بریده‌هایی از کتاب اسرار ذهن میلیونر

افراد فقیر همیشه سخت کار می‌کنند اما افراد ثروتمند تا موقعی سخت کار می‌کنند که پولشان جای آن‌ها را بگیرد و برای آن‌ها کار کند.

اگر مشکل بزرگی در زندگی دارید به این دلیل است که شما آدم کوچکی هستید.

در روبه‌روشدن با یک مشکل، کوچکی یا بزرگی آن مهم نیست، بلکه کوچکی یا بزرگی شما اهمیت دارد.

تا وقتی‌که ثابت نکنید چیزی را که دارید می‌توانید کنترل کنید، به چیز دیگری نمی‌رسید.

«چیزی که مانع موفقیت است آنچه که نمی‌دانیم نیست، بلکه دانسته‌های ما بزرگ‌ترین مانع موفقیت ما هستند.»

اولین رکن در تغییر، آگاهی است: شما نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید، مگر آنکه بدانید آن چیز وجود دارد. رکن دوم در تغییر، دانستن است: شما نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید مگر آنکه بدانید شیوه‌ی فکر کردنتان از کجا نشأت گرفته است، آنگاه می‌توانید آن منشأ را تغییر دهید. رکن سومِ تغییر، جداسازی است: وقتی بفهمید این روش فکر کردن مربوط به شما نیست می‌توانید آن‌را از خودتان جدا کنید و روشی را بر اساس این‌که امروز چه کسی هستید و فردا می‌خواهید چه کسی باشید انتخاب کنید.

اگر می‌خواهید ثروتمند شوید، روی به‌دست آوردن پول، نگهداری و سرمایه‌گذاری آن تمرکز کنید، اما اگر می‌خواهید فقیر شوید روی خرج کردن پولتان تمرکز کنید.

شما آزاد هستید دیگری را به‌خاطر کسی که هست دوست داشته باشید نه به‌خاطر کارهایی که برای شما انجام می‌دهد

«دنیای بیرونی شما، بازتابی از دنیای درون‌تان است.»

افکار منجر به احساسات، احساسات منجر به فعالیت و فعالیت منجر به نتیجه می‌گردد.

باور، تفکر و تجسم، ابزارهای جالبی هستند، اما تا آنجایی که من می‌دانم هیچ‌کدام از آن‌ها در جهان واقعی برای شما پول نمی‌شود. در جهان هستی شما مجبور هستید برای این‌که موفق شوید فعالیت‌های واقعی انجام دهید.

«وقتی یک نفر محکوم نیست، همیشه تردید و دودلی،‌ ضعف و ناتوانی برایش وجود دارد».

افراد ثروتمند روی چیزی که می‌خواهند، تمرکز می‌کنند درحالی‌که افراد فقیر روی چیزی که نمی‌خواهند متمرکز می‌شوند.

من به این شعار اعتقاد دارم: «فعالیت، همیشه تنبلی را شکست می‌دهد».

«چیزی را که بشنوید فراموش می‌کنید، چیزی را که ببینید به‌خاطر می‌سپارید و چیزی را که انجام دهید یاد می‌گیرید.»

اولین فایل ثروت افراد ثروتمند معتقدند: من خودم زندگی‌ام را می‌سازم. افراد فقیر معتقدند: زندگی من این‌گونه رقم خورده است.

شما نیز مثل افراد ثروتمند برای فکر کردن و عمل کردن حق انتخاب دارید. پس می‌توانید به موفقیت‌هایی که آن‌ها می‌رسند برسید.

دنیای بیرونی شما بازتابی از دنیای درون شما است.

شما بیشتر از گنجایش کانتینر نمی‌توانید پول داشته باشید. بنابراین باید تلاش کنید تا کانتینرتان را بزرگ کنید؛ در نتیجه نه‌تنها ثروت زیادی را نگه‌داری می‌کنید بلکه به ثروت زیادی هم می‌رسید. جهان هستی، از دیدن جای خالی متنفر است. اگر شما یک کانتینر بزرگ داشته باشید، جهان هستی آن‌را باعجله پر می‌کند.

شما با کار کردن برای دیگران و حقوق ثابت هرگز ثروتمند نمی‌شوید.

اولین دلیلی که اکثریت میلیونرها ثروتمند شده‌اند این است که اولاً آن‌ها برای خودشان کار می‌کنند.

افراد فقیر همیشه سخت کار می‌کنند اما افراد ثروتمند تا موقعی سخت کار می‌کنند که پولشان جای آن‌ها را بگیرد و برای آن‌ها کار کند.

هفدهمین فایل ثروت افراد ثروتمند مدام یاد می‌گیرند و رشد می‌کنند. افراد فقیر فکر می‌کنند همه‌چیز را می‌دانند.

اولین رکن در تغییر، آگاهی است: شما نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید، مگر آنکه بدانید آن چیز وجود دارد. رکن دوم در تغییر، دانستن است: شما نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید مگر آنکه بدانید شیوه‌ی فکر کردنتان از کجا نشأت گرفته است، آنگاه می‌توانید آن منشأ را تغییر دهید. رکن سومِ تغییر، جداسازی است: وقتی بفهمید این روش فکر کردن مربوط به شما نیست می‌توانید آن‌را از خودتان جدا کنید و روشی را بر اساس این‌که امروز چه کسی هستید و فردا می‌خواهید چه کسی باشید انتخاب کنید.

چطور ممکن است از کسی که تحقیرش می‌کنید چیزی یاد بگیرید؟

نیازی نیست که فرد خیلی کاملی باشید تا بتوانید ثروتمند شوید، فقط باید دقت کنید و روی افکار مفید تمرکز کنید، نه روی افکار منفی.

اگر شما غیرقابل توقف شوید رسیدن به هر چیزی برای شما آسان می‌شود، شما فقط انتخاب می‌کنید، بعد آن چیز مال شما می‌شود. آزادی چقدر زیبا است.

ذهن شما یکی از بهترین نویسنده‌های سریال‌های آبکی است. ذهن شما داستان‌های باورنکردنی‌ای را می‌نویسد که معمولاً پر از حادثه و بدبختی است. حوادثی که هرگز اتفاق نیفتاده است و نمی‌افتد. مارک تواین می‌گوید: «من هزاران مشکل در زندگی‌ام دارم که در واقع بیشتر آن‌ها هرگز اتفاق نیفتاده‌اند». یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که باید یاد بگیرید این است که شما سرباز ذهنتان نیستید، بلکه خیلی بهتر و بزرگ‌تر از آن هستید. ذهن شما مثل دستتان، فقط عضوی از بدن شما است.

چیزهایی را که نمی‌توانیم در این جهان ببینیم قدرتمندتر از چیزهایی هستند که می‌توانیم ببینیم.

اگر شما بگوئید شوهرتان یا خانمتان، دوست و یا والدینتان برایتان چندان مهم نیستند، آیا آن‌ها برای مدت طولانی کنار شما خواهند ماند؟ فکر نمی‌کنم. در مورد پول نیز همین امر صدق می‌کند