بریده‌هایی از کتاب خیانت همسران

طبق مطالعاتی که توسط باربارا استِفِنز در سال ۲۰۰۶ انجام شد، ۷۱% افرادی که مورد خیانت واقع شده بودند نقص عملکردی عمده ای در بسیاری از سطوح زندگی خود نشان دادند.

ـ آیا می توانید احساسات خود را درک کنید اما بر اساس آنها رفتار هیجانی نداشته باشید؟

ـ آیا می توانید احساسات خود را درک کنید اما بر اساس آنها رفتار هیجانی نداشته باشید؟

احساسات شما در مغز پردازش می شود و از این طریق راهی برای حل آنها در نظر گرفته می شود. به جای اینکه بیش از حد به احساسات توجه کنید و بر اساس آن عمل کنید، سعی کنید به خودتان بگویید: «بله من الان احساس می کنم می خواهم این رابطه را تمام کنم، اما نمی دانم واقعاً این تصمیم به نفع من هست یا نه؟ بنابراین الان به احساسم توجه می کنم اما منتظر می مانم تا ببینم چه اتفاقی می افتد. شاید بهتر باشد که فعلاً تصمیمی نگیرم».

مسائل بی ربط را نیز به این ماجرا نسبت دهید. یکی از کارهای خوب این است که روی مسائلی که نسبت به آنها اطمینان دارید و مسائلی که مطمئن نیستید، تمرکز کنید (بهتر است آنها را بنویسید). گاهی جستجوی اطلاعات، موجب پریشانی بیشتر شما می شود و رنجتان افزون می گردد.

گنج های با ارزشی پیدا کنید، چیزهایی که به شما یادآوری می کند چرا این فرد را دوست داشته اید، در این شرایط ممکن است ناگهان احساس دلتنگی یا شادی به سراغتان بیاید. برای اینکه معنای این خاطرات را بفهمید باید آنها را از هم جدا کنید.

آیا ناخودآگاه به این فکر کرده اید که همسرتان کاملاً آدم بدی است و رابطه شما هم سراسر دروغ است؟ اگر این طور است، این فکر چه فایده ای برای شما داشته است؟ برای مثال، آیا باعث می شود احساس امنیت بیشتری داشته باشید؟ آیا اوضاعتان قابل پیش بینی تر شد؟

بعضی از افراد وقتی متوجه خیانت همسرشان می شوند، این ماجرا را برای همه بازگو می کنند. آنها به خاطر احساس خشمی که بر اثر خیانت در آنها ایجاد شده دست به انتقام جویی می زنند. این رفتار معمولاً نوعی تلاش ناخودآگاه برای انکار احساس شرم ناشی از خیانت همسر می باشد. این یک رفتار معمول در انسان هاست که با شرمنده کردن دیگران، از احساس شرم خود می کاهند.

چیزهایی می خواهید بیاموزید تا بتوانید دوباره به طرف مقابل اعتماد کنید و مطمئن شوید که با شما صادق است؟

شما باید خود را رها کنید و به این نتیجه برسید که کنترلی بر رفتار هسر خود ندارید. شما باید فکر کردن به او را رها کنید و بر زندگی شخصی خودتان به بهترین شکل ممکن متمرکز شوید. وقتی چنین

به درک واقعیت رسیده اید و می خواهید با ایجاد تغییراتی در طرز تفکر خود با پذیرش واقعیت جدید، به زندگی خود ادامه دهید.