بریده‌هایی از کتاب مروارید‌های درایت

براساس مقیاس یک تا ده، به کیفیت من در هفته یا ماه گذشته در مقام یک فروشنده، یک والد، یک همسر، یک کارمند و غیره و غیره چه امتیازی می‌دهید؟ اگر به جوابی کمتر از ده دست یافتید بپرسید چه اتفاقی باید بیفتد که من به امتیاز ده برسم؟ در پاسخ به آخرین سؤال همه اطلاعات ارزشمند نهفته است. شجاعت به خرج دهید و این سؤال را از هر کس که با او در تبادل و ارتباط هستید، بپرسید. جواب آن‌ها هر اندازه دردناک و ناراحت‌کننده بود، از آن‌ها تشکر کنید: «متشکرم که نظرت را با من در میان گذاشتی.» با آن‌ها بحث و مشاجره نکنید. صرفاً به بازخورد آن‌ها توجه کنید. اگر حرفشان درست است، در رفتارتان تجدید نظر کنید.

روزی سه‌بار از کاری که می‌کنید دست بکشید و از خود بپرسید «عاشقانه‌ترین کاری که در این لحظه برای خودم می‌توانم بکنم کدام است؟» بعد به جوابی که به خود می‌دهید توجه خاص کنید. گاه مهرانگیزترین کاری که می‌توانید در لحظه برای خود بکنید این است که یک لیوان آب بنوشید یا در اطراف خانه‌تان قدم بزنید و هوای پاک و تازه استنشاق کنید.

برای اغلب ما ظالم‌ترین دشمن آن کسی است که در ذهنمان زندگی می‌کند. به این موضوع فکر کنید. شما هرگز حرف‌های تحقیرآمیزی را که به خودتان می‌زنید به دیگران نمی‌زنید، اما اگر به حرف‌هایی که در ذهنتان به خودتان می‌زنید فکر کنید، متوجه می‌شوید فرصتی گران‌بها را صرف انتقاد از خود می‌کنید و این خود دوست‌داشتن را غیرممکن می‌سازد.

اگر به راهنمایی دلتان توجه کنید، اگر به رؤیاهای خود اعتماد داشته باشید، اگر دست به کار شوید و اقدام کنید و اگر مشورت و رای‌زنی کنید، به زندگی‌ای دست پیدا می‌کنید که هرگز تصورش را هم نمی‌کردید.

وقتی در راستای شور و شوق خود گام برمی‌دارید، نمی‌دانید با چه شرایطی روبه‌رو خواهید شد. به همین دلیل است که به‌دنبال اشتیاق خود رفتن شجاعت می‌خواهد، اما وقتی این کار را می‌کنید، متوجه می‌شوید که چگونه معجزه‌بخش زندگی شما می‌شود.