بریده‌هایی از کتاب فراتر از محدودیت ذهن (استاد دنیای درونی خود شوید تا در دنیای بیرونی موفق شوید)

خود واقعی درگاهی به سمت خود برتر است.

«چیزی که بدست نیاورده‌اید را نمی‌توانید بدهید.»

فراد هدایت شده کاملا برعکس نگاه می‌کنند: «باش، انجام بده، داشته باش.»

چگونگی انجام یک کار، چگونگی انجام تمام کارها توسط شما است.

بیشتر افراد به دنبال یک حس هستند، اینطور نیست؟ آنها می‌خواهند حس خوبی داشته باشند. درست است یا نه؟ این چیزی است که در انتها می‌خواهند داشته باشند.

افراد از روی علاقه روش زندگی خود را انتخاب نمی‌کنند. آنها به این روش زندگی می‌کنند چون کار دیگری بلد نیستند انجام دهند.

«نخست شخصی می‌شوم که می‌خواهم باشم، بعد می‌توانم هرکاری که لازم است انجام بدهم تا هرچه که می‌خواهم داشته باشم.» داشتن بعد از انجام دادن می‌آید.

افراد هدایت شده کاملا برعکس نگاه می‌کنند: «باش، انجام بده، داشته باش.» «نخست شخصی می‌شوم که می‌خواهم باشم، بعد می‌توانم هرکاری که لازم است انجام بدهم تا هرچه که می‌خواهم داشته باشم.» داشتن بعد از انجام دادن می‌آید.

«به تفکری که می‌اندیشید باورنداشته باشید»

می‌خواهم بگویم آنقدر که ما آنرا مشکل می‌کنیم مشکل نیست و اینکه لازم نیست کاری انجام بدهید... چون قبلا آنجا هستید.

چگونگی انجام یک کار، چگونگی انجام تمام کارها توسط شما است.

می‌خواهیم حس شگفت‌انگیزی در مورد خودتان داشته باشید چون وقتی احساس شگفت‌انگیزی در مورد خودتان دارید، انرژی در درون شما وجود دارد. آن انرژی، انرژی است که بیرون از شما به هر کس و هر چیزی که با شما در تماس قرارد می‌گیرد فرستاده شده است.

«نخست شخصی می‌شوم که می‌خواهم باشم، بعد می‌توانم هرکاری که لازم است انجام بدهم تا هرچه که می‌خواهم داشته باشم.»

«دنیای درونی من دنیای بیرونی‌ام را می‌سازد.»

افراد از روی علاقه روش زندگی خود را انتخاب نمی‌کنند. آنها به این روش زندگی می‌کنند چون کار دیگری بلد نیستند انجام دهند.

یکی از عناصر کلیدی «به تفکری که می‌اندیشید باورنداشته باشید» این است که بتوانید از جوهره‌ی واقعی خودتان سرچشمه بگیرید و در آن زندگی کنید. خیلی زیبا خواهد بود اینطور نیست؟