بریده‌هایی از کتاب اشتباهات یک زن؛ جلد اول

برای فردی که حاضر نیست به‌خاطر شما یک شب از خوابش بزند، از خواب‌تان نزنید.

اگر فکر می‌کنید به مردی نیاز دارید تا شما را کامل کند، بهتر است مجرد و تنها بمانید.

اگر مردتان مطابق میل شما نیست، چرا اصرار دارید تغییرش دهید؟ یا همان‌گونه که هست بپذیریدش یا بگذارید برود. می‌خواهید مردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد؟ سعی دارید او را تغییر دهید؟ چه بخواهید چه نخواهید، او خودش است. سعی نکنید او را به کسی که نمی‌خواهد باشد تبدیل کنید. نمی‌خواهم بگویم زندگی‌تان را همانند یک احمق برای تغییر دادن عادت‌های نامناسب مردی تلف می‌کنید، بلکه می‌خواهم بگویم تلاش کردن برای تغییر مردی که خودش نمی‌خواهد تغییر کند، ممکن است در بلندمدت باعث رنجیده شدن خودتان شود.

مدت زیادی زمان برد تا بفهمم تنها کسی که می‌تواند کاملم کند، خودم هستم؛ فقط خودم. خودم نقطهٔ آغاز و پایان هر چیزی بودم و این حسی بود که درمورد خودم داشتم.

بدون شک مهم‌ترین رابطه‌ای که دوباره باید می‌ساختمش، ارتباط با خودم بود.

اگر می‌خواست با شما تماس بگیرد، تماس می‌گرفت.

نمی‌توانید فردی را مجبور کنید که شما را دوست بدارد.

خود را آن‌طورکه هستید بپذیرید، نه آن‌طورکه دیگران از شما می‌خواهند باشید.

مهم‌ترین رابطه‌ای که دوباره باید می‌ساختمش، ارتباط با خودم بود.

برای خودتان بجنگید، زیرا هیچ‌کس برای شما این‌کار را انجام نخواهد داد.

این خیلی طبیعی است که شما حساس و آسیب‌پذیر باشید، زیرا هیچ‌کس از شما انتظار ندارد محکم و ضدگلوله باشید؛ بنابراین اگر زمانی‌که بیرون هستید گریه می‌کنید، گریه کنید و گریه کنید و بیش‌تر گریه کنید. هیچ‌چیز بهتر از این حس نیست که احساس کنید خالی شده‌اید و این چیزی است که ما واقعاً به آن نیاز داریم.

هیچ‌وقت به‌خاطر این‌که خودتان هستید، عذرخواهی نکنید. شما سزاوارید که بیش‌ترین احترام را دریافت کنید. هر چقدر که با شما بدرفتاری شده است، دیگر کافی است. یا به کائنات بفهمانید که سزاوار بهترین‌ها هستید و یا این‌که همیشه از کائنات شر و بدی دریافت کنید.

یک رابطه براساس صداقت و گفت‌وگو کردن شکل می‌گیرد.

وقتی یاد گرفتید دوباره خودتان را واقعاً دوست بدارید، انسان‌های اطراف‌تان تغییر خواهند کرد.

مهم‌ترین فرد در زندگی، خودتان هستید.

احترام گذاشتن به همسرتان کلیدی است برای داشتن رابطه‌ای سالم و باعث تقویت رابطه خواهد شد.

شما سزاوار فردی هستید که به شما متعهد باشد

هرچه در همان ابتدای رابطه، سؤال بیش‌تر بپرسم، بعداً کم‌تر اشتباه می‌کنم، چون هر دوی ما می‌دانیم در این رابطه از یکدیگر چه می‌خواهیم.

اگر سعی کنید در همان گذشته بمانید، تمام روابط آیندهٔ خود را با ازدواج قبلی مقایسه خواهید کرد و برای همیشه در گذشته خواهید ماند.

یک مرد اصیل، نه فرد نابالغی که می‌خواهد وارد بازی احمقانه‌ای شود، درست در همان ابتدا واقعیت را به شما می‌گوید و حقیقت را نمی‌پوشاند و اگر آینده‌ای را با شما ببیند، به شما خواهد گفت و یا این‌که منتظر فرصتی مناسب می‌ماند.

مشکلی که گاهی اوقات ما به‌عنوان یک زن با آن مواجه می‌شویم این است که به‌اندازهٔ کافی با دقت گوش نمی‌کنیم که یک مرد سعی می‌کند چه چیزی به ما بگوید. فرصت نمی‌دهیم تا بفهمیم چه چیزی قرار است از دهان او خارج شود، فقط حرف‌هایی را که می‌خواهیم می‌شنویم و این خودش به‌تنهایی باعث می‌شود سوءتفاهم‌های زیادی به وجود بیاید.

وابستگی سریع به فردی، نقطهٔ اُفت و سقوط‌تان خواهد بود، چراکه شما نسبت به هر چیز جز او، بی‌توجه خواهید شد.

زمانی‌که خودتان کم‌ارزش بودن را می‌پذیرید و اجازه می‌دهید با شما طوری رفتار شود که انگار هیچ ارزشی ندارید، هر روز و هر زمان کم‌ارزش‌تر و کم‌ارزش‌تر خواهید شد.

مردی که بخواهد با شما ازدواج کند، در همان چند ماه اول آشنایی این موضوع را بی‌درنگ به شما نشان خواهد داد. هرچه بیش‌تر سعی کنید او را در رابطه‌ای که آمادگی آن را ندارد تحت فشار قرار دهید، احتمال بیش‌تری وجود دارد که او برعکس آن عمل کند. اگر آمادگی وارد شدن به رابطه‌ای را نداشته باشد، هر حرفی که بزنید و هر کاری که انجام دهید، تصمیم او را عوض نخواهد کرد.

فکر می‌کردم مردی که مرا بخواهد، باید با من ارتباط داشته باشد و اگر این‌کار را نکند، رفتار او طبیعی نیست و انگار مرا دوست ندارد، ولی اگر این‌کار را می‌کرد، به این معنا بود که ما به هم نزدیک‌تریم و ممکن است ارتباط‌مان صمیمی‌تر شود. این طرز فکر درست است؟ اشتباه، اشتباه، اشتباه!!!! اشتباهی که من یک‌بار مرتکب شدم، شما انجام ندهید با این باور که اگر مردی شما را بخواهد باید بدن‌تان را در اختیار او قرار دهید.

این‌گونه فکر کنید که اگر او واقعاً به شما اهمیت می‌داد و شما را دوست می‌داشت، باعث رشد و پیشرفت‌تان می‌شد. اگر فقط ایستاده و نابود شدن‌تان را می‌بیند، چرا امیدوار هستید که سرانجام قرار است نجات‌تان دهد؟

رشد و پیشرفت‌تان از خود شما شروع می‌شود. همیشه این خودتان هستید که مسئول آینده‌تان خواهید بود. اگر در این فکر هستید که بهتر عمل کنید، قطعاً و بدون شک بهتر عمل خواهید کرد. اگر می‌خواهید در همان شرایط ناخوشایند گذشته و با همان عشق مسموم و زهرآلود بمانید، همان پیش خواهد آمد. این خود شما هستید که می‌توانید تغییرات لازم را به‌منظور بهتر شدن شرایط‌تان انجام دهید.

نیازی نیست همهٔ کارها را در کنار یکدیگر انجام دهید! اگر می‌خواهد زمانی را با دوستانش بگذراند و شما در آن جمع نیستید، به این معنا نیست که شما را دوست ندارد. او فقط می‌خواهد برای چند ساعتی کنارتان نباشد و وقتش را با دوستانش سپری کند.

هیچ‌وقت به‌خاطر این‌که خودتان هستید، عذرخواهی نکنید. شما سزاوارید که بیش‌ترین احترام را دریافت کنید. هر چقدر که با شما بدرفتاری شده است، دیگر کافی است. یا به کائنات بفهمانید که سزاوار بهترین‌ها هستید و یا این‌که همیشه از کائنات شر و بدی دریافت کنید. به کائنات بگویید شما سزاوار فردی هستید که به شما متعهد باشد، لایق این هستید با فردی باشید که شما را در ژرفای عشق غرق کند.

برای خودتان بجنگید، زیرا هیچ‌کس برای شما این‌کار را انجام نخواهد داد.