بریده‌هایی از کتاب به معلم ادبیات از دانش‌آموزان کلاس نگارش

شما معلم بسیار خوبی هستید و به خوبی درس می‌دهید. سر کلاس به جایش شوخی می‌کنید و به جایش جدّی هستید. بسیار به ست کردن لباس اهمیت می‌دهید.

شما تمام امتحان‌هایی که می‌خواهید بگیرید یادتان می‌ماند و آنها را فراموش نمی‌کنید و با این کارتان اعصاب ما را خُرد می‌کنید.

همچنین زمان امتحان‌ها را در «شاد» اطلاع‌رسانی می‌کنید و با این کارتان والدین ما از امتحان‌ها خبردار می‌شوند. من هر وقتی شما در «شاد» پیام می‌دهید، آنها را پاک می‌کنم تا مادرم آنها را نبیند.

یکی دیگر از خوبی‌های شما این بود که زنگ تفریح داشتم از کلاس بیرون می‌رفتم به من نارنگی دادید.

من یک خواهشی از شما دارم. لطفاً راز خوشحال بودنتان را به من هم بگویید.

یک خواهشی از شما دارم. بین من و دانش‌آموزان دیگر فرق نگذارید، مخصوصاً در زمان امتحان‌ها. منظورم این است که موقع امتحان‌ها من سر جای خودم بنشینم و روی صندلی شما ننشینم. چون من لیاقت جایگاه شما را ندارم.