بریده‌هایی از کتاب روانشناسی جنسی؛ رویکردی تکاملی به جذابیت تنوع‌طلبی و بی‌وفایی

ما دائماً یا یک طبقه‌بندی خشک و انعطاف‌ناپذیر زنان از مردان مواجه هستیم. آنها می‌خواهند به عده‌ای از مردان مجوز بدهند و عده‌ای دیگر را محروم کنند. بر اساس منطق و استراتژی جنسی دوگانه، مردان یا به عنوان شرکایی جذاب و برای روابط کوتاه‌مدت مناسب‌اند و یا به عنوان همسرانی مناسب و برای روابط متعهدانه و درازمدت.

پژوهش‌های تکاملی، بطور ظریفی نشان می‌دهند که بسیاری از نگرش‌های وسیع و بزرگ اجتماعی ما را، ژن‌های کوچک ما می‌سازند. این ژن‌های به ظاهر کوچک، فرمانروایان بزرگ تاریخ بشری بوده و هستند.

بقاء و تولیدمثل: دو غریزه اصلی تکاملی در طی میلیون‌ها سال تکامل، تلاش برای زنده ماندن یا همان بقا و افزایش حداکثری تولیدمثل که از آن با عنوان موفقیت تولیدمثلی یا موفقیت در تولیدمثل یاد می‌شود، از جمله غرایز اصلی در همه گونه‌های موجودات زنده و انسان بوده که رفتار او را هدایت کرده است.

انعطاف پذیری جنسی زنان بیشتر از مردان بوده و رفتارهای جنسی آنها بیشتر از مردان تحت تاثیر شرایط موقعیتی و محیطی بلافصل، قرار می‌گیرد.

"وقتی یک شب‌پره پیرامون شعله یک شمع در گردش است، گاه گردش‌هایش با خودسوزی به پایان می‌رسد؛ او در کار اطاعت از قواعد ژنتیکی‌اش، به سوی نافرجام‌های غیرانطباقی است. قانون آن است که او را در پیروی از نور ماه یا خورشید یاری کند اما ژن‌های شپ پره، هنوز با نورهای مصنوعی خو نگرفته است". "در جمجمه‌های مدرن ما، ذهن‌هایی متعلق به عصر حجر خوابیده است"

داروین، به نحوه برخورد و تعامل محیط با گونه‌ها و افراد، انتخاب طبیعی اطلاق کرد. انتخاب طبیعی، به این معنی است که طبیعت، اقدام به انتخاب افراد یا گونه‌هایی می‌کند که می‌توانند با محیط خود سازگار شده و تولیدمثل موفق داشته باشند. آنهایی که به هر دلیل، در انطباق با محیط یا تولیدمثل موفق، شکست می‌خورند، از غربال طبیعت رد شده و تداوم نسل آنها، قطع می‌گردد. برای اینکه کسی یا گونه‌ای، بتواند از امتحان طبیعت، پیروز بیرون بیاید، نه تنها می‌بایست قدرت و شرایط لازم برای زنده ماندن را داشته باشد بلکه می‌بایست در تولیدمثل نیز، موفقیت کسب کند.