بریده‌هایی از کتاب براده‌ها؛ گزیده آثار سید حسن حسینی

هیچ مکانی آن قدر شلوغ نیست که در آن نتوان با خدا خلوت کرد.

گناه آفتاب چیست اگر ما شب را خوب نخوابیده ایم!؟

وقتی لیاقت و جربزۀ شهید شدن در تو نباشد، شروع می کنی به نقد و ارزیابی انگیزه شهدا!

دندانهای کرم خورده را می توان کشید؛ با دلهای فاسد چه باید کرد؟

در سینۀ بیشتر سران کشورهای عربی یک شهرک یهودی نشین می تپد!

کاش می توانستیم برای دلهای تاریک، از آفتاب انشعاب بگیریم!

روشن فکر در جهان سوم یعنی کولری در زمستان و شوفاژی در تابستان!

فرق دل انسان با ساعت در این است که ساعت عقب افتاده را می توان جلو کشید!

کسی که برای زیبایی یک زن با او ازدواج می کند مثل کسی است که به خاطر طرح روی جلد، کتابی را می خرد!

زبانی که حق را نگوید فقط به درد لیسیدن بستنی قیفی می خورد!

من برآنم که قافیه بودن «مرد» با «درد» اتفاقی نیست.

هنر بی تعهد مثل نماز بدون نیت، باطل است.

حتی در فرهنگ لغات هم «ظفر» بعد از «صبر» پیدا می شود!

هنرمندی که به آسانی خدا را فراموش می کند، مطمئن باش بندگان خدا را آسان تر فراموش خواهد کرد.

شعر خوب زنی زیبا و عفیف است که تنها به محارم خویش رو نشان می دهد. شعری که همه را راضی کند روسپی ولگردی بیش نیست!

هنر یعنی شیرجه رفتن در یک قطره شبنم و احیاناً غرق شدن در آن!

عظمت روحی یک هنرمند در لحظۀ برخورد با هنرمندی که از او بالاتر است ظاهر می شود.

هنرمند بی طرف» ترکیب بی معنی و ابلهانه ای است. هنر یعنی طرفداری و هنرمند یعنی طرفدار.

زبانی که حق را نگوید فقط به درد لیسیدن بستنی قیفی می خورد!

گناه آفتاب چیست اگر ما شب را خوب نخوابیده ایم!؟

آنکه برای خدا می جنگد، به خاطر شیطان صلح نمی کند.

انتقاد از دیگران خوب است به شرط اینکه ما شکممان را از این راه سیر نکنیم. در غیر این صورت دعای شب و روز ما این می شود: خداوندا! دیگران بلغزند تا ما گرسنه نمانیم!

حرف زدن بعضیها صرفاً به کاهش اکسیژن هوا و افزایش گاز کربنیک آن منجر می شود!

طرفداران انقلاب مترجمان آن اند. یک طرفدار نادان معمولاً یک مترجم بد و پرکار است!

هنر، پلکان اضطراری در آسمانخراش روح است!

هنرمند مثل کرم ابریشم تا دوره ای را در پیله نگذراند بال پرواز در نمی آورد.

کار یک منتقد واقعی، تعریف از خال زیبای پشت دست هنرمند نیست. وظیفۀ یک منتقد راستین، نشان دادن کورک پس گردن هنرمند است!

مشکل اکثر پیامبران این بود که می بایست برای کورها، کارهای چشمگیر انجام دهند!

نوآوری فی نفسه محترم نیست. چه کسی می گوید یک رذیلت تازه بهتر از یک فضیلت قدیمی است؟

دلنشین ترین غزل بعضی از غزلسرایان معاصر، همانا غزل خداحافظی است!