا و اهالی اپرا منسوب‌کردند.]

کیک خشکبار عمو ورنون از دست نامه‌هایی که یکی بعد از دیگری به خانه‌اش سرازیر شده بودند پاک خل شده بود و سعی داشت با میخ‌کوب‌کردن تخته روی شکاف نامه‌های در، جلوی ورود نامه‌ها را بگیرد. خاله پتونیا هم در همین حال برای او کیک خشکبار آورده بود و عمو ورنون اشتباهی از تکه‌ای کیک به جای چکش استفاده کرد! هری پاتر و سنگ جادوـ بخش ۳ ‫[Nut یعنی خل و پریشان و همچنین به مغزهای خوراکی هم nut گفته می‌شود درست زمانی که عمو ورنون «نات» شده، خاله پتونیا هم کیک «نات» برایش درست کرده!] واقعاً عمو ورنون در چه حالی بوده که یک تکه کیک را به جای چکش به کار برده؟ البته اگر گمان کنیم کیک دور و برِ یک‌سال پیش پخته‌شده و مانده و خشک‌شده باشد، خیلی اشتباه بزرگی نیست و می‌شود از آن عوض چکش استفاده کرد. مثل آن کیکی که یک بار برای ملکه ویکتوریا هدیه آورده بودند و او برای اثبات خویشتن‌داری خود، کیک را یک سال نگه داشت و بعد خورد!

این خوراکیِ خوب و خوش‌مزه (اگر بشود این صفت را دربارهٔ چیزی که هاگرید درست کند به‌کارببریم)