بریده‌هایی از کتاب قوانین ثروت

به‌گونه‌ای کار کنید که گویی به پول آن نیاز ندارید

هر روز با یک صفحهٔ سفید و روشن آغاز می‌شود، بنابراین بی‌توجه به این‌که دیروز چه کار کرده‌اید، امروز از نو آغاز می‌شود

بیشتر مردم ترجیح می‌دهند تلویزیون تماشا کنند و دوست ندارند از چالهٔ فقرشان بیرون بیایند

زمانی یک خلافکار بزرگ را می‌شناختم. او به من گفت خلافکار بودن اصلاً جالب نیست. در واقع او مجبور بود بیش از بقیهٔ افراد قانونمند باشد. می‌گفت نمی‌تواند خطرپذیری کند و کاری کند که پلیس به‌خاطر سرعت زیاد یا یک خلاف رانندگی کوچک او را جریمه کند؛ نمی‌تواند در مهمانی‌های شبانه تا دیروقت حضور داشته باشد، چراکه ممکن است سر و کلهٔ پلیس پیدا شود؛ نمی‌تواند اتومبیل زیبایی داشته باشد، چرا که توجه همه به سمت او جلب می‌شود؛ نمی‌تواند زندگی اشرافی و تجملاتی داشته باشد، چراکه ممکن است مورد توجه همگان قرار گیرد.

انجام دادن کاری همواره بهتر از انجام ندادن هیچ کاری است.

قانون شمارهٔ ۱ بود: «هر کسی می‌تواند پولدار باشد.» فقط لازم است قدری به خودتان فشار بیاورید.

بخشی از پولتان را به‌منظور تولید مثل کنار بگذارید. - بخش کوچکی از سودتان را خرج کنید. - بیشتر سودتان را دوباره روی یک سهام شرکتی خوب و سالم سرمایه‌گذاری کنید. - این چیزها را نزد خودتان نگه دارید.

مانند پولدارها لباس بپوشید تا مردم فکر کنند شما واقعاً پولدار هستید و با شما همان‌گونه برخورد کنند. در مورد سبک‌ها و رده‌های لباس پوشیدن و شیک‌پوشی بیشتر بدانید؛ در مورد لباس پوشیدن افراد ثروتمند بیشتر بدانید. اگر مانند افراد فقیر لباس بپوشید، به‌طور حتم مانند فقرا با شما برخورد خواهد شد.

اگر ما فقط به خاطر پول کار می‌کنیم، خیلی منطقی است که به اندازه‌ای که می‌توانیم و می‌خواهیم پول در بیاوریم. اگر کاری که انجام می‌دهید را دوست دارید اما پولی در آن نیست، باید یک استراتژی برای خلق ثروت ایجاد کنید که به کار روزتان متکی نباشد. خیلی عالی است که شغلتان را دوست دارید، اما اگر دوست دارید ثروتمند شوید باید مطمئن شوید که آن‌قدر مشغول کارتان نیستید که فراموش کنید چگونه قصد دارید با این کار ثروتمند شوید. باید بتوانید اقدامات و استراتژی‌های دیگری خلق کنید تا درآمد دوم یا روش جایگزینی دیگری برای درآمدزایی ایجاد کنید.

«پول خوب است. پول عالی است. پول لازم است. پول ضروری است. پول ایرادی ندارد. پول دوست من است نه دشمن من.»

بنابراین بهانهٔ شما برای ثروتمند شدن چیست؟ شما برای چه پول می‌خواهید؟ برنامهٔ کاری‌تان هر چه هست آن را تعیین کنید و نزد خود نگه دارید. هر چیزی را که روی کاغذ می‌آورید (و من پیشنهاد می‌کنم که آن را روی کاغذ بیاورید چراکه واقعی‌تر می‌شود)، به‌صورت یک راز یا در یک جای امن نگه دارید. این یک تمرین مفید است که هرچند وقت یک بار به اهداف مکتوبتان برگردید و ببینید آیا آرزوهایتان با چیزهایی که به‌دست آورده‌اید هماهنگی دارد یا نه.

هرگز برای پولدار شدن دیر نیست

برای همهٔ ما پول روغنی است که زندگی را روان‌تر می‌کند

راه شروع ثروتمندی این است که قدری از پولتان را هر هفته کنار بگذارید تا آن پول قلمبه را کم‌کم تهیه کنید. زمانی که این پول را ایجاد کردید، دربارهٔ این‌که می‌خواهید این پول را کجا قرار دهید تا برای شما پول بیشتری تولید کند فکر کنید و سپس آن را سرمایه‌گذاری نمایید.

پول ترجیح می‌دهد که به‌صورت مبالغ زیاد در یک جا جمع شود. پول، پول می‌آورد. ثروتمندان، ثروتمندتر می‌شوند و فقرا، فقیرتر. زندگی این‌گونه است.

می‌توانید پول را با نمادهای فیزیکی همچون اسکناس یا چک تجربه کنید که فقط تکه‌های کاغذ هستند، البته تکه‌های کاغذی که قدرت بسیاری دارند.

خود را از شر همهٔ باورهای تردیدپذیر و غیرمنطقی رها کنید

بیایید با هم صادق باشیم. همهٔ ما دوست داریم وضعیت مالی خوبی داشته باشیم و ثروتمند و پولدار باشیم.

به‌خاطر داشته باشید که بهای هر چیزی همان‌قدر است که افراد حاضرند بابت آن پول بپردازند. در یک کاتالوگ ممکن است قیمت یک تابلوی نقاشی را پانصد پوند درج کرده باشند، اما این مسأله تنها زمانی حقیقت دارد که کسی تمایل داشته باشد این مقدار پول برای خرید آن بپردازد. در این‌جا درس مهمی وجود دارد که باید یاد بگیرید: قیمت چیزی ممکن است خیلی کمتر (یا بسیار بیشتر) از ارزش واقعی آن باشد، چه برای شما و چه برای دیگران. اگر قرار است ثروتمند شوید (و من درحقیقت امیدوارم این‌گونه باشد، البته اگر تمام قوانین این کتاب را به‌کار ببرید و با تلاش و پشتکار برای پولدار شدن کار کنید)، در این صورت بررسی تفاوت بین قیمت و ارزش بسیار مهم است.

پولدار شدن درست مانند ورزش است: هرچه بیشتر تمرین کنید، بهتر می‌شوید. نمی‌توانید با تنبلی کردن پولدار شوید. باید کار کنید، باید تلاش کنید. همچنین باید خیلی خوب بدانید چه‌چیز می‌خواهید، چرا آن را می‌خواهید، چگونه می‌خواهید به آن برسید، یا بعد از این‌که به آن رسیدید قصد دارید با آن چه کار کنید، و چیزهایی نظیر این. هیچ‌کس نگفته است پولدار شدن کار آسانی است

قانون ۲: تعریفی دقیق از ثروت داشته باشید ثروت برای شما به چه معناست؟ اگر قصد دارید ثروتمند شوید، باید بنشینید و پیشاپیش دربارهٔ آن فکر کنید. من متوجه شده‌ام که افراد ثروتمند بدون استثنا به تعریفی روشن در این زمینه رسیده‌اند و دقیقاً می‌دانند که ثروت برایشان چه معنایی دارد.

اگر تعریف درستی از ثروتمند بودن نداشته باشیم، چگونه می‌توانیم موفقیتمان را بررسی کنیم و در مورد آن قضاوت نماییم؟

فکر می‌کنید چرا احمق و پولش به‌راحتی از هم جدا می‌شوند؟ زیرا یک احمق برنامه ندارد.

سامورایی‌ها یک باور ساده داشتند: درنگ نکنید، شک نکنید، تعجب نکنید، نترسید. شاید این هوشمندانه‌ترین استراتژی برای انجام هر کاری است

تک‌تک این افراد به‌پا خاسته‌اند و گفته‌اند: «بله، من پول بیشتری می‌خواهم.» افراد فقیر کسانی هستند که گفته‌اند: «نه، ممنون! من نمی‌خواهم. من ارزشش را ندارم. من به اندازهٔ کافی لیاقت آن را ندارم. من نمی‌توانم این پول را داشته باشم. من نباید این پول را داشته باشم.»

هرگز برای سرمایه‌گذاری، بیش‌ازحد دیر نیست، چه در زمینهٔ بورس و سهام و چه در زمینهٔ بیمهٔ بازنشستگی، یا شیک‌پوشی، کیفیت، خودتان یا زندگی. اگر هوشیار و امیدوار باشیم، در مقابل گرایش به عدم فعالیت و بی‌تفاوتی که در واقع مربوط به نگرش ما نسبت به پیر شدن است مقاومت می‌کنیم.

ما همگی باورهایی دربارهٔ پول داریم. بیشتر ما اعتقاد داریم با این‌که پول ما را شاد نمی‌کند (البته همهٔ ما به‌طور پنهانی اعتقاد داریم که پول این کار را می‌کند)، دست‌کم باعث می‌شود (که) تا حدودی راحت‌تر زندگی کنیم. همه ما تاحدودی معتقدیم که با داشتن پول قادریم چیزهای بهتری بخریم و درنتیجه شادتر باشیم.

بیشتر مردم بیش‌ازحد تنبل هستند و ثروتمند نخواهند شد. آن‌ها ممکن است بگویند می‌خواهند ثروتمند شوند؛ ولی به‌راستی این‌گونه نیست

اگر ما قلباً (حتی به‌صورت ناخودآگاه) اعتقاد داشته باشیم که پول چیز بدی است و داشتن پول خیلی زیاد واقعاً چیز بدی است، این احتمال وجود دارد که این اعتقاد روی تلاش‌هایمان برای رسیدن به پول تأثیر بی‌اندازه‌ای بگذارد (بدون این‌که خودمان متوجه باشیم).

دلیل بود که من فقط داشتم مثالی برای شما می‌زدم. در مورد ش