بریده‌هایی از کتاب نوسازی؛ تلاش برای بازیابی روح مایکروسافت و تصویر یک دنیای بهتر برای همه

«داگلاس نورث»، اقتصاددانی که به طور مشترک برنده جایزه نوبل شده است، همین پرسش را بررسی کرده است. او دریافته که نوآوری‌های تکنیکی به تنهایی برای به موفقیت رساندن یک اقتصاد کافی نیست. ابزارهای حقوقی مانند دادگاه‌هایی که اجرای قراردادها را به صورت عادلانه تضمین کنند نیز مورد نیاز است (در غیر این صورت چگونه مطمئن باشیم که یک فرد زورگو اموال ما را از چنگ ما بیرون نمی‌آورد؟) چیزی که انسان مدرن را از انسان غارنشین متمایز می‌کند اعتماد است

در سال ۲۰۱۶، مایکروسافت، آمازون، گوگل، فیسبوک و آی بی ام، به دور از هیاهو اعلام کردند که در موضوع هوش مصنوعی با هم شریک می‌شوند تا به مردم و اجتماع سود برسانند. هدف ما این است که درک عمومی از هوش مصنوعی را بالا ببریم و برای چالش‌ها و فرصت‌هایی که در این زمینه وجود دارد، بهترین روش‌ها را پیدا کنیم.

من معتقدم تنها راهی که برای از بین بردن نابرابری‌های اقتصادی وجود دارد این است که مطمئن شویم که نه تنها به کسانی که از دانشگاه و سایر مراکز تحصیلی بیرون می‌آیند، بلکه به کارکنانی که شغل خود را به خاطر اتوماسیون از دست می‌دهند، مهارت آموزش بدهیم. کشورهایی که درصدی از تولید ناخالص داخلی را در ایجاد مهارت‌های تکنولوژی سرمایه‌گذاری می‌کنند، سود این کار را خواهند برد.

منبع اساسی مقاومت در برابر تغییر، ترس از ناشناخته‌هاست.

همدلی در کنار ایده‌های جدید باعث شده بود تا یک تکنولوژی برای دنبال کردن جهت دید چشم ایجاد کنیم که خود یک رابط کاربری پیشرفته طبیعی برای کمک به افرادی که دچار بیماری «اسکلروز جانبی آمیوتروفیک» (یا بیماری لو گهریگ) و فلج مغزی هستند ایجاد شده است تا بتوانند استقلال بیشتری داشته باشند. این ایده در اولین هکاتون کارمندان شرکت، که خاستگاه خلاقیت و رویاهاست، شکل گرفت.

اکنون که به عقب نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که از نوکیا چیزهای زیادی آموخته‌ایم، با وجود اینکه در این معامله متضرر شدیم. تملک این شرکت فنلاندی گوشی‌های هوشمند، منجر به رشد عددی افراد و درآمد شد اما در نهایت نتوانستیم در بازار رقابتی گوشی‌های هوشمند دوام بیاوریم. مهم‌تر از آن اینکه چیزهای زیادی در مورد طراحی، ساختن و تولید سخت‌افزار آموختیم.

ماجرا به این سادگی نبود. برخلاف کلیشه رایج، به لحاظ درسی چندان قوی نبودم. به موسسه معتبر تکنولوژی هند که اکنون معادل سیلیکون ولی است، نرفته بودم. تنها در آمریکاست که کسی مثل من این فرصت را پیدا می‌کند که بتواند خود را اثبات کند و بر اساس دانشگاهی که رفته است قضاوت نشود.

یک فرهنگ سازمانی چیزی نیست که به راحتی تغییر کند و دوباره به روش ایده‌آل پایدار شود. این کار نیازمند تلاش هوشمندانه است و ایده‌های خاصی در مورد فرهنگ مورد نظر را لازم دارد. همچنین این کار محتاج اقدامات بزرگ و شدیدی است که توجه اعضای تیم را جلب کند و آنها را از قلمرو آسایشی که برایشان آشناست بیرون بیاورد

اما در واقع به من درسی داد که هرگز فراموش نخواهم کرد. او داستان زمانی را گفت که از او پرسیده بودند چقدر درآمد برای او کافی خواهد بود و او در جواب بیان کرده بود هر رقمی که عادلانه باشد. او با عدم دفاع از حق خود، به حقوقی رسیده بود که عادلانه نبود. او که این موضوع را با هزینه زیاد آموخته بود، حضار را تشویق کرد که وظیفه خود را به خوبی انجام دهند و از مقدار حقوق مناسب هر شغل آگاه شوند

هوش مصنوعی مانند یک نردبان است و ما اکنون در پله نخست این نردبان ایستاده‌ایم. در بالای این نردبان هوش عمومی مصنوعی و درک کامل ماشین از زبان انسان قرار دارد. این پله وقتی است که یک کامپیوتر بتواند هوشی از خود به نمایش بگذارد که از هوش انسان قابل تمایز نباشد

ویروس اچ آی وی که عامل بیماری ایدز است، در بدن انسان به سرعت جهش پیدا می‌کند، اما در نحوه جهش این ویروس محدودیت‌هایی وجود دارد. الگوریتم‌های پیشرفته یادگیری ماشینی که ما ساخته‌ایم دریافته‌اند که کدام بخش از پروتئین اچ آی وی برای عملکرد ویروس کاملا ضروری هستند، در نتیجه می‌توان واکسنی تولید کرد که به این بخش‌ها حمله کند. تیم او با استفاده از داده‌های بالینی می‌تواند جهش‌ها را شبیه‌سازی کند و اهداف خود را شناسایی کند. همچنین، آنها برای یک تومور سرطانی از توالی ژنوم بهره می‌گیرند و بهترین اهداف را پیش‌بینی می‌کنند که سیستم ایمنی بدن می‌تواند به آنها حمله کند

«اگنس دیتون» اقتصاددان برنده نوبل و همسرش «انی کیس» که او نیز اقتصاددان برجسته‌ای در دانشگاه پرینستون است، مقاله‌ای منتشر کردند که نشان می‌داد سفیدپوستان ایالات متحده که تحصیلات کمتر از لیسانس دارند، در طول زندگی خود به طور رو به رشدی، شرایط نامساعدی را تجربه خواهند کرد که می‌تواند تاثیر نامطلوبی روی مرگ و میر، سلامت، و رفاه اقتصادی آنها داشته باشد. در واقع، تحقیقات آنها نشان می‌داد که آموزش، بهتر از سطح درآمد، افزایش نرخ مرگ و میر و بیماری در سفیدپوستان میان سال را توضیح می‌دهد. این وضعیت در کنار یافته‌های بالدوین، حداقل تا حدی احساسات ضد جهانی‌شدن امروزی را به وجود آورده‌اند و در نتیجه اکنون نیاز است که هم در مورد آموزش همگانی و اولویت‌های خود در مورد سلامت عمومی بازنگری کنیم.

طبق یک گزارش، زنان در سال ۲۰۱۵ در ایالات متحده ۵۷ درصد نیروی کاری را شکل می‌داده‌اند. اما آنها تنها ۲۵ درصد مشاغل صنعت پردازش را به دست گرفته‌اند. این یک مشکل جدی است و این مشکل با انفعال، شدیدتر نیز خواهد شد زیرا تعداد مشاغل مرتبط با کامپیوتر در حال افزایش است. من به عنوان رهبر یک شرکت و همچنین یک شوهر و پدر دو دختر جوان این ناتوانی در جذب و حفظ زنان در حوزه تکنولوژی را مشکل‌ساز و کار نادرستی می‌دانم.

کورتانا که نام خود را از شخصیت هوش مصنوعی بازی ویدئویی محبوب «هالو» گرفته است، یک مطالعه موردی جالب از وضعیت کنونی ماست و اینکه چگونه در آینده بتوانیم یک شخصیت جانشین بسیار کارآمد ارائه کنیم (عاملی که عمیقا شما را می‌شناسد). این عامل زمینه، خانواده و کار شما را می‌داند. همچنین دنیا را می‌شناسد. هیچ مرزی برای او وجود نخواهد داشت. و هر چه بیشتر مورد استفاده قرار گیرد باهوش‌تر می‌شود. از تعامل با تمام نرم‌افزارهای شما و همچنین از همه اسناد و ایمیل‌های‌تان در آفیس خواهد آموخت. امروز، بیش از ۱۴۵ میلیون کاربر کورتانا در ۱۳ کشور مختلف وجود دارد

معتقدم مردان و زنان باید در برابر کار مساوی، حقوق مساوی دریافت کنند.

هوش مصنوعی، واقعیت‌های ترکیبی و پردازش کوانتوم